* یک روز پیرزنی به کارگاه آمد که از ظاهرش معلوم بود آدم فقیری است. حالت عجیب و خاصی داشت؛ بطوری که همه مشغول تماشای او شدند، پابرهنه وارد کارگاه شد و دو رکعت نماز خواند و گفت: «من میخواهم حاصل یک سال دسترنج خود را که از دوختن گونی به دست آوردهام به این طرح مقدس تقدیم کنم». این پیرزن برای دوختن هر گونی 100 تومان دستمزد میگرفت و جمعاً مبلغ 46400 تومان وجه نقد اهدا کرد. رفتار این پیرزن و حالات معنوی او طوری بود که احساسات همه را برانگیخته بود به گونه ای که همیشه این خاطره در ذهن ما هست.
*یادم میآید خانمی از تهران به کارگاه آمد که حالتی محزون، اشکبار و دلی شکسته داشت و گفت: من یک هفته پیش خواب عجیبی دیدم. در خواب مسجدی دیدم که عدهای در آن مشغول کار بودند و اسکلتی ششگوشه شبیه ضریح مطهر آقا امام حسین(ع) در آن قرار داشت. ندایی به من گفت: «برای ما ضریح میسازند، نمیخواهی در ثوابش شریک باشی؟». از خواب بلند شدم وخوابم را برای همسرم تعریف کردم. این در حالی بود که هیچ اطلاعی هم از وجود این کارگاه در قم نداشتم. حدود پنج روز بعد از این خواب، در آشپرخانه منزل مشغول کار بودم که شوهرم گفت: خانم بیا خوابت تعبیر شد. آمدم و دیدم مصاحبهای در مورد وضعیت ساخت پروژه ضریح مطهر از تلویزیون در حال پخش است.
یادم میآید وقتی این خانم آمد کارگاه قم، احساسات خود را نمیتوانست کنترل کند و حالت خاصی داشت. دائما با گریه و زاری شکر میکرد و میگفت: من را انتخاب کردند و هدیه من به امام حسین قبول شده است. آن خانم طلاجات قابل توجهی را اهداء کرد و به طرف بیرون کارگاه رفت؛ اما وقت رفتن دیدیم دوباره برگشت و سه حلقه النگویی که تتمه طلاهایش بود را نیز اهدا کرد. ما از دریافت آنها امتناع کردیم و گفتیم کافی است. اما او با اصرار به ما گفت: اینها را هم بگیرید، این طلاها در مقابل فداکاری امام حسین ذرهای هم نیست. انسان در برابر اینهمه شور و عشق واقعا احساس حقارت می کند .
* حالات روحی هنرمند شهیر و طراح با اخلاص ضریح مطهر امام حسین(ع) جناب آقای استاد فرشچیان بسیار دیدنی و پندآموز است ، یادم هست برای اولین بار که ایشان جهت کار طراحی در کارگاه حاضر شدند از ما درخواست کردند اگر می شود برایم روضه امام حسین (ع) پخش کنید تا کار را شروع کنم . سؤال کردیم چه روضه ای را علاقه دارید ؟ استاد با حالتی خاص گفتند: همان شعر عربی که تلویزیون در محرم پخش می کرد و شروع به خواندن قسمتهای آن کرد و ما متوجه شدیم منظورشان چیست ؛ بلافاصله شعر معروفی را که ملا باسم کربلائی پیرامون زبان حال حضرت سکینه (س) در مورد حضرت عباس می خواند را در فضای کارگاه پخش کردیم انقلابی در حالت ایشان ایجاد شد قلم را بدست گرفتند و کار طراحی نقوش ضریح را با چشمانی اشکبار آغاز کردند. دیدن این حالات از یک هنرمند در این طراز برای ما دور از انتظار بود و همه را تحت تأثیر قرار داد .
بعدها وقتی با استاد فرشچیان بیشتر انس پیدا کردم متوجه شدم برای اینکه توفیق طراحی ضریح امام حسین (ع) نصیبشان بشود چقدر به درگاه نورانی حضرت زهرا ( سلام الله علیها) و حضرت رضا (ع) توسل جسته اند و این فیض حضور را مرهون الطاف اهل بیت (علیهم السلام) می دانند.
17302
نظر شما