الناز محمدی، امید کریمی: وقتی در سال 83 که وزارت رفاه و تامین اجتماعی تاسیس شد خیلیها معتقد بودند که دولت اقدام شتابزدهای کرده بعدها به نتایج نه چندان خوشایند آن پی خواهد برد؛ خیلیها هم معتقد بودند که نباید عجولانه در این مورد نظر داد و همینکه بالاخره بخش تامین و رفاه اجتماعی کشور متولی مخصوص به خودش را پیدا کرده، باید این موضوع را به فال نیک گرفت. ولی حالا و بعد از گذشتن هفت سال معلوم شده که نظر دسته دوم درستتر بوده و دولت هم تصمیم گرفته تا آن را با وزارتخانه دیگری ادغام کند.
موضوع ادغام وزارت رفاه و تامین اجتماعی در وزارت کار و امور اجتماعی چند هفته پیش با اقدام محموداحمدینژاد، رئیسجمهور در برکناری صادق محصولی، وزیر رفاه و واگذاری سرپرستی این وزارتخانه به عبدالرضا شیخالاسلامی، وزیر کار کلید خورد، اما هنوز دولت لایحه این ادغام را به مجلس نبرده است. با این حال، هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی موضوع ادغام وزارتخانهها را به کمیسیونی مشترک در درون خود محول کرده و هنوز این داستان ادامه دارد.
برای بررسی بیشتر این موضوع، ازعباس اورنگ، مدیر انجمن رفاه و تامین اجتماعی کشور دعوت کردیم تا به کافه خبر بیاید. اورنگ که سالها در وزارتخانه رفاه مدیر بوده، معتقد است که وزارت رفاه در این سالها هیچ کار چشمگیر و مثبتی برای رفاه مردم انجام نداده است. او میگوید که با تمام اینها ادغام آن با وزارت کار هم چندان کار مناسبی به نظر نمیرسد مگر اینکه لایحه ذادغام آنها بسیار پربار و کار شده باشد. گفتگوی مارا با این کارشناس حوزه تامین اجتماعی کشور میخوانید:
آقای اورنگ به نظر میرسد در حال حاضر مهمترین موضوعی که در حوزه رفاه و تامین اجتماعی کشور وجود دارد، بحث ادغام این وزارتخانه با وزارت کار است. ادغامی که همان اندازه که موافق دارد مخالف هم دارد. شما فکر میکنید اصلیترین نگرانیای که در حال حاضر در این مورد وجود دارد چیست؟
در حال حاضر نگرانی اصلی ما این است که دولت یک لایحه دو خطی را برای ادغام وزارت رفاه با کار مثل لایحه وزارت نفت و راه بدهد و هیچ کار کارشناسیای در مورد آن نشده باشد، مشکلاتی که در حال حاضر در حوزه رفاه و تامین اجتماعی وجود دارد در برابر معضلاتی که در آینده در این حوزه به وجود خواهد آمد هیچ نیست.
حالا اگر فرض هم بکنیم که این لایحه به طور مناسبی تقدیم مجلس بشود، به نظر شما اساسا وزارت کار میتواند تامین اجتماعی در کشور را به درستی پیش ببرد؟ با توجه به اینکه خب در این سالها همیشه قسمتی از بخش تامین اجتماعی به این وزارت مربوط بوده است.
برای پاسخ دادن به این سوال بهتر است اول این موضوع را بررسی کنم که ساختار حوزه کار و تامین اجتماعی در جهان چگونه است. دیگر این موضوع معلوم است که ما ایرانیها عادت داریم خودمان را از دنیا جدا کنیم و تجربههای خودمان را داشته باشیم، غافل از اینکه کشورهای دنیا برای رسیدن به تجربههایی که الان دارند هزینهها و آزمون و خطاهایی کردهاند و ما متاسفانه در خیلی جاها تصور میکنیم که استفاده کردن از مطالعات جهانی به معنی مطیع جهان بودن است.
وزارت کار در بسیاری از کشورهای دنیا نتولی بخش تامین اجتماعی هم است و این چیز غریبی نیست؛ این موضوع را با دو رویکرد میتوان بررسی کرد. اینکه وزارت کار هم میتواند و هم نمیتواند. در صورتی که وزارت کار، وزارت کار باشد نمی تواند چون انتظاری که ما از این اسم داریم در اسمش نهفته است ولی اگر وزارت کار به مفهوم صرفا امور اجتماعی باشد، موضوع فرق میکند. این امور اجتماعی به چه معنی است؟ در گذشته تا قبل از سال 54 وزارت کار متولی تامین اجتماعی هم بود و این لغت کار و امور اجتماعی برگرفته از آن وظیفه قبلیاش است، علاوه بر این در گذشته قسمتی از نهادهای حمایتی هم تحت پوشش وزارت کار بود، ولی از سال 54 به خاطر اتفاقاتی که در کشور افتاد مانند بالا رفتن درآمدهای نفتی و اینکه دولت میخواست در قسمت امور اجتماعی اقداماتی انجام بدهد، وزارت رفاه اجتماعی تشکیل شد؛ متاسفانه وزارت رفاه اجتماعی اگر بخواهد وظیفه اصلی خودش را انجام دهد بسیاری از کانونهای قدرت به هم میریزند. این اتفاق در زمان شاه افتاد، در زمان شاه، اشرف خواهر شاه مسئول بسیاری از بنگاههای خیریه بود و خب کارهای دیگری را تحت آن انجام میداد؛ در آن زمان قرار بود که بنگاههای خیریه تحت پوشش وزارت رفاه اجتماعی بیایند ولی آنجا اشرف اجاره نداد که دولت وقت حتی وزیررفاه اجتماعی را انتخاب کند و حتی شش ماه بعد این وزارتخانه منحل شد. خب آن موقع امور اجتماعی را از وزارت کار و امور اجتماعی گرفته بودند، بعد از این اتفاق، وزارتی به نام بهداشت و توانبخشی ایجاد کردند که بعدها وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نام گرفت. از آن زمان به بعد تامین اجتماعی به وزارت بهداشت و درمان مرتبط شد. از طرف دیگر صندوق تامین اجتماعی، فقط تامین اجتماعی نیست، حوزه درمان و سرمایهگذاری هم دارد و این حوزه دو بال ایجاد تامین اجتماعیاند و خب این اتفاق باعث شد که مسئولان ببینند که وزارت بهداشت فقط نگاهش به بخش درمان است نه تامین اجتماعی و سرمایهگذاری، این دو مشکل باعث شد که یواش یواش ما در کشور حوزه تامین اجتماعیمان بی صاحب بماند. در حوزه سیاستگذاری مجلس و در حوزه اجرایی سطح کلان، دولت وجود داشت و این بخش که یکی از مهمترین بخشهای زندگی بشر است متولی نداشت.
پس شما فکر میکنید مجموعه این اتفاقات که ریشه بسیاریشان هم در گذشته است حالا ما را به این مرحله رسانده که اساسا اگر وزارت رفاه نداشته باشیم بهتر است؟
این اتفاقات باعث شد که تامین اجتماعی حامی نداشته باشد. حوزه اقتصاد و ... میتوانند به نوعی تامین اجتماعی را تحت وظایف خود قرار بدهند اما اینکه مثلا ما مانند اشتباهی که در دولت نهم اتفاق افتاد تصور کنیم وزارت کار به تنهایی میتواند متولی ایجاد اشتغال باشد یک اشتباه نابخشودنی است چرا که اشتغال نتیجه یک ساختار نظاممند و کاملا متحد در کلیه حوزهها مانند صنعت، آموزش، واردات، صادرات و ... است و طبیعتا وزارت کار نمیتواند متولی اشتغال به تنهایی باشد، اشتباهی که در دولت نهم اتفاق افتاد و الان میتوانیم ببینیم که در حال حاضر ایجاد اشتغال در کشور چقدر به آن افقی که ترسیم کرده بودیم رسیده است.
از طرف دیگر باید گفت که اگر وقتی ما سیاستهای اقتصادی را در نظر میگیریم، سیاستهای اجتماعی را نبینیم، این برنامهها به درد سفره مردم نخواهد خورد. بنابراین این فقدان توجه به سیاستهای اجتماعی باعث شد که دولتهای وقت به سمت ایجاد متولیای برای حوزه تامین اجتماعی بشوند. تحقیقات در مورد ایجاد وزارت رفاه از سال 77- 78 شروع شد و تا سال 83 که این وزارتخانه تشکیل شد ادامه داشت. البته در لایحهای که دولت به مجلس داد، وزارت کار و تامین اجتماعی پیشنهاد شد ولی بعدها در مجلس بحثی به وجود آمد و نتیجه این شد که تامین اجتماعی از کار جدا بشود و وزارتخانه جدایی تحت عنوان رفاه و تامین اجتماعی تشکیل بشود.
