وجه مشترک دکتر زئوس، عمران صلاحی، یاشار صلاحی و گل‌آقا طنز است، من با آنها وجه مشترکی ندارم. فقط این هست که می‌خواهم از اهالی طنز باشم.

به گزارش خبرآنلاین،  انتشارات گل آقا کتاب «گربه باکلاه» نوشته دکتر زئوس با ترجمه رضی هیرمندی با قیمت ۲ هزار تومانروانه بازار کتاب کرد. این کتاب توسط مرحوم عمران صلاحی به نظم درآورده و یاشار صلاحی تصویرگری آن را انجام داده است.

«زئوس» نام مستعار نویسنده‌ای آمریکایی به نام «تئودور زئوس گایزل» است که کتاب‌های کلاسیکی برای کودکان نوشته است. «گربه باکلاه»، «کسی که کریسمس را دزدید» و «تخم‌مرغ‌های سبز و ژامبون» از آن جمله‌اند. او به عنوان پدر ادبیات نوین کودک و نوجوان شناخته می‌شود. این نویسنده و کاریکاتوریست مشهور، سال ۱۹۰۴ به دنیا آمد و سال ۱۹۹۱ درگذشت و در این مدت بیش از ۶۰ عنوان کتاب کودک منتشر کرد.

گربه با کلاه

داستان کتاب «گربه باکلاه» از این قرار است که «کُنراد» و خواهرش «سالی» آتش‌پاره‌هایی هستند که مادرشان دست تنها از پس کنترل کردن آن‌ها و جبران خسارت‌های بازیگوشی‌هایشان برنمی‌آید و خلاصه حسابی از دستشان شاکی است! پدر کنراد و سالی سال‌ها قبل از دنیا رفته و مادرشان هم برای گذران زندگی در یک بنگاه معاملات ملکی کار می‌کند. یک روز که کنراد طبق معمول مشغول آتش سوزاندن و به هم ریختن خانه است، ناگهان صدایی از داخل کمد به گوشش می‌رسد... باز کردن در کمد‌‌ همان و پیدا شدن سر و کله یک گربه‌ عجیب و غریب که زندگی کنراد و سالی را زیر و رو می‌کند همان!... سال ۲۰۰۳ در آمریکا، از این کتاب، فیلمی با همین عنوان به کارگردانی «بو ولچ» ساخته شد.

آنچه در ادامه می‌خوانید گفتگوی انتشارات گل آقا با رضی هیرمندی، مترجم این کتاب است:

چه شد که به این فکر افتادید که این کتاب زیوس را به صورت شعر تنظیم کنید؟
در پیشگفتار «گربه باکلاه» ماجرا را شرح داده‌ام. آن‌جا گفته‌ام که ترجمه‌ کتاب به نثر آن‌طور که باید به دلم نمی‌نشست. شاید بشود گفت که «گربه‌ باکلاه» نماد ادبیات مدرن آمریکاست. هرچند اولین کتاب خط شکن و خلاقانه‌ دکتر زئوس، فکرش را بکن این چیز‌ها را در خیابان مالبری دیدم است. خب من فکر کردم «گربه‌ باکلاه» باید تا جایی که ممکن است با زبانی شاعرانه و طنزآمیز به فارسی برگردانده شود. به همین دلیل سراغ عمران رفتم. عمران هم ضربتی و به معنای واقعی کار را تمام کرد.

انتخاب عمران صلاحی برای به نظم کشیدن این قصه برچه اساسی بود؟
عمران هم شاعر بود هم طنز‌پرداز، هم زبان قدیم را می‌شناخت، هم زبان امروزی را. بعد معلوم شد که یواشکی کاریکاتور هم می‌کشد. ضمنا اهل سمبل کاری هم نبود. همین چند قلم خصوصیت کافی بود تا او بهترین گزینه‌ام باشد. نه که خیال کنید اهل رفیق‌بازی و مرده پرستی باشم. راست حسینی می‌گویم که حالا دور و برم -توی ایران- کسی هم قد و قواره‌ عمران نمی‌شناسم. چاره‌ای نیست، باید صبر کنیم. صبر بسیار بباید پدر پیر فلک را...

