حضور گسترده تر مردم در عرصه سیاسی پیش از ارائه هر راهکاری از سوی مسئولان، نیازمند بهره گیری مناسب و بهینه از فرهنگ سیاسی است. این مهم از طریق متولیان فرهنگ در بطن نهادهای فرهنگی امکان پذیر می شود و تا زمانی که این مساله در اولویت نهادهای فرهنگی قرار نگیرد نمی توان به حضور گسترده تر مردم امید داشت.
به نظر می رسد که مهمترین مساله مورد غفلت واقع شده «افزایش میزان تحمل پذیری» در بین مردم است. زیرا مردم ما در زندگی عادی خود نیز تحمل شنیدن حرف مخالف ندارند و این مساله آن چنان در تارو پود زندگی ما ریشه دوانیده است که به محض قرار گرفتن این افراد در مصادر امور، اجازه داده نمی شود که هیچ انتقادی صورت بگیرد.
انتقادپذیر نبودن در فرهنگ سیاسی ما در حالی نهادینه شده که فرهنگ اسلامی ایرانیان و آموزه های اسلامی همواره بر تقویت بنیه های تحمل و مدارا توصیه کردند. بنابراین باید کارگزاران فرهنگی با ارائه کارهای پژوهشی زمینه های افزایش تحمل شنیدن حرف مخالف را جستجو کرده و راهکارهایی برای این مهم ارائه دهند.
اگر این ظرفیت در جامعه ما نهادینه شود تغییر و تحول اساسی در انتظار ملت ما است هر چند در راستای فرهنگ سازی برای افزایش تحمل، باید این نکته را مدنظر قرار داد که فرهنگ انتقاد سازنده را نهادینه کرد. همچنانکه انتقاد سازنده موجب رشد یک جامعه را فراهم می کند. البته این کار باید بدون هر گونه شتاب زدگی انجام شود تا نتایج مطلوب بدست بیاید.
تحقق این آرمان، نیازمند آموزشهای مستمر از ابتدای آموزش دبستانی است تا از مراحل نخست، افراد با این مساله آشنا شوند و بتوانند با روحیه انتقادپذیری خو بگیرند. اما در کنار تعلیم و تربیت از طریق مدارس می توان از قابلیت های رسانه از جمله رسانه ملی استفاده کرد. در کنار تمام این موارد، نباید از قابلیت های خانواده که می تواند به عنوان یک نهاد آموزشی در بسط و ترویج انتقاد پذیری به عنوان ابزار تردید ناپذیر مشارکت گسترده نقش ایفا کنند، غافل شد.
استادیار علوم سیاسی دانشگاه باقر العلوم
/30118
نظر شما