باد شولبرگ نویسنده فیلمنامه برنده اسکار فیلم کلاسیک «در بارانداز» و یکی از کسانی که در سالهای 1950 و اوج مبارزه با کمونیستها در آمریکا علیه همکاران خود شهادت داد، روز چهارشنبه در منزل خود در نیویورک در سن 95 سالگی درگذشت. او در کنار فیلمنامهنویسی، کار روزنامهنگاری میکرد و داستانهای کوتاه، رمان و زندگینامه نیز مینوشت. شولبرگ با اف. اسکات فیتسجرالد همکاری کرد، لنی ریفنشتال فیلمساز نازی را دستگیر کرد و در کمیته بررسی فعالیتهای ضد آمریکایی همکاران خود را لو داد، اما بیش از همه به خاطر نوشتن بعضی از معروفترین دیالوگهای تاریخ سینما از جمله تعدادی از دیالوگهای مارلون براندو به نقش تری مالوی کارگر بارانداز در فیلم «در بارانداز»، شهرت داشت.
«در بارانداز» به کارگردانی الیا کازان در سال 1954 با استقبال بسیاری روبهرو شد و شولبرگ برای این فیلم اسکار بهترین داستان و فیلمنامه را برد. او در دوران کاری خود که بیش از پنج دهه ادامه داشت، درباره قدرت چهرههای متنفذ هالیوود، سردسته گروههای تبهکار و تاثیر ایدئولوژیهای سیاسی بر آدمهای عادی مانند کارگران بارانداز، مشتزنها و حتی نویسندگان، نوشت. او سیستم را در برابر آدمها کوچک میدید. شولبرگ سال 2006 به نیویورک تایمز گفت: «یک نویسنده مسئول است در برابر قدرت بایستد. نویسندگان در کنار سیاستمداران بسیار شریف، واقعاً تنها کسانی هستند که میتوانند به چنین سیستمی ضربه بزنند. من سعی کردم این کار را انجام بدهم و این مسئله روی زندگی من تاثیر گذاشت.»
باد ویلسن شولبرگ 27 مارس 1914 در نیویورک به دنیا آمد و در دهه 1920 در هالیوود و در میان ستارههای سینمای صامت بزرگ شد. پدرش پی. بی. شولبرگ یکی از رؤسای واحد تولید استودیو پارامونت بود و مادرش آدلین جافی یک کارگزار ادبی سرشناس بود. باد به دانشگاه دارتماوس رفت و سال 1936 در رشته هنر دانشآموخته شد.
اولین رمان شولبرگ با عنوان «چه چیز باعث فرار سامی میشود؟» در سال 1941 منتشر شد. این رمان داستان سامی گلیک یک پسر یهودی متولد نیویورک است که برای رسیدن به موفقیت به دروغ، فریب و سرقت روی میآورد و در نهایت یکی از چهرههای بانفوذ هالیوود میشود. رمان شولبرگ چنان به واقعیت نزدیک بود که خیلیها به او هشدار دادند دیگر نمیتواند در صنعت فیلمسازی کار کند.
او در جنگ جهانی دوم با همکاری جان فورد برای وزارت جنگ و دفتر خدمات استراتژیک، صورت ابتدایی سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا فیلمهای تبلیغاتی میساخت. با پایان جنگ، شولبرگ یکی از کسانی بود که شواهد لازم برای محاکمه نازیها در نورنبرگ را جمعآوری و در قالب فیلم ارائه داد. او به همین اکتفا نکرد و با لباس نظامی و در حالی که حکم جلب رنی ریفنشتال - سازنده فیلمهای تبلیغاتی پرقدرت برای هیتلر - را در جیب داشت به کلبه ریفنشتال در باواریا رفت و سوار بر یک ماشین نظامی روباز او را همراه خود به نورنبرگ آورد.
شولبرگ سال 1947 دومین رمان خود به نام «هر چه سختتر به زمین میخورند» را منتشر کرد که یکی از نخستین مطالعات واقعگرایانه درباره دنیای مشتزنی حرفهای و درباره پریمو کارنرا یک مشتزن سنگینوزن بود که زیر نظر یک گانگستر فعالیت داشت. رمان شولبرگ سالهای سال الگویی برای دیگر رمانها، نمایشنامهها و فیلمها درباره دنیای غیر اخلاقی رینگ بود. «هر چه سختتر به زمین میخورند» همچنین در سال 1956 مبنای فیلمی به همین نام به کارگردانی مارک رابسن با بازی همفری بوگارت شد.
