تورم چیست؟ چرا نگرانکننده است و چه نقشی در اقتصاد دارد؟ تورم از شاخصهایی است که تغییرات آن بهراحتی برای مردم و افراد جامعه قابل درک است. در فرهنگ لغات، تورم به معنای «ورم کردن» است، البته برای درک معنی تورم نیازی به فرهنگ لغت نیست. همین که به بازار برویم و ببینیم که قیمتها نسبت به سال قبل افزایش داشتهاند، معنی تورم را متوجه میشویم. البته باید دقت کرد که هر نوع گرانی هم تورم نیست. اقتصاددانها تورم را در ۲۰ کلمه بهصورت زیر، تعریف میکنند:
شاخص کمی که تغییرات قیمت یک سبد مشخص از کالاها و خدمات را در یک بازه زمانی خاص، اندازهگیری میکند.
مورد دیگری که اقتصاددانها از مردم میخواهند درباره آن هوشیار باشند، مفهوم «کاهش» یا «افزایش» تورم است. کاهش تورم همیشه به معنای ارزان شدن قیمتها نیست. کاهش تورم یعنی میانگین قیمتها افزایش یافته، اما این افزایش، نسبت به دوره قبل، کمتر بوده است. وقتی تورم صفر باشد، یعنی میانگین قیمت کالاها و خدمات نسبت به دوره قبل، تغییر نکرده است. وقتی تورم به زیر صفر برسد، یعنی میانگین قیمتها نسبت به دوره قبل، کاهش یافته است.
تورم چگونه کنترل میشود؟
تورم، یکی از شاخصهای علامتدهنده در اقتصاد است. بعضی از شاخصهای اقتصادی، بازتابی از کنشها و واکنشهایی را که در اقتصاد رخ میدهند، ارائه میکنند و تورم یکی از این شاخصهاست. مثلاً وقتی تورم، صفر یا منفی باشد، اقتصاددانها و سیاستگذاران، به دنبال نشانههای رکود میگردند و وقتی تورم، اعداد بسیار بزرگی را نشان میدهد، به دنبال شناخت عوامل ایجادکننده آن میروند.
تورم بالا، تورم افسارگسیخته یا ابرتورم، پدیدهای تقریباً کمیاب در دنیاست و در طول زمان، کشورها آموختهاند که چگونه میتوان نرخهای بالای تورم را کنترل کرد و کاهش داد؛ بهطوری که بر اساس آمارهای صندوق بینالمللی پول، از ۱۹۳ کشور جهان، تنها هفت کشور تورم بالای ۲۵ درصدی در سال ۲۰۱۸ را تجربه کردند که البته ایران هم جزو این گروه است. اما جالب است که در این گروه هیچ یک از همسایههای ایران، حضور ندارند. در واقع ایران با تورم ۳۱.۲ درصدی در سال ۲۰۱۸، اختلاف قابل توجهی با کشورهای همسایه و منطقه خود دارد.
ونزوئلا با عدد باور نکردنی ۹۲۹۷۸۹.۵ درصد، رکورددار این هفت کشور است. بعد از ونزوئلا، سودان جنوبی و سودان با تورم ۸۳.۵ و ۶۳.۳ درصدی قرار دارند. سودان جنوبی حدود سه سال پیش از سودان جدا شد، اما بحران هنوز این دو کشور را رها نکرده است و آثار این بحران در نرخ تورم این کشورها نمایان است. یمن نیز دیگر کشوری است که با تورم ۴۱.۸ درصدی در این گروه قرار دارد. آرژانتین و کنگو دیگر کشورهایی هستند که با تورم ۳۴.۳ درصدی و ۲۹.۳ درصدی، در این گروه قرار دارند.
میانگین تورم در منطقه خاورمیانه ۹ درصد است، در منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا این عدد برابر ۱۱.۴ درصد است و اگر پاکستان و افغانستان را هم به مجموع این کشورها اضافه کنیم، میانگین نرخ تورم به ۱۰.۴ میرسد. ایران نیز یکی از کشورهایی است که میانگین نرخ تورم را در این مناطق، بالا نگه داشته است.
بر اساس پیشبینی صندوق بینالمللی پول، در سال ۲۰۲۴ یعنی در آستانه تحقق سند چشمانداز ۱۴۰۴، تنها دو کشور، تورم بالای ۲۵ درصدی خواهند داشت، ایران و سودان. این در حالی است که در همین سال، بیشترین نرخ تورم در بین کشورهای همسایه ایران مربوط به ترکیه و برابر با ۱۲.۴ درصد خواهد بود.
