شاید مشهورترین کاربرد آن مربوط به جان اف کندی باشد که گفت: «هر مرد، زن و کودکی در جهان زیر سایه شمشیر هستهای داموکلس زندگی میکند. شمشیری که با یک حادثه، اشتباه یا دیوانگی میتواند سقوط کند».
اما امروز بسیاری معتقدند که دیگر بمب اتم، حتی «بمب اتمهای چمدانی» همچون گذشته تهدید کننده نیست. با افزایش کشورهای دارنده بمب اتم - که میتواند در دسترس تندروهای ادیان مختلف قرار گیرد- و فهم آنکه استفاده از آن، بیش از همه تهدیدی برای کشور آغازگر است، عملا بعید بهنظر میرسد قدرتهای جهان از آن استفاده کنند. اما این به معنای پایان وجود تهدیدهای داموکلس گونه نیست.
نمونه آشکار آن را میتوان در رنگ باختن تهدید ترامپ درباره حمله به 52 نقطه ایران دید. تهدید تلافی چنین حملاتی با نابود سازی تلاویو و حیفا، آن هم با موشکهایی که آمریکا فهمید گنبد آهنین حرفی برای گفتن در مقابل آن ندارد؛ باعث شد ترامپ بر خلاف رویه همیشگی او و اوباما، نه تنها دیگر حرفی از «همه گزینههای روی میز» نزد، بلکه به صراحت از کنار گذاشتن گزینه نظامی گفت: «داشتن قویترین نیروی نظامی جهان به معنی این نیست که استفاده از آن ضروری باشد.»
امروز شمشیر آخته ایران بر فراز خانه سست تر از عنکبوت صهیونیستها، که تعیینکنندهترین نقش را در سیاستهای آمریکا و بسیاری از دیگر کشورها دارند؛ بازدارندگی بسیار بیشتری از بمب اتم دارد. اما حفظ این تهدید به صورت فعال، حداقل دو اثر جدی را در بلند مدت به آمریکا و اسرائیل تحمیل خواهد کرد که تبعاتی فرسایش برای آنها خواهد داشت.
پس از جنگ 33 روزه برغم همه تدابیر، مهاجرت معکوس از سرزمینهای اشغالی سرعت گرفت. صهیونیستها برای اولین بار از سال 2009 با تراز منفی مهاجرت مواجه شدند و در سال 2018 شمار یهودیانی که از فلسطین اشغالی خارج شدند دو برابر تعداد مهاجران بود. اگر عملیات انتقام جبهه مقاومت به صورت یک تهدید جدی حفظ شود، قطعا سایه عدم امنیت سرزمینهای اشغالی برای غاصبان، موجب افزایش سرعت مهاجرت معکوس خواهد شد. این امر قطعا در معادلات سیاسی آمریکا نیز تأثیر مستقیم خواهد داشت و هر اقدامی که امکان پاره شدن ریسمان شمشیر را افزایش دهد را متوقف خواهد کرد.
دومین اثر این راهبرد را میتوان در سخنرانی وزیر خارجه اسبق آمریکا یافت. کالین پاول هنگامی که در ایام اولین سالگرد حادثه 11 سپتامبر به اتاق بازرگانی آمریکا در آفریقای جنوبی رفته بود؛ بر یک گزاره مشهور میان اقتصاددانان تصریح کرد. «سرمایه ترسو است.» برای کشوری که ایدئولوژی حاکم بر آن کاپیتالیسم است، هر چیز که سرمایه را تهدید کند، کشندهترین سلاح است. از این رو، «ترس از حمله» اثری مخربتر از خود حمله بر اقتصاد صهیونیستها و نیز آمریکا خواهد داشت. کافی است برای مدتی طولانی، این ترس تداوم پیدا کند تا اثر خود را بر قدرت اقتصادی آنها بگذارد. خاصه آنکه امروز پشتوانه دلار آمریکا قدرت ارتش این کشور است و بازدارندگی این قدرت، با اصابت بدون مانع موشکهای ایرانی به اهداف مشخص و حساب شده، به صورت جدی به چالش کشیده شده است. از آنجا که تا کنون پشتوانه بقای کشور جعلی اسرائیل، بقای حمایت آمریکا بوده است، در دوره جدید ممکن است معادلات گذشته دیگر کارآیی کافی را نداشته باشد.
آن توئیت «بسم الله الرحمن الرحیم» که بیانگر یک آغاز است، تصریح امام خامنهای بر اینکه انتقام حاج قاسم متوقف بر همان سیلی نخواهد ماند و نیز تأکید بر اینکه «همه دلبستگان مقاومت خونخواه اویند.» نشانههایی از این است که امریکا از این پس حضور شمشیر آخته ایران را بالای سر خود احساس خواهد کرد.
1717
نظر شما