برای مثال سالها جلسه در پی جلسه، کلی نامه نگاری، تهیه مقدار متنابهی سند، برنامه ریزی و صرف مبالغ هنگفت برای هماهنگی که منجر به ظهور و تبلور ایده ای بنام تشکیل استان پیشتاز و استانهای معین در زمان بحران ملی در سطح تهران بزرگ حاصل ان می شود ! برخی از چگونگی ها را می توانم حدس بزنم بلاخره ٣٠ سال و اندی در این وادی کار کرده ام ولی خب نمی توانم بگویم ! یاد ان شعر خوانی معروف استاد شهریار می افتم که فرمودند « شعر میگم نمی تونم بنویسم» به هر حال منظور از این نوشتار واکاوی و بررسی عوامل تاثیر گزار بر تبدیل شدن یک ایده توهمی و تو خالی به یک برنامه جامع کشوری با پشتیبانی مالی قابل توجه نیست، بقول معروف خارج از حیطه این مرقومه می باشد ! شاید البته روزی !
ایده ای که متاسفانه در حال حاضر بر نظام مدیریتی بحران شهر تهران و کم و بیش کشور حاکم شده است این طور بیان می دارد که در زمان یک بحران بزرگ در سطح شهر تهران مثل زلزله بزرگ ! یک استان بعنوان مسول یعنی استان پیشتاز و هر یک از مناطق ٢٢ گانه تهران به یکی از استانها واگذار می شود که با یک چارت عملیاتی به سازمان مدیریت بحران شهر تهران لینک داده و هماهنگ می شوند ! و بدین طریق تهران بزرگ از بحران خارج می شود ! فکر کنم تا همین حد درباره این ایده و برنامه فوق العاده کافی باشد ! عرض کردم متاسفانه توهمی که جامع عمل پوشیده و خروجیش چه باشد فقط خدا می داند و بقیه ما باید منتظر بازی (Game) اصلی باشیم؟ اصلا بعد از زلزله اصلی تهران چه فرقی می کند نتیجه اش چه باشد !
اول اجازه بفرمایید یک سناریو رقیق شده از زلزله تهران ترسیم کنم که بعد از ان به استانهای معین برسیم. بفرض مثال ساعت ١٤:٣٠ یک روز زمستانی همراه با برف و بوران زلزله ای به بزرگی ٧/٣ تهران را تکان می دهد. ساعت پیک خروجی ادرات و مدارس می باشد و ۷۰ درصد ساختمانها فرو ریخته و خسارات جدی دیده اند، ۷۶ درصد بیمارستانها از سرویس دهی خارج و حدود .... کشته و رخمی و اتش سوزی کل تهران را فرا گرفته، پل های ارتباطی تهران از ورودی های شهر تا داخل شهری منهدم شده اند و ... بهتر است دیگر در این سناریو پیش نروم قصدم از این مقاله چیز دیگری است لذا به همین ۱۰٪ سناریو بسنده می کنم و ۹۰ درصد فاجعه اصلی را ان شا الله سر فرصت به مسولان کشوری که قبلا هم کم و بیش تقدیم کرده ام بطور کامل تقدیم می دارم.
حال بر اساس تصوراتی که در سازمان مدیریت بحران شهر تهران و کشور شکل گرفته است ، اصفهان استان پیشتاز است و باید سریعا ستاد فرماندهی را تحویل و با بالا دست که سازمان مدیریت بحران تهران و از سوی دیگر سازمان مدیریت بحران کشور است هماهنگ شود و در همین زمان با استانهای معین که همان دیگر استانهای کشور هستند نیز هماهنگ شود ! [زهی خیال باطل] و کار شروع شود! اول تیم اصفهان باید خود را به تهران برساند در شرایط عادی تا داخل شهر حداقل ۶ ساعت وقت می خواهد در این شرایط عملا اتفاق نمی افتد چون پل های ورودی ریخته و خطوط ریلی نیز بدلیل گسلش و سطح بالای اب زیر زمینی تغیر شکل داده و قابل استفاده نخواهد بود !
تنها راه دسترسی به تهران عملیات هلی برد خواهد بود که همزمان فرودگاه های قابل سرویس از کار افتاده و تیم های خارجی در قالب های امدادی در حال ورود خدا می داند چه می باشند (دقت) ! تردد داخل شهر ۱۰۰ درصد متوقف شده و هیچ یک از ستادهای معین تا چند روز اینده هم امکان مستقر شدن را نخواهند داشت تازه اگر بشوند هماهنگی را خود تصور بفرمایید ! باز فکر می کنم در همین جا توقف کنم و دیگر چیزی عرض نکنم ! شاید تصور شود با انجام مانور های هماهنگی می شود بر این مسایل فایق امد ! اجازه بفرمایید رو راست باشم هزار مانور و هزینه کردن هم برای هماهنگی یک داستان تخیلی و توهمی در حالت غیر توهمی و واقعی (reality) که اصل وجودیش بر پایه یک شهر و ساختار موجود برای پیاده سازی عملیات از پیش تعیین شده می بایستی باشد، وجود نخواهد داشت! بنده ناچیز جاهلانه عرض کردم شما حکیمانه استنتاج بفرمایید. سلامت تهران، کشور و مردم یک بازی کامپیوتری نیست که اگر یک بازی را باختیم دوباره از اول شروع کنیم ! وقت ان رسیده که کمی جدی تر به واقعیت ها بپردازیم حداقل در مورد زلزله تهران! در اینجا ورود مستقیم خود شهردار عمل گرا را خواستارم و امیدوارم مطلب بالاتر از تراز فعلی مورد توجه شخص خودشان قرار بگیرد. ان شا الله
* استاد نمونه کشور در مهندسی سازه، زلزله و مدیریت بحران و بنیانگذار مقاوم سازی و مدیریت بحران کشور
نظر شما