از نیمروز شنبه و پس از پخش اظهارات محمد عطریانفر ـ رئیس پیشین شورای شهر تهران و رئیس چند روزنامه و از مؤسسان یک حزب مرکب از گروهی از الیتهای هوادار هاشمیرفسنجانی، که در جلسه دادگاه و حاشیه آن گفته بود قصوری از او سرنزده و همچنان وفادار به نظام اسلامی و ولایت فقیه است و نیز گفتههای ابطحی، معاون رئیسجمهور سابق و اشاره او به حمایت هاشمیرفسنجانی از میرحسین موسوی، رسانههای آمریکا اخبار مربوط به ایران را تقریباً منحصر به بازداشت سه آمریکایی به اتهام ورود غیرقانونی به خاک ایران کردهاند که تعجببرانگیز است.
یکشنبه همچنین «فرید رفیق ذکریا» سیاسیدان 45 ساله آمریکایی متولد هند در برنامه هفتگی خود در «سی ان ان» نظر سه کارشناس آمریکایی (یک مقام رادیو آمریکایی اروپای آزاد و دو مأمور سابق «سیا») را درباره اوضاع ایران استفسار و پخش کرد که در آنها اشاره شده بود به ناراضی بودن رفسنجانی و اینکه رویدادهای اخیر ایران در منطقه شوک ایجاد کرد و نیز مسئله رفتن محسنی اژهای از کابینه. مصاحبه شوندگان گفته بودند که به نظر آنان آسیبپذیری نظام ایران از درون بیشتر از برون است و 30 سال مقاومت در برابر فشارهای خارجی این را ثابت کرده است.
بئر یکی از این دو مقام سابق «سیا» درعین حال گفت: فراموش نباید کرد که جمهوری اسلامی در سال 1981 (1360 هجری) با وضعیت درگیری داخلی به مراتب شدیدتر از امروز روبهرو شد و از آن عبور کرد. در یک برنامه تلویزیونی دیگر، کمبود پالایشگاه نفت در ایران و واردات چهل درصدی بنزین از خارج یک ضعف بزرگ خوانده شد که دولت واشنگتن آن را تشخیص داده و میخواهد کمپانیهای خارجی را با تهدید به تحریم و تنبیه تأمین بنزین ایران منع کند. چرا ایران نتوانسته دست کم از زمان پایان درگیری با عراق و در طول بیست سال گذشته این ضعف را جبران کند سئوالی است که هنوز به آن جواب داده نشده است.
چند روزنامه چاپ آمریکا با تفسیر تصمیم گروهی از نمایندگان مجلس مبنی بر شکایت (اعلام جرم) از میرحسین موسوی احتمال قوی دادهاند که این مسئله به تعقیب قضایی بینجامد زیرا که طبق اصول قضایی، مراجع مربوط پس از دریافت شکایت (اعلام جرم) ناگزیر به رسیدگی هستند و چون شکایت مبنای عمومی خواهد داشت پس گرفتن آن هم مانع ادامه تعقیب نخواهد بود.
همین روزنامهها نوشته بودند که در سالگرد تنفیذ قبلی (12 مرداد 1384)، رهبر فائقه جمهوری اسلامی اعتبارنامه احمدینژاد رئیسجمهور منتخب را تنفیذ خواهد کرد و باید دید که احمدینژاد در این مراسم چه قولهایی خواهد داد. او در مراسم چهار سال پیش و در حضور رهبر ایران قول داده بود که همه توان خود را در جهت تأمین عدالت و فرصتهای برابر در همه زمینهها، توزیع عادلانه امکانات کشور و رفع تبعیض به کار خواهد انداخت. احمدینژاد میداند که باید اصولگرایان را تماماً با خود داشته باشد تا موفق شود.
ارزیابی وضعیت دولت احمدینژاد پس از معرفی وزیران کابینه امکانپذیر خواهد بود. مشکل احمدینژاد پس از اعلام اسامی همکاران خود آشکار خواهد شد که اگر مورد قبول همه اصولگرایان نباشد انشعاب ادامه خواهد یافت. کنار گذاشتن اژهای از وزارت اطلاعات خبر از وجود شکاف در صف اصولگرایان داد و پاسخ به این سئوال که چرا او رفت، بخشی از مسائل داخلی جاری ایران را روشن خواهد کرد. ایران برای حفظ نفوذ و قدرت منطقهای خود نیاز به آن دارد که عاری از نبرد داخلی بر سر احراز مقام و قدرت باشد ولی مسائل داخلی از نوعی که در دو ماه گذشته مشاهده شد، در هر وضعیت باعث وقفه در برنامههای اتمی ایران نخواهد شد زیرا که تاکنون حتی یک ایرانی ـ راضی و ناراضی ـ با آن مخالفت نکرده است و دولت اوباما هم این را میداند.
