جمعی از یاران و همراهان شهید سید اسدالله لاجوردی در دادستانی انقلاب اسلامی مرکز در سالهای دهه 60 در نامه سرگشادهای ادعاهای مجید انصاری در گفت و گویی که اخیراً با پایگاه خبری جماران داشته است، پاسخ دادند.
مجید انصاری در این گفت و گو مدعی شد امام خمینی(ره) به دلیل برخی تند رویها دستور برکناری سید اسداله لاجوردی را از دادستانی انقلاب دادند و این در حالی است که به گواه مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید احمد خمینی، امام(ره) حضور شهید لاجوردی در دادستانی را لازم و برکناری ایشان را فاجعه میدانستند.
متن نامه یاران شهید لاجوردی خطاب به مجید انصاری چنین است:
تاریخ همواره شاهد افراد و جریانهایی بوده است که سعی کردهاند با قلب حقیقت، دروغ و تزویر را جایگزین آن سازند و چهره حق و حقیقت را مخدوش کنند.
جاعلان اخبار و روایات که در سیرهشان به خوی تبلیغی امویان تاسی میکنند، قصدشان از تحریف تاریخ یا سرپوش گذاشتن به حقیقتی آشکار یا مهم جلوه دادن خود و یا ترس از گذشتهشان است و به همین علت تلاش میکنند حقیقت را تغییر دهند و اذهان عمومی را منحرف سازند.
اما این عده در عین اینکه خود را بسیار زیرک میپندارند بسیار ساده لوحانه عمل میکنند و مثل آنها مثل کبکی است که...
امروزه در گفتارها و یا نوشتار برخی افراد در روزنامهها و وب گاهها برخی مطالب شنیده یا خوانده میشود که اگرمخاطب اندکی از عقبه گوینده آن و یا انگیزههایی که موجب شده است او و یا جریان حامی او به طرح این مطالب دامن بزنند آگاه نباشد، خسران غیر قابل جبرانی پدید میآید که نتیجه آن میتواند بروز حوادث فتنه گون و زمینه سازی برای مصایب بزرگتر باشد.
در کمال ناباوری وب گاه جماران در تاریخ 7/4/90 مصاحبهای از آقای مجید انصاری منتشر نمود که موجب حیرت علاقهمندان به معارف انقلاب اسلامی شد.
اینکه میگوییم ناباوری نه به سبب بی اطلاعی از عقبه فکری ایشان بلکه حدت جسارت افراد به ساحت کسانی است که خود را وقف انقلاب کردند و همه چیز را برای انقلاب خواستند و در نهایت آخرین سرمایهشان یعنی جان به امانت گرفته شده را به میدان آوردند.
محور اصلی این گفت و گوی آقای مجید انصاری به ادعای ایشان فاصله گرفتن از راه و خط امام و دیدگاه امام است. یکی از مسایل اصلی که امام راحل بر آن تاکید داشتند اصل ولایت فقیه بود که به عبارتی حاصل عمر امام بود و امروز به نقل آیت الله هاشمی رفسنجانی شاخص این اصل مورد تاکید حضرت امام، حضرت آیت الله العظمی خامنهای است. خوب است که آقای انصاری و دوستانشان به ملت پاسخ دهند که در زمینه این دیدگاه مهم حضرت امام چه نظری دارند و چه فاصلهای با آن دارند.
آقای مجید انصاری در این گفت و گو با وجود اینکه سعی کرده است خود را شخصیتی اخلاق محور و پایبند به قانون جلوه دهد!!! اما با طرح مطالب سراسر دروغ و کذب، تهمت ناروایی را به شخصیت ارزنده شهید حاج سید اسدالله لاجوردی وارد کرده است و خواسته یا ناخواسته اثبات کرده است که مصداق بارز «لم تقولون ما لاتفعلون» است و او و همفکرانش بر خلاف ادعایی که دارند خود «اکنون با اندیشههای امام خیلی فاصله دارند».
مصاحبه شونده در فرصتی که برایش پدید آوردهاند به کسی تهمت زده است که همگان از بصیرت، سابقه مبارزاتی، امام شناسی و ولی شناسی و ایستادگیاش در برابر جریانهای فکری و التقاطی و مهر و عطوفتش حتی به افراد گمراه خبر دارند.
شهید لاجوردی، یکی از چهرههای تابناکی است که حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای (حفظه الله) در دیدار با مسئولان سازمان زندانها در تاریخ 14/2/77 در باره ایشان فرمودند: «من قصد داشتم از زحمات آقای لاجوردی صمیمانه تشکر کنم. ایشان ده سال است که این بار سنگین را بر دوش گرفتهاند و با همان روحیه خود آقای لاجوردی که ما از دوره مبارزات سراغ داشتیم. واقعاً من ایشان را در دوره مبارزات به عنوان «مرد پولادین» میشناختم... در دوره کار و تلاش برای حکومت اسلامی هم الحمدالله ایشان همین طور عمل کردند...».