حالا که یک نمونه جدید از کتاب «گربه باکلاه» داریم که هم از نظر متن و هم تصویر با اصل کتاب کاملا متفاوت است، نظرتان در مورد اینکار چیست؟
تصویرسازی مجدد آثار کلاسیک چیز تازه‌ای نیست. در خود کشورهای غربی هم بعضی آثار معروف را چندبار تصویرگری کرده‌اند. چرا راه دور برویم. خود دکتر زئوس که تصویرگر چیره دستی بود بعضی از کار‌هایش را برای تصویرگری به دیگران سپرده است. مثلا کتاب Great Days for up را در زمان حیات دکتر زیوس کوئینتین بلیک تصویرگری کرد. دکتر زئوس کتاب دیگری به نام My Many Colored Daxs دارد. این از کتاب‌هایی است که ترجمه کرده‌ام اما هنوز چاپ نشده. دکتر زیوس درباره‌ این کتاب در نامه‌ای نوشته است: «دلم می‌خواهد روزی نقاشی هنرمند پیدا شود که زیر نفوذ من نباشد و بتواند با سبکی خلاق و اندیشه‌ای تازه تصویرگری این نوشته را انجام دهد.» این کتاب سال‌ها بعد، بعد از مرگ دکتر زیوس، با تصویرگری استیو جانسون و لو فنچر چاپ شد. مثال دیگر: امتیاز چاپ مجموعه قصه‌های آقای گام را انتشارات هارپرکالینز آمریکا با قیمت بالا خریداری کرد اما تصویرسازی آن را به تصویرگری دیگر سپرد تا تصویر‌ها مطابق سلیقه و پسند خوانندگان آمریکایی باشد. در کشور خود ما هم نمونه خوب چشم‌های زمستانی با ترجمهٔ افسانه شعبان‌نژاد را داریم که تصویرهای زیبای آن کار هدی حدادی است.
خلاصه، دنیای ما دنیای چند اندیشه‌ای، چند نگاهی و چند صدایی است یا اگر نیست باید باشد. چه اشکالی دارد ما برای قصه‌ای، هرچند کلاسیک، تصویرهای تازه و حتی بازنویسی‌های تازه داشته باشیم؟ زیبایی زندگی و هنر در بهره‌مندیشان از رنگ‌های گوناگون است، رنگ‌هایی که نه مزاحم هم بلکه مکمل هم هستند.

احتمالا مخاطبان همیشگی آثار دکتر زئوس که با داستان‌ها و تصاویر کارهای او اخت گرفته‌اند، در برخورد اول با این کتاب کمی شوکه خواهند شد. شما به عنوان مترجمی که دکتر زئوس را به خوانندگان ایرانی شناخته‌اید برای این گروه پیامی دارید؟!
من پیامی ندارم. پیشنهاد می‌کنم خوانندگان کتاب را بخوانند و پیامشان را به من برسانند! من که انصافا از نظم صلاحی پدر و کاریکاتورهای صلاحی پسر لذت بردم. خطوط یاشار برای من یادآور کاریکاتورهای خود عمران و پرویز شاپور است. تا نظر دیگران چه باشد!

دکتر زئوس، شما، عمران صلاحی، یاشار صلاحی و گل‌آقا. چه معجون عجیبی! نظر شما چیست؟
وجه مشترک دکتر زئوس، عمران صلاحی، یاشار صلاحی و گل‌آقا طنز است، یعنی همه‌شان طنازند! من با آن‌ها وجه مشترکی ندارم. فقط این هست که می‌خواهم از اهالی طنز باشم. این هم برای خود وجه مشترکی است. شاید. حالا باید دید محصول مشترک این جماعت چه معجونی از کار درآمده!

۲۹۱/۶۰

کد خبر 152471

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =