تروریسم نیز از دیگر سو به جنگی همطراز علیه جامعه جهانی بدل گردیده و امنیتدولتها را با چالشهای بسیاری مواجه مینمایند. به این لحاظ، توجه به عوامل ضدّتروریستی و گزینههای کاهشدهنده تبعات آن مورد توجه سیاستگذاران دولتی و خصوصی قرار میگیرد. بهبود در الگوهای امنیتی شهر به منظورکاهش اثرات و تبعات حملات نظامی، نقش به سزایی در برنامهریزیهای دفاعی دارد و تروریسم نیز به عنوان شکل بالقوه عملیات نامتعارف، سیاستگذاریهایی متناسب با نوع و شکل بروز خود را میطلبد. دامنه در برگیرنده تهدیدهای سایبری بسیار وسیع است. این موضوع را میتوان از یک هک کردن ساده تا مباحث مربوط به تروریسم سایبری ارزیابی نمود.
تروریسم سایبری هدف قرار دهنده سایتها و مختل کننده تاسیسات متصل به شبکه های مجازی است که میتواند امنیت ساختارهای حاکمیتی، دولتی و نیز خصوصی را مختل و به شکل مستقیم و غیرمستقیم امنیت شهروندان را بنا به نوع حمله و میزان تخریب با تهدید مواجه سازد. از آنجائیکه با ظهور فنآوریهای جدید، ایران پس از انقلاب اسلامی با تهدیدهای نرمافزاری و سختافزاری بالقوه و بالفعلی روبرو شده است، از این رو در سالهای اخیر هدف قرار دادن سایتها و تاسیسات شبکهای همچون مراکز انرژی هستهای و مراکز دولتی نشاندهنده ظهور تهدیدهای سایبری در این عرصه است.
جمهوری اسلامی ایران حوزههای حاکمیتی خود را با تمرکز و در انطباق با قابلیتهای لازم برای حراست از اقتدار راهبردی نظامی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی ملی توسعه داده است، در این مسیر، توسعه تخصصها و ابزارهای پیشرفته سایبری، برای دفاع فعال و بازدارنده سایبری، از جمله اولویتهای مهم برای تحقق و حفظ اقتدار راهبردی نظام است. قواعد حقوق بین الملل معاصر حکایت از وجود قلمرو محصور در مرزهای جغرافیایی دولتهایی دارد که حاکمیت یا لااقل صلاحیت خود را درون آن مرزهای جغرافیایی اعمال میکنند.
به باور نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران حاکمیت سرزمینی و صلاحیت دولت، بر تمامی اجزای فضای سایبری نیز تسری دارد. هر گونه استفاده عامدانه از زور سایبری با پیامدهای فیزیکی یا غیر فیزیکی که تهدیدی برای امنیت ملی بوده یا منجر به بیثباتی آن به واسطه بیثباتی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی شود، ناقض حاکمیت دولت است. عملیات بهرهبرداری سایبری در مواقعی که مستلزم نفوذ غیرمجاز به زیرساختهای سایبری(دولتی یا خصوصی) تحت کنترل دولت دیگری باشد، میتواند نقض حاکمیت دولتِ هدف تلقی شود.
حاکمیت دولتها واقعیتی فراحقوقی نیست و باید در کنار و با توجه به سایر اصول بنیادین حقوقی مانند اصل عدم مداخله، اصل حسن نیت، اصل حق تعیین سرنوشت و سایر اصول اساسی تفسیر گردد، باید توجه داشت که اصل حاکمیت دولتها اصلی برابرگرا و مساوات طلب است و حاکمیت هیچ دولتی برتر از حاکمیت دولت دیگر نیست، لذا اقدامات محدودساز، مسدودساز و تحریمها، نقض حاکمیت دولتهای مستقل تلقی میشود، چرا که منجر به نادیده گرفته شدن حاکمیت دولت هدف میشود.