مجید انصاری که در این گفت و گو سعی کرده است نگاه اپوزیسیون خارج از کشور(ضد انقلاب فراری) را نسبت به خود تغییر دهد و آنها را راضی کند میگوید: آنها در تحلیل خود در باره اتفاقات زندانها در سال 67 دچار اشتباه شدهاند.
آقای انصاری شما را چه شده است؟!! آیا راضی نگه داشتن ضد انقلاب فراری و کسی که صدای جیرهخواریاش نزد استکبار و صهیونیسم گوش فلک را کر کرده است میارزد به اینکه حقیقت را نادیده بگیرید و آن را تغییر دهید.
آقای انصاری، ما قصد نداریم در این مجال به تک تک جملات شما و همفکرانتان پاسخ دهیم و حقمان را برای پیگیری حقوقی ادعاهای شما در نزد محکمهای که اعتبارش خون شهیدان بهشتی، قدوسی و از همه مهمتر اندیشههای تابناک امام خوبیهاست محفوظ میدانیم؛ اما برای اینکه افکار عمومی بیش از پیش از نحله فکری شما آگاه شوند ذکر چند نکته را ضروری میدانیم.
1- آقای مجید انصاری، تاریخ نشان داد حساسیت شهید لاجوردی در خصوص همه چهرههایی که نسبت به نفاقشان هشدار میداد، بر حق بود. شما به خوبی از نفرت انقلابی شهید لاجوردی نسبت به خود و همفکرانتان که امروز یا دوران محکومیت شان را به سبب همراهی با ضد انقلاب در وقایع پس از انتخابات 88 میگذرانند و یا گوشهای خزیده و هر از گاه جملهای را به زبان میرانند، واقف هستید و امروز با گذشت بیش از 12 سال از عروج آسمانی «دیده بان انقلاب» همچنان به ایشان کینه میورزید، کینهای که نمونه آن را فقط در سر کردگان و فریب خوردگان فرقه منافقین میتوان مشاهده کرد.
2- آقای انصاری بیایید اعتراف کنید که شهید لاجوردی در طول حضورش در دادستانی و بعد از آن در سازمان زندانها همه تلاش خود را به کار گرفت تا انقلاب را از خطر ضد انقلاب مصون سازد. او با تکیه بر قوانین اسلامی و انقلابی کار را برای خدا کرد و همیشه با حرکت در صراط مستقیم ذرهای از طریق مستقیم و خط صحیح؛ انحراف پیدا نکرد و در این صراط مستقیم صرفا به اسلام و انقلاب میاندیشید و هرگز اهل ملاحظه نبود. او در سالهایی که ضد انقلاب داخلی در کنار دشمن متخاصم بعثی، امنیت ملت و کشور را به مخاطره انداخته بود با همان عزم پولادین لاجوردی سالهای 42 تا 57 به مبارزه با نفاق پرداخت و کارشکنیهایی که بر سر راهش شکل میگرفت هرگز نتوانست او را از ماموریتش دور سازد و او در این خصوص همواره روشنگری میکرد.
او همواره خطر جریان منافقین بی نقاب و منافقین با نقاب را مطرح میکرد که شکایتش از وضع دستگاه قضایی در سالهای اول انقلاب به محضر امام شاهد این ادعاست که تصویر این نامه گویای بسیاری از مطالب است.
3- در این خصوص که اذعان کردهاید در 19 خرداد 63 به عنوان نماینده شورای قضایی در دادگاهها و دادسراها مسئولیت گرفتید تصادفا راست میگویید. شما نماینده شورایی بودید که آقای حسینعلی منتظری و دستیارانش یعنی مهدی هاشمی معدوم و هادی هاشمی آن شورا را تعیین و شما را نیز تایید کرده بودند. شما توسط فردی معلوم الحال به نام موسوی خوئینیها به سازمان زندانها معرفی شدید.
4- آقای انصاری، شما با بی تقوایی تمام ادعا کردهاید: در باره سوء رفتارها در زندانهای تحت پوشش دادگاه انقلاب گزارش تهیه کردید و گزارشهای زیادی [نیز] از سوء رفتارها مخابره میشد و این سوء رفتارها هم در بسیاری از موارد به خاطر خودسریها و اجتهاد رای بود که نتیجه گزارش من به مسئولین و حضرت امام، منجر شد که در دادستانی تغییراتی صورت گیرد.
5- آیا برخورد قاطع حضرت امام با خودتان را به دیگران نسبت میدهید. آیا فراموش کردهاید حضرت امام راحل در حضور چند نفر از آقایان از جمله شهید لاجوردی و یکی از مسئولان شعبه 7 دادسرا قاطعانه و صریح میفرمایند: «با این گروه مسلح (منافق) باید برخورد شود، اینها به نظام لطمه میزنند و نباید با اینها سازش نمود».
حال چگونه است که در نهایت سادهاندیشی مخاطب این برخورد را شهید لاجوردی میدانید. در حالی که این فرموده امام راحل در تایید شهید لاجوردی بوده است، نه جناب شما که با افتخار و آن هم برای جلب رضایت اپوزیسیون خارج نشین میگویید: «در زمان مسئولیت من چهار پنجم زندانیها که گروهکی بودند آزاد شدند».
