منظور از ارزش پول ملی، قدرت خرید پول هر کشور در بازار کالا و خدمات است. اینکه به ازای درآمد پولی چه میزان کالا و خدمات میتوان خرید، منعکسکننده قدرت خرید پول است. بنابراین طبیعی است که هرچه نرخ تورم بالا باشد با یک میزان درآمد ثابت به مقدار کمتری میتوان از کالا و خدمات استفاده کرد. بنابراین هرچه نرخ تورم بالاتر رود ارزش پول نیز کاهش خواهد یافت. به عنوان مثال اگر شاخص قیمت سال 1353 را یک فرض بدانیم، این شاخص هماکنون به 300 رسیده است یعنی یک واحد پول ما در سال 53 الان یک سیصدم شده است و یک اسکناس 1000 تومانی آن سال ارزشی معادل 300 هزار تومان فعلی دارد. از سال 1353 با افزایش قیمت نفت، نرخ تورم هم در کشور رشد کرد و دورقمی شد و به طور مشخص، همزمان ارزش پول ملی نیز کاهش یافت. اگر یک میزان پول را در ده سال پیش در نظر بگیرید و توان خرید این مقدار در آن زمان و حال حاضر را مقایسه کنید، هر اندازه که میزان خرید کاهش یافته به همان مقدار پول کاهش ارزش داشته است.
بنابراین تصور اینکه ارزش پول ملی فقط در برابر ارز خارجی معین میشود، نادرست است. وقتی ما به تفاوت قدرت خرید یک میزان ثابت پول در بازار جهانی را مدنظر قرار دهیم نرخ ارز مطرح میشود. از طرفی در نظر بگیرید زمانی که نرخ دلار هفت تومان بود شما با 1000 تومان چقدر قدرت خرید داشتید و الان که نرخ دلار چیزی حدود 1000 تومان است با همان 1000 تومان چه میزان میتوانید خرید کنید. این نکته که ارزش پول ما در برابر ارزش پول دیگری کاهش یافته منعکسکننده تفاوت نرخ تورم ما و نرخ تورم در آن کشور دیگر است. به طور مثال اگر در یک بازه زمانی مشخص، تورم آمریکا کمتر از تورم در کشور ما بوده میتوانیم بگوییم که ارزش پول ما یعنی ریال در برابر دلار تضعیف شده است و برعکس اگر تورم آمریکا در آن بازه زمانی بیش از تورم در ایران باشد میتوانیم بگوییم که ارزش ریال در برابر دلار تقویت شده است.
به این خاطر ارزش پول ملی در پدیدهای اداری و مصنوعی که قابلیت تصمیمگیری داشته باشد، نیست. به هر اندازه که بتوانید نرخ تورم را کنترل کنید میتوان ارزش پول ملی را نیز تقویت کرد. نتیجه اینکه اصلیترین تغییر در تعیین ارزش پول، نرخ تورم است و اگر قرار است که ارزش پول ملی تقویت شود این کار باید با کنترل نرخ تورم صورت پذیرد.
طبق قانون پولی بانکی، واحد پولی کشور ما ریال و جزو کوچکترین آن «دینار» است. اما این جزء کوچک از سالهای دهه سی عملا از چرخه پولی کشور خارج شده و کاربردی ندارد در حالی که به طور مثال «سنت» که جزء کوچک دلار است همچنان کاربرد خود را حفظ کرده است. چه دلیلی دارد که واحد پول جزء ما واحدی باشد که از گردش پول خارج شده است؟ و حتی اکنون مردم ریال را پول خرد میدانند.
در سال 1308 که ریال به عنوان پول رسمی کشور انتخاب شد، یک ریال معادل صد دینار قرار داده شد و دینار به عنوان پول جزء مطرح شد. پس از آن، با توجه به تورمهای ملایمی که آن سالها داشتیم به تدریج خود ریال تبدیل به پول جزء شد و یک ریالی کوچکترین پول جامعه شد. البته در دهه چهل و اوایل دهه پنجاه واحد کوچکتر از ریال هم در معاملات استفاده میشد. به طور مثال واحد ده شاهی مطرح بود که چون قدرت خرید داشت در معاملات مورد استفاده مردم قرار میگرفت. همانطور که الان دیگر سکههای ده ریالی و بیست ریالی موضوعیت ندارند. آن زمان هم گرچه تورم پایین بود ولی با افزایش تدریجی آن، واحد دینار و کوچکتر از ریال از چرخه پولی کشور حذف شد.
* رئیس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف
/36
نظر شما