مثلاً در نظام قانونگذاری آموزش و پرورش افرادی خارج از آن و وابسته به سایر وزارتخانهها عضو شورای عالی آموزش و پرورش هستند که هرچند حضورشان در شورا ضروری است ولی هموزن بودن رأی آنها با متخصصین تعلیم و تربیت قابلتأمل است.
این قضیه در صحن مجلس و حتی کمیسیونها هم خود را نشان میدهد. یک متخصص دارای رأیی برابر با افرادی است که بدون دانش لازم به دلایلی در یک رأیگیری مشارکت دارند. در مورد کرونا نیز به همین بلا دچار شدهایم.
وزیر بهداشت ماهها است که هشدار می دهد ولی ستادها و شوراهای مختلف بالادستی تصمیمات دیگری میگیرند و عدهای از مردم هم از هر مفری برای فرار از توصیههای تخصصی استفاده میکنند و درنتیجه فاجعهآفرینی میشود. شاید اگر در تعطیلات لااقل دید و بازدیدها با رعایت فاصله اجتماعی صورت پذیرفته بود ناقلین محترم ویروس کمتر دیگران را به کام مرگ فرستاده، افراد سالم کمتری به بیماری دچار شده بودند و موجب گرفتاری کادر درمان و خانواده نمیشدند.
وزیر بهداشت شاید نفوذ کلام و کاریزمای لازم در شوراها و ستادها و هیئت دولت را ندارد که نمیتواند منطقش را به کرسی بنشاند و از سر ناچاری مثل مردم عادی به رسانهها متوسل میشود و اگر چنین است ادامه وزارتش موجه نیست. وضع خوب نیست. ساختارهای تصمیمگیری در مورد قرنطینهها خوب و بهموقع عمل نمیکند (البته وارد بحث انتخاب واکسن و ساخت آن و... نمیشوم که خود داستان مشابه و غمانگیزتری دارد).
مردم نیز از محدودیتها خستهاند و از طرف دیگر گروهی سادهانگاری میکنند و عدهای هم برای حداقل درآمد مجبورند در معرض آسیب قرار بگیرند و بهتبع آن دیگران را نیز آلوده میکنند.
قرنطینه بهتنهایی راهگشا نیست و شاید آموزش بیشتر و اجبار و الزام مردم به رعایت فاصله اجتماعی و..... راه مؤثرتری باشد که در این صورت زیرساختهای فعلی در مراکز خدمترسانی و حملونقل و کسبوکارها نمیتواند پاسخگو باشد.
تحلیل تخصیص بهینه کمک به بخشها در اینجا ضرورت پیدا میکند. دولت بخش مهمی از هزینههای درمان بیماران کرونایی را میپردازد.
آیا قبلاً با تخصیص بخشی از آن به ناوگان حملونقل و نظارت بر خانهها و ویلاهای اجارهای و اماکن گردشگری و... یا کمک به سایر بخشها میتوانست جلوی کاهش فاصلههای اجتماعی را بگیرد؟ نیاز به اطلاعات و تحلیل دقیقی دارد.
اگر مسئولین درست عمل نکنند باید منتظر پیکهای نامحدود کرونایی و خشتهای خام گورستانها باشند.
نظر شما