البته نباید از تاثیر انقلاب اسلامی و حقانیت آن بر اذهان افراد غافل و بیداری آنها به سبب عطوفت حکومت اسلامی غفلت کرد، چراکه همین عطوفت نظام اسلامی بود که موجب شد شمار زیادی از عناصر فریب خورده به دامان ملت و انقلاب اسلامی باز گردند و شهید لاجوردی در اصلاح منحرفان اعتقادی از پیشگامان به شمار میآید.
6- آنچه که در مظلومیت و حقانیت شهید لاجوردی و تایید ایشان از جانب امام راحل مطرح شد از سوی همه مسئولان وقت دادستانی به ویژه حضرت آیت الله آقای محمد محمدی گیلانی (حفظه الله) مورد تاکید است؛ اما متاسفیم که شما با کینه دیرینهتان که همگان به آن واقف هستیم به جای تجلیل از شهید لاجوردی آب به آسیاب دشمن خارجی میریزید که امیدواریم از روی ناآگاهی باشد.
7- شما دم از قانون میزنید اما از اینکه میبینیم خود را از التزام به قانون مبری میدانید و یا حداقل قانون را با ذائقه خود قبول دارید تعجب میکنیم. امروز حدود دو سال از فتنه سخت 88 میگذرد و به لطف خداوند و در سایه تدبیر حکیمانه حضرت آیت الله العظمی امام خامنهای(مدظله العالی) روز به روز پشت پرده وقایع خیانت آمیز بعد از انتخابات 88 و طراحان و عاملان آن مشخص میشود؛ اما شما همچنان بر دندان لجاجت خود میسایید و سازمان منحله و به اصطلاح مجاهدین انقلاب را که غیرقانونی است قانونی خوانده و وابستگان آن را تایید میکنید.
8- شما از دغدغهتان نسبت به انقلاب، اخلاق و آرمانهای اخلاقی سخن گفتهاید اما کجا بود آن وجدان و ضمیر به اصطلاح منورتان هنگامی که قلب میلیونها نفر عاشق روحالله به سبب اهانت ضد انقلاب به تمثال ایشان میسوخت.
کجا بودید هنگامی که روز عاشورای حسینی وقتی عدهای فریب خورده و آلت دست به رسم امویان سوت و کف زدند و قلب شیعیان را مجروح ساختند. آیا سکوت کردید و دم بر نباوردید که شاید در آینده، بچه اپوزیسیونها از شما دلخور شوند که چرا فتنهگران را محکوم کردید؟
آنچه که در اهانت به شهید لاجوردی به زبان راندید یک لفظ ظاهر است اما ما به عقبه و پشت پرده آن واقف هستیم و میدانیم پشت سر این حوادث چه کسانی هستند، جبهه ملی، نهضت آزادی، گروهکهای ملحد و غیرقانونی، هادی هاشمی، مجید انصاری، موسوی خوئینیها و...
امت حزب الله به خوبی نسبت به آنچه که طی سالهای گذشته از خود نشان دادهاید آگاه هستند و مرز خدمت و خیانت را به خوبی میشناسند. هر چند که میدانیم در آستانه انتخابات این ژستهای سیاسی از جانب حضراتی چون شما ممکن است زنجیرهای باشد.
آقای مجید انصاری؛ امیدواریم لحظهای در کار خود بیندیشید و نخواهید که دوستداران معارف انقلاب اسلامی با واکاوی تاریخ، حقایق را به اطلاع مردم برسانند.
همچنین بر اساس وظیفه الهی امر به معروف و نهی از منکر لازم میدانیم این نکته را یادآوری کنیم که آیا در روز واپسین امکان دفاع از این دروغی را که به امام خمینی(ره) و شهید لاجوردی نسبت دادید، دارید.
بهتر نیست در همین دنیا دروغتان را پس بگیرید و واقعیت را بیان کنید.
در پایان سخنی هم با یادگاران ارزشمند و معزز امام راحل داریم.
جماران به سبب میزبانی از حضور شگفتیساز قرن معاصر و احیا کننده اسلام ناب محمدی(ص) کانون توجه شیفتگان انقلاب اسلامی است. هر آنچه که به نام جماران است یاد امام را زنده میکند.اجازه ندهید برخی افراد که صلاحیت شخصی و اجتماعی خود را از دست دادهاند و خود از آن خبر ندارند غرضهای خود را در وبگاه جماران منتشر کنند. بیایید از این فرصت برای انتشار سیره عملی و کفرستیز پیر جماران استفاده کنید که هنوز ملتها تشنه معارف آن پیر سفر کرده هستند.
جمعی از یاران شهید سید اسدالله لاجوردی:
احمد قدیریان، سید اسدالله جولایی، مرتضی صالحی، داود رحمانی، حسین همدانی، محمدعلی امانی و...
17302
نظر شما