حالا با این تفاسیر فکر میکنید که دولت مانند ایجاد وزارتخانه جدایی مانند وزارت کار دچار اشتباه بزرگی شد که وزارت جدایی برای رفاه و تامین اجتماعی ایجاد کرد و الان اتفاق خوبی دارد میافتد که قرار است آن را ادغام کنند؟
من معتقدم که هنوز شان نزول وزارت رفاع در کشور از بین نرفته است اما اتفاقاتی در این وزارتخانه افتاد که باعث ناکارآمد شدن آن شد.
که یکی از این اتفاقات، ناهمخوانی بودجه کلانی که این وزارتخانه در اختیار داشت با خروجیای که داشت، بود.
دقیقا همینطور است. در بدبینانهترین حالت میتوان گفت که باید 25 درصد بودجه عمومی کشور باید وارد وزارتخانه رفاه و تامین اجتماعی بشود. چرا؟ مثلا سازمان خدمات درمانی، تامین اجتماعی، کمیته امداد، سازمان بهزیستی، قسمتی از بیمههای اجتماعی و ... همه تحت نظر این وزارتخانه است. خب اینها بالای 25 درصد بودجه را میخواهند.
و شما معتقدید که وزارت رفاه این بودجه را گرفت و وظایفی را باید به طور درست در این همه سازمانی که متولیاش بود انجام میداد، نداد؟
من فکر میکنم که وزارت رفاه فقیرترین وزارتخانه از نظر کارشناسان تخصصی است. یعنی در وزارت رفاه به جز دوسال اولش که کارشناسان و مدیران را از سازمانهای ذیربط انتخاب کردند، در سالهای بعد ما میبینیم که هرکس وارد این وزارتخانه شده، مهمان بوده و رفته است، مهمانهایی که هیچ وقت حتی دو خط یادگاری نوشته در حوزه رفاه و تامین اجتماعی نمیبینیم. این معضلی بود در حوزه وزارت رفاه که کار را به جایی برد که یکی از افتخارات نظام جمهوری اسلامی که ایجاد آن بود در اذهان عمومی به عنوان یک تصمیم نا به جا شناخته بشود. مردم حالا میگویند که وزارتخانهای را درست کردند که الکی بود و هیچ کاری هم برای ما نکرد در حالیکه این وزارتخانه صرف نظر از آن سالهای مطالعاتی، وظایفش قدمتی به طول تاریخ بشریت دارد. رفاه، ایجاد حداقل معیشت و آرامش خاطر بشر برای آینده اش است که باید وزارت رفاه به دنبال آن میرفت ولی دیدیم که این اتفاق نیفتاد.
خب حالا فکر میکنید اتفاقاتی که در انتظار آن است، مانند اینکه چطور لایحه ادغام آن تنظیم شود، چطور وظایفش را وزارت کار جمع شود و یا حتی گمانهزنیهایی که مبنی بر رفتن آن زیر نظر مستقیم رئیس جمهور وجود دارد، عاقبت آن چه میخواهد بشود؟
شاید بهتر باشد برای پاسخ دادن به این سوال، در مورد مسائل دیگری که در حوزه تامین اجتماعی وجود داشته است، توضیاحتی بدهم. خلاف تعدادی از کارشناسان تامین اجتماعی که معتقدند تغییر عنوان سازمان تامین اجتماعی به صندوق، باعث شد که این سازمان کوچک شود، من به این موضوع اعتقاد ندارم. من معتقدم که کوچک و بزرگی یک نهاد به اسمش نیست و توان و قدرت آنهاست که تعیین کننده است. تغییر نام سازمان به صندوق یک کار علمی است که مغفول ماند و دلیل آن هم به خاطر عملکرد بد وزارت رفاه بود. وزارت رفاه به جای اینکه این موضوع را در دستور کار خود قرار بدهد که برای بزرگ شدن خودش باید خود را بزرگ کند، آمد و برای این کار سازمانهای تحت نظرش را کوچک کرد و این بزرگترین اشتباه مسئولان این وزارت بود. این اتفاق قبلا در مورد وزارت بهداشت هم افتاد و طوری شد که ما فهمیدیم این وزارت، نهاد مناسبی برای تولی امور تامین اجتماعی نیست.