تردیدی نیست که اصل عدم مداخله یک اصل مستقل حقوق عرفی است و اعمالی با هدف تغییر رژیم سیاسی دولتها مانند مداخله قهرآمیزِ سیاسی، نقض آشکار این اصل است. مواردی مانند دستکاری سایبری انتخابات یا مهندسی افکار عمومی در آستانه انتخابات را میتوان از مصادیق آشکار مداخله تلقی کرد. همچنین مداخله شامل وضعیتهایی است که در آن مداخله غیرسایبری در فعالیتهای سایبری مربوط به امور داخلی و خارجی دولت دیگر صورت میگیرد. عملیات سایبری که وب سایتها را به منظور دامن زدن به نزاع و تنشهای داخلی در یک دولت از کار میاندازند یا به منظور تأثیر گذاری بر نتیجه انتخابات در دولت دیگر پیامهایی را به صورت گسترده در بستر سایبری به رأی دهندگان ارسال میکنند را نیز می توان نمونهای از مداخله ممنوعه تلقی کرد.
مداخله مسلحانه و تمامی اشکال دیگر مداخله یا اقدام به تهدید علیه شخصیت دولت یا علیه عناصر سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن با توسل به ابزار سایبری و غیرسایبری غیرقانونی است و هیچ دولتی نمیتواند دولت دیگری را با توسل به ابزار سایبری یا غیر آن به استفاده یا تشویق به استفاده از اقدامات اقتصادی، سیاسی یا هرگونه اقدام دیگری به منظور تحصیل تبعیت آن در اِعمال حقوق حاکمیتیاش یا تضمین کسب امتیازاتی از آن، از هر نوع، وادار نماید. تمامی اشکال آشکار، ظریف و تکنیکهای بسیار پیچیدۀ اجبار، براندازی و هتک حرمت(اعم از سایبری و غیرسایبری) با هدف اخلال در نظم سیاسی، اجتماعی یا اقتصادی سایر دولتها یا بیثبات سازی حکومتهایی که در صدد آزادسازی نظام اقتصادی و سیاسی و فرهنگی خود از کنترل یا دست اندازی خارجی هستند، غیر قانونی است. دولتها حق ذاتی بر توسعۀ کاملِ سیستم اطلاعات و رسانههای جمعی، بدون مداخله، و استفاده از رسانههای اطلاعاتی، به منظور پیشبرد منافع و آرمانهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی خود دارند. اقداماتی که منجر به ممانعت، قطع و یا محدود شدن عملکردِ سیگنالها و ابزار انتقال اطلاعات و سیستمهای تأمین کنندۀ کنترل و اعمال حاکمیت دولت میشود غیر قانونی است. برنامههای ظرفیتسازی در حوزه سایبر باید بر اساس برنامهها و نیازهای ملی دولتها و در انطباق با وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آنها طراحی و اجرا شود و خود وسیلهای برای مداخله در امورداخلی آنها نباشد.
به باور نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران تردیدی نیست که آن دسته از عملیات سایبری که منتج به ایراد خسارات مادی به اموال یا صدمه به افراد در گستره و شدت لازم میشود یا به طور منطقی احتمال زیادی دارد که چنین آثاری را به بار آورد، توسل به زور محسوب می شود. اگر این نوع از عملیات زیرساختهای حیاتی ملی، شامل زیرساختهای دفاعی را متأثر سازند، طبیعتاً ناقض قاعده توسل به زور تلقی خواهند شد، اعم از این که در مالکیت حکومت koیا بخش خصوصی باشند.
به باور نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران چنانچه شدت عملیات سایبری به زیرساختهای حیاتی کشور به آستانه حمله مسلحانه متعارف ارتقا یابد، حق دفاع مشروع برای نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران محفوظ است. نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به سان دکترین قابل اعمال خود در فضای فیزیکی، در فضای سایبری نیز آغازگر هیچ منازعهای نیستند و خط مشی تبیین شده در این سند را به عنوان چارچوب اقدام خود در مواجهه و مقابله با تهدیدات متنوع و متکثر فضای سایبری قلمداد میکنند. بدیهی است نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در صورت نقض هر یک از خط مشیها و سیاستهای تبیین شده، از سوی دولت، گروه یا فردی که تحت حمایت، هدایت یا کنترل دولتی باشد، این حق را برای خود قائل هستند که تهدیدات را در هر سطحی با قدرت و پشیمان کننده پاسخ دهند.
نظر شما