رمان «سرخورده» شولبرگ در سال 1950 حاصل تلاش 12 سال پیشتر او برای نوشتن یک فیلمنامه با همکاری اف. اسکات فیتسجرالد و بعد اعتیاد به او الکل بود. فیلمنامه شولبرگ «کارناوال زمستانی» نام داشت و قرار بود فیتسجرالد آن را کامل کند، اما این اتفاق نیفتاد و شولبرگ این تجربه فاجعهآمیز را مبنای رمان «سرخورده» قرار داد. این رمان بعدها و در 1958 در قالب یک نمایش در برادوی روی صحنه رفت.
موقعیت کاری شولبرگ در دهه 1950 بار دیگر در خطر تخریب قرار گرفت.
او سال 1951 و در دورانی که کنگره آمریکا در حال تحقیق درباره تاثیر حزب کمونیسم بر صنعت فیلمسازی بود، در کمیته بررسی فعالیتهای ضد آمریکایی حاضر شد. شولبرگ سال 1934 به شوروی رفت و پس از بازگشت به هالیوود به عضویت حزب کمونیسم ایالات متحده درآمد. رابطه عاشقانه شولبرگ با کمونیسم شش سال بعد به پایان رسید.
پس از آنکه نام شولبرگ به عنوان یکی از اعضای حزب در کمیته مطرح شد، او را فرا خواندند و شولبرگ رسماً هشت نفر از دیگر چهرههای هالیوود از جمله رینگ لاردنر جونیر فیلمنامهنویس و هربرت بایبرمن کارگردان را به عنوان اعضای حزب معرفی کرد. این دو در فهرست 10 نفری هالیوود بودند که به خاطر شهادت ندادن در کمیته در فهرست سیاه قرار گرفتند و محکوم شدند. آنها همه چیز خود را از دست دادند. لاردنر یکسال و بایبرمن شش ماه زندانی شدند.
در دوران آشفتگیهای ناشی از «وحشت سرخ»، شهادت شولبرگ در دادگاه از دید خیلیها یک خیانت بود. شولبرگ پس از شهادت در دادگاه داستان و فیلمنامه «در بارانداز» را نوشت که ایده آن از مجموعه مطالب منتشر شده در نیویورک سان شکل گرفت و درباره قدرت رؤسای تبهکار در باراندازهای نیویورک بود. فیلمنامه او یکی از هشت جایزه اسکار «در بارانداز» را دریافت کرد و بازتاب تقلای سیاسی خود شولبرگ بود: الیا کازان کارگردان فیلم نیز در کمیته همکاران خود را لو داده بود.
شولبرگ و کازان پس از تجربه موفق «در بارانداز» در سال 1957 در فیلم «چهرهای میان جمعیت» بار دیگر همکاری کردند که یکی از نخستین نمونهها درباره نفوذ سیاسی تلویزیون بود. «چهرهای میان جمعیت» بر مبنای داستان کوتاه شولبرگ ساخته شد و درباره تغییر ماهیت یک خواننده موسیقی محلی از ستارهای تشنه قدرت به یک عوامفریب پوپولیست است.
یک سال بعد و در 1958نیکلاس ری فیلم «باد در مردابها» را بر مبنای داستان «در مردابها» شولبرگ و فیلمنامهای از خود او کارگردانی کرد. داستان این فیلم در فلوریدای اوایل قرن بیستم روی میدهد و درباره مردی دائمالخمر و طرفدار حفظ محیط زیست است.
شولبرگ تا پایان عمر از کار دست نکشید. او پارسال به بهانه اجرای اقتباسی جدید از نمایش «در بارانداز» به جشنواره هنری ادینبورگ در اسکاتلند سفر کرد. او سال 2001 به همراه اسپایک لی کار روی فیلمنامهای درباره مبارزه معروف بین جو لوئیس مشتزن سیاهپوست آمریکایی و ماکس شملینگ مشتزن آلمانی را آغاز کرد که به نتیجه نرسید.
نیویورک تایمز / 6 آگوست / ترجمه: علی افتخاری
فیلمنامهنویس «در بارانداز» درگذشت.
کد خبر 14219
نظر شما