من معتقدم که سازمان تامین اجتماعی در صورتی میتواند کف خدماتی که دارد میدهد را حفظ کند که دچار ازهم گسیختگی نشود. در حال حاضر نگرانی ما این است که نکند که در این ادغام، سازمان تامین اجتماعی یک گوشت قربانی بشود، درمان و بیمه و سرمایه گذاری را سازمانهای دیگر ببرند.
خواستهای که در حال حاضر وزارت بهداشت برای بخش درمان این سازمان دارد!
بله و خدا نکند که این اتفاق بیفتد. وزارت بهداشت ناظر بر سلامت مردم و سیاست بخش سلامت است. وزارت بهداشت اگر خودش ناظر و مجری سلامت کشور باشد وضع اینی میشود که در این بخش ما الان در کشور داریم. وزارت بهداشت اساسا وظیفه سیاستگذاری و نظارت بر بخش سلامت را دارد و بیمهها و بخش خصوصی مجریاند. اگر قرار باشد که خودش هم بشود قسمتی از مجری، در یک فضای رقابتی میآید رقیب خودش را بخش خصوصی است منکوب میکند و عادلانه سیاستگذاری نمیکند. اگر وظیفه اصلی خودش را انجام بدهد قطعا خیلی از اتفاقاتی که الان می بینیم نمی افتد. این وزارت از سال 58 تا 83، سازمان تامین اجتماعی را در اختیار داشت؛ خب چه اتفاقی افتاد که احساس کردیم که وزارت بهداشت متولی خوبی برای تامین اجتماعی نمیتواند باشد. این وزارت حوزههای مهمتری داشت و طبیعی هم بود که این حوزهها وقتی برایش نمیگذاشت. ما میگوییم که سازمان تامین اجتماعی باید به سمتی برود که مهمترین وظیفهاش تامین اجتماعی کشور باشد.
ولی باز هم دارد اتفاق دیگری میافتد. حالا قرار است تامین اجتماعی به وزارت کای سپرده شود که آنقدر وظایف برای انجام دادن دارد که به نظر نمیرسد رفاه و تامین اجتماعی کشور را در اولویت قرار دهد. نظر شما هم همین است؟
بله ولی من میگویم که دولت لایحهای به مجلس بدهد که وزارت رفاه و تامین اجتماعی برود در وزارت کار. چون قرار است وظیفه اجرایی دو قانون نظام جامعه رفاه و تامین اجتماعی و قانون هدفمندکردن یارانهها را به این وزارتخانه بدهیم، باید همه چیز از قبل معلوم شده باشد. اگر الان ما این الزام را داریم که دولت را کوچک کنیم نمیشود خیلی هم این ادغام را به فال بد بگیریم. الان میوشد این موضوع به گونه ای تعریف شود که کمترین هزینه را داشته باشد.
این کمترین هزینه در چه صورتی تامین میشود؟
این کمترین هزینه فقط در صورتی تامین میشود که ما وزارت کار را از فقط وزارت کار بودن خارج کنیم و بشود همان وزارت اشتغال و امور اجتماعی، وزارتی که تامین اجتماعی هم از مهمترین وظایفش است. اشتغال، سلامت، مسکن و آموزش زیرمجموعه رفاه و تامین اجتماعی است و وضعیت یک جامعه با این چهار مولفه شناخته میشود. اگر یه جامعهای این چهارتا ساختار در آن خوب کار کرد وصعیت رفاه و تامین اجتماعی خوبی دارد. اگر وزارت رفاه و تامین اجتماعی میخواست که این چهار ساختار را داشته باشد یه دولت بزرگ در دولت میشد و ما نمیخواستیم به این برسیم.
ما اعتقادمان این است که مهم نیست سازمان تامین اجتماعی مهم نیست کجا باشد ولی ساختارش را اگر نقصان دارد، آنها را رفع کنیم نه اینکه کلا آن را بپاشونیم چون در این صورت فقط مردم له میشوند. در حال حاضر مسئولان سلیقهای رفتار میکنند و این تصمیمات دفعتی و سلیقهای ضرر بزرگی را به مردم میزند.
45/ 231
نظر شما