به گزارش خبرآنلاین، روز یکشنبه، روزنامه صهیونیستی هاآرتص از «گیدئون لوی Gideon Levy» روزنامهنگار یهودی به ظاهر منتقد رژیم صهیونیستی در دفاع از «داگان» مطلبی منتشر کرد با عنوان «اسراییل باید به هشدار رییس پیشین موساد، در مورد حمله به ایران توجه کند».
میخواهند ساکت باشیم و کورکورانه به آتش بزنیم
او در آغاز نوشت: رییس پیشین موساد نگران و مضطرب است. بسیاری از سیاستمداران و روزنامهنگاران از او میخواهند ساکت بماند. آنها نمیخواهند داگان با ترسهایش ما را آشفته سازد یا با هشدارهایش ما را از خواب بیدار کند. ما این تصمیم سرنوشت ساز در مورد حمله یا عدم حمله به ایران را به بنیامین نتانیاهو و ایهود باراک واگذار کردهایم. گویا کوریم، دنبالشان میرویم و آنها ما را یک راست به میانۀ خطر هدایت میکنند.
خفه کردن داگان، نشانۀ بیماری جامعۀ صهیونیستی است
تلاش برای خفه کردن داگان یا تهمتزنی به او، روشنترین نشانۀ بیماری جامعۀ اسراییل است. به عنوان رییس موساد، او این ماجراجویی را پایان داده، و اکنون هنگامیکه بازنشسته شده و فضای تصمیمسازی را به نخستوزیر و وزیر دفاع محول کرده، که از نظر او خطرناک هستند، تصمی گرفته سکوتش را بشکند.
او باید برای اقدام مسؤولانه و شجاعانهاش مورد تحسین و تشویق قرار گیرد. اگر داگان به عنوان یک شهروند نگران است، اگر او تصور میکند که تهدید موجودیتمان پشت در ایستاده، نه تنها حق اوست که صدایش را به گوش دیگران برساند، بلکه این برترین وظیفۀ اوست. او باید تلاش کند تا آن را متوقف کند، و مانند نگهبان دروازۀ شهر عمل کند. اگر غیر از این رفتار کند، به نقشاش به عنوان رییس موساد خیانت کرده است.
اگر آنچه داگان میداند، میدانستید، خفه میشدید؟
«لوی» که در زمان جنگ رمضان 1973م. 20 ساله بوده مینویسد: اگر شما آنچه داگان میداند، میدانستید و اگر مثل او فکر میکردید، چه رفتاری انجام میدادید؟ ساکت میماندید؟ اگر چنین است، شما هم به وظیفۀ اجتماعیتان خیانت کرده بودید. داگان از جنگ «یوم کیپور» دوم میترسد. اگر ما «داگان»ی پیش از نخستین جنگ یوم کیپور داشتیم، شاید آن جنگ هرگز رخ نمیداد یا به آن شکل واقع نمیشد. صرفاً تصور کنید اگر یک چهرۀ نظامی بازنشسته ظاهر شده و هشدار داده بود که جنگ وحشتناکی در راه است، ما باید برای آن آماده میشدیم. این درست همان چیزی است که اکنون داگان انجام داده است.
اگر یک احمق رییس موساد بوده، اُف بر نصبکنندگانش!
«لوی» در بخش دیگری از مطلب خود میگوید: داگان یک چپگرا [طرفدار ایدۀ صلح در برابر زمین] نیست. از این ایده فاصله دارد. اظهارات منتشر شدۀ او با تناقضاتی دارد. برای نمونه، حامی ابتکار صلح عربی، اما مخالف بازگشت به مرزهای 1967 است؛ مخالف جنگ، اما علاقمند به حفظ بلندیهای جولان است. در مورد ایران، اما او معقول است. کسانی که برای 8 سال مسؤولیت موساد را به او محول کردهاند، اکنون نمیتوانند او را احمق توصیف کنند، آنطور که به نقل از یک منبع سیاسی در کانال 10 گفته شد. اگر مرد احمقی موساد را اداره میکرده، مسؤولیت مخوف و ترسناک این انتصاب به گردن مقامات مافوق اوست.
عدهای در پی خفه کردن جامعه هستند
کسانی که در صددند تا او را خفه کنند، میکوشند تا از گفتوگوی آزاد و علنی جلوگیری کنند. آنها هشدارهای ضروری را به عنوان ورّاجی بیفایده رد میکنند. آنها میخواهند جامعه ساکت باشد. اگر یک روز صبح برخیزیم و باخبر شویم اسراییل به ایران حمله کرده، با تمام استلزامات وحشتناکش، از نظر آنها معقول است. آنها میگویند هشدار نسبت به این خطرات، به امنیت اسراییل آسیب میزند.
«رسانۀ اسراییلی» هم مثل «ژنرال»ها عمل میکند
اینکه سیاستمداران تلاش کنند بحثوگفتوگوی عمومی را خاموش کنند، قابل درک اما غیر قابل قبول است. اما هنگامیکه یک لشگر از مفسران و گزارشگران رسانهای به این شیوه رفتار میکند، در مورد نقش رسانه در یک جامعۀ آزادی، اتفاقی افتاده که اساساً نادرست است. این نخستین بار نیست که روزنامهنگاران چیستی حرفۀ خود را فراموش کردهاند و خود را به غلط سیاستمدار و ژنرال تصور میکنند. این وظیفۀ رسانههای خبری است که زنگهای خطر را به صدا در آورند، دستکم به میزانی که رییس پیشین موساد چنین کرد. ما جامعۀ خاموشی داشتهایم، اما اکنون این رسانه نیز به دنبال فلج کردن جامعه است.
گفتنی است «لوی» ژورنالیست 58 سالهای است که هر هفته در هاآرتص مطلب مینویسد. این روزنامهنگار چپگرای اسراییلی درون سرزمینهای اشغالی به صورتهای متنوعی توصیف شده: از «تبلیغاتچی حماس» گرفته تا «ژورنالیست حماسی».
haaretz.com
ترجمه: رضا دانشمندی
/27216
نظر شما