همسایگان ما چگونه توانستهاند نرخ تورم را پایین نگه دارند؟
تورم، تغییرات سطح عمومی قیمتها را اندازهگیری میکند. شاید اولین راهحلی که برای کنترل تورم به ذهن میرسد، کنترل قیمتها باشد. اگر جلوی افزایش قیمت کالاها و خدمات گرفته شود، سطح عمومی قیمتها هم تغییر نخواهد کرد. این کوتاهترین و البته بیتأثیرترین راهحل ممکن است. وقتی عوامل افزایش قیمت، شناسایی و کنترل نشود، قیمتها هم کنترل نخواهد شد. دولتها میتوانند بخشنامههایی برای تعیین سقف و کف قیمت کالاها و خدمات صادر کنند، اما نسبت به هزینههای تولید بیتفاوت باشند. اینجاست که بنگاههای تولیدی یا به دلیل تخلف تعطیل میشوند یا به علت بهصرفه نبودن تولید، از بازار خارج میشوند و قیمتها هم به دلیل کاهش عرضه و بر خلاف هدف اولیه دولت، باز هم افزایش مییابد.
راهحلی که کشورهای مختلف را در دستیابی به کنترل و مدیریت نرخ تورم به موفقیت رسانده، اتخاذ سیاستهای پولی صحیح است. سیاستهای پولی توسط بانک مرکزی تعیین و اجرا میشوند. نگاهی به کشورهای همسایه نیز نشان میدهد بانکهای مرکزی این کشورها چگونه توانستند نرخ تورم را در سطحی نگه دارند که هم ارزش پول ملی و رفاه خانوار حفظ شود و هم چرخ اقتصاد هم بچرخد.
در افغانستان نرخ تورم به دلیل قیمتهای پایین مواد غذایی و تقویت پول ملی در مقایسه با شرکای تجاری، در سطح مدیریت شده ۰.۶ درصد قرار دارد. در ارمنستان، تورم ۲.۵ درصدی، با هدفگذاری تورمی بانک مرکزی این کشور، بهدست آمده است. آذربایجان نیز به شیوه مشابه توانسته نرخ تورم را از ۷.۹ درصد در سال ۲۰۱۷ به ۱.۶ در سال ۲۰۱۸ برساند. در عراق نرخ تورم در سطح پایین ۰.۴ درصدی است، اما به دلیل افزایش تقاضای داخلی و نیز بالا رفتن هزینه مواد غذایی و حمل و نقل، نسبت به سال ۲۰۱۷، این عدد افزایش یافته است. هدفگذاری تورمی سیاستگذار پولی در قزاقستان موجب افزایش مصرف خصوصی در این کشور شده است.
کاهش ارزش روپیه در مقابل ارزهای خارجی، فشار تقاضا و افزایش قیمت سوخت، باعث شد تورم پاکستان از جولای ۲۰۱۸ / تیر ۱۳۹۷ تا مارچ ۲۰۱۹ / فروردین ۱۳۹۸ افزایش یافته و به ۶.۸ درصد برسد. تورم پاکستان در دوره مشابه گذشته، ۳.۸ درصد بوده است. بانک مرکزی پاکستان در واکنش به افزایش نرخ تورم، نرخ بهره سیاستی را افزایش داد. استفاده از نرخ بهره استقراض بانکها از بانک مرکزی، ابزاری است که پس از اصلاح نظام پولی پاکستان و نیز راهاندازی عملیات بازار باز، ممکن شده است. در روسیه نیز این بانک مرکزی است که با هدفگذاری تورمی از سال ۲۰۱۵، توانسته است نرخ تورم را پایین نگه دارد. افزایش نرخ تورم در سال گذشته میلادی، بانک مرکزی ترکیه را وارد عمل کرده تا با اتخاذ سیاست مضیقه پولی، مانع افزایش بیشتر تورم شود.
بد نیست دوباره به خاطر آوریم که عراق جنگزده سه سال است که تورم زیر یک درصد را تجربه میکند. بیشترین تورم افغانستان نیز از سال ۲۰۱۴ به این سو، پنج درصد بوده است. این نشان میدهد که سیاستگذاری پولی صحیح و استفاده از ابزارهای مناسب تا چه حد میتواند در کنترل تورم مؤثر باشد. آنچه امید میرود در دوره مدیریت فعلی بانک مرکزی و با عنایت به رویکرد رئیس کل این نهاد، اقتصاد ما نیز به آن دست یابد.
نظر شما