نقش بستن پرچم چین بر برج میدان آزادی تهران در آستانه دهه فجر انقلاب اسلامی نیز با اینکه موجب اعتراض شدید مردم و رسانهها شد، متأسفانه واکنش وزارت امور خارجه کشورمان را برنیانگیخت. نادرست بودن مورد چین را شهرداری تهران با توضیحاتی که داد به صورت غیرمستقیم پذیرفت و آن نقش نیز سریعاً حذف شد ولی مورد روسیه نهتنها با عذرخواهی سفیر این کشور همراه نشد، بلکه از ناحیه متولیان مربوطه کشورمان نیز هیچ اقدامی علیه آن صورت نگرفت.
نکته قابل تأمل اینست که از سال 1207 که سال وقوع ماجرای خیانت گریبایدوف و قتل او توسط مردم تهران است، این اولینبار است که سفیر روسیه به خود اجازه میدهد ادای احترام به او را رسانهای کند و به رخ مردم ایران بکشد. ممکن است در طول این سالها اقداماتی از قبیل ادای احترام و هر کار دیگری توسط سفیر یا کارمندان سفارت روسیه در تهران نسبت به گریبایدوف انجام شده باشد ولی مهم اینست که اگر کاری کرده بودند به بیرون از سفارت درز نکرد. به چنین اقداماتی بدون رسانهای شدن میتوان اهمیتی نداد و از کنار آنها گذشت، ولی آنچه قابل قبول نیست رسانهای کردن این اقدام است. افکار عمومی جامعه ما نیز رسانهای شدن کاری که سفیر روسیه کرده است را برنتافته و در برابر آن واکنش نشان داده است.
اینکه سفیر روسیه به خود اجازه داده اقدام خود را رسانهای کند، از نوعی گستاخی خبر میدهد که در ماههای اخیر نمونههائی از آن را در شکلهای مختلف در رفتار روسها با مسئولین ایرانی دیدهایم. به همین دلیل است که مردم از وزارت امور خارجه انتظار واکنش دارند، واکنشی که به سفرای روسیه و چین بفهماند ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی با ایرانِ قبل از انقلاب متفاوت است و مردم ایران هرگز هیچ اهانتی را از ناحیه هیچ قدرتی اعم از غربی و شرقی تحمل نخواهند کرد.
وزارت امور خارجه باید در این قبیل مسائل واکنش مناسب نشان دهد، تا اولاً گستاخی بیشتر نشود و ثانیاً مردم و رسانهها احساس وظیفه نکنند و به صحنه نیایند. متولیان وزارت امور خارجه میتوانند با روش خاص خودشان با این قبیل گستاخیها مقابله کنند و مانع گستاختر شدن بیگانگان شوند. بیعملی وزارت امور خارجه در برابر گستاخیهای سفارتخانههای خارجی بهیچوجه به نفع کشور نیست.
۲۱۳۰۲
نظر شما