ــ شبکههای تلویزیونی آمریکا با پخش فعالیتهای اشرف غانی و دکتر عبدالله عبدالله دو رقیب اصلی حامد کرزای رئیسجمهور افغانستان در انتخابات آگوست جاری و مصاحبه با آنان که هر دو سابقاً وزیر کابینه بودند و به زبان انگلیسی مسلط، دور شدن خود را از کرزای نشان دادند. غانی در مصاحبه خود گفت: دولت کرزای موفق نشد یا نخواست که از پیدایش، ادامه و گسترش فساد اداری ـ اقتصادی در افغانستان جلوگیری کند و همین فساد است که بسیاری از افغانها را از دولت رویگردان کرده و متوجه طالبان ساخته است.
وی با تأکید گفت که طبق بررسیهای او که وزیر مالیه افغانستان بوده هرجا که آمریکا پا گذارده فساد اداری ـ اقتصادی هم پشت سرش وارد شده است.
عراق و افغانستان دو نمونه و مثال از این وضعیت هستند. همه مردم این وضعیت را تحمل نمیکنند. فساد اداری ـ اقتصادی تنها شمار کمی را بهرهمند میسازد. آمریکا باید روش خود را اصلاح کند. این اظهارات غانی عیناً و از زبان خود او از شبکههای تلویزیونی آمریکا پخش شد که تعجبآور است. این مصاحبه یکشنبه پخش شد ـ روزی که سه نظامی دیگر آمریکایی در افغانستان کشته شدند و با روزافزون بودن این تلفات، افغانستان دارد جای عراق را در ذهن آمریکاییان میگیرد.
ــ رویدادهای ایران و استفاده وسیع رسانهها از تصاویر و مطالب دریافتی از مردم معمولی - که پس از عمومیت یافتن استفاده از اینترنت و انتقال پیام با تلفن همراه عنوان شهروند ژورنالیست یافتهاند- باعث شده است که این کار به رسمیت شناخته شود و از دو روز پیش چند شبکه تلویزیونی و روزنامه بزرگ در آمریکا اعلام کردهاند که بابت چنین اخبار و عکسهایی پول پرداخت خواهند کرد و از مطالب دریافتی به عنوان سرنخ استفاده و تکمیل هرکدام را برعهده یک خبرنگار خود خواهند گذارد. هدف از این کار که یک تحول بزرگ در حرفه روزنامهنگاری خواهد بود عمدتاً خبرهای داخلی است.
ریچماند تایمز اعلام کرده که تا مدتی یک ستون این روزنامه را اختصاص به تدریس تعریف خبر، خبرگیری، خبرنویسی و فتوژورنالیسم خواهد داد تا این شهروندان روزنامهنگار بدانند که چه صحنه و اطلاعی «خبر» میتواند باشد و چگونه باید آن را پوشش دهند و ارسال دارند و دقت و سرعت را که لازمه کار خبر است از نظر دور ندارند رسانههای آمریکا اطمینان دادهاند که با گسترش سیتیزن ژورنالیسم، این رسانهها به مطالبی دست خواهند یافت که تاکنون از دسترس تلویزیون، روزنامه و خبرگزاری به علت محدود بودن شمار خبرنگاران و اخیراً پشت میزنشین شدن آنان و استفاده از مطالب سهلالوصول موجود در وبسایتهای ادارات و مقامات و خبرگزاریها که اینها هم ماهیت رسمی دارند خارج بوده است. نقل همین مطالب، به جای تولید خبر در صحنه، رسانهها را نیمه دولتی کرده است که بوی رسمی بودن میدهند و این، یکی از دلایل ریزش مخاطبان است که با استفاده از سیتیزن ژورنالیست اصلاح خواهد شد.
ــ مخاطبان اخبار در آمریکا این روزها ماندهاند که خبرهای شبکههای تلویزیونی این کشوررا مبنی بر بهتر شدن معاملات مستغلات و گرم شدن مجدد خرید و فروش باور کنند یا گزارشها و مقالات روزنامهها را که حکایت از ادامه رکود این معاملات دارد. شبکههای تلویزیونی آمریکا متعلق به کمپانیهای بزرگ خارج از این حرفه هستند و به مصلحت این کمپانیهاست که مردم را خوشبین کنند.
ــ یکشنبه این هفته شبکههای تلویزیونی آمریکا گزارش مصوّری را پخش کردند که نشان میداد «جاش مالونی» سرجوخه نیروی کماندو دریابرد آمریکا (مورینها) که دست راست خود از آرنج را در عملیات نظامی عراق ازدست داده بود با دست عاریتی سرگرم نوشتن، کار و ورزش کردن است. دست انسانی دیگر در یک عمل جراحی 11 ساعته در بیمارستان آموزشی دانشگاه پیتسبورک (ایالت پنسیلوانیا) به بدن جاش پیوند زده شده و با این پیروزی پزشکی، پیوند دست (از آرنج) امری عادی میشود همانگونه که در پیوند قلب نیز عمل شده است. از نخستین عمل پیوند قلب 41 سال میگذرد.
نظر شما