دیشب قسمتی از کلیسای نوتردام در میان انبوه نگاه های نگران و ابراز تاسف های داخلی و خارجی آتش گرفت و جهانی در کوران خبرهای مربوط به آن قرار گرفت.
اثری از معماری درخشان گوتیک با تاریخی که پایش تا قرون وسطی کشیده می شود در آتش سوخت و بخش اعظمی از آن از بین رفت.
بله اتفاق تلخیست ،آن قدر تلخ که هر کسی که دستی در شبکه های اجتماعی دارد چیزی درباره آن می نویسد و سعی می کند سهمی از این سوگ جهانی در از دست رفتن اثری زیبا را به خود اختصاص دهد.
گرچه مقایسه بین آثار به جامانده از گذشته آن هم بر اساس دیدگاه های قوم مدارانه کاری شایسته نیست اما از دیشب که در جریان کوران خبرهای سوختن سقف کلیسای نوتردام قرار گرفتم خاقانی شروانی راحتم نمی گذارد گاهی می آید بیتی می خواند و می رود.
" هان ای دل عبرت بین از دیده حذر کن هان/ ایوان مدائن را آئینه عبرت دان"
باز می آید و می گوید:" دندانهٔ هر قصری پندی دهدت نو نو/ پند سر دندانه بشنو ز بن دندان"
به دنبال ابیات خاقانی ذهنم به سوی ایوان کسری پرواز می کند؛ یادگاری بی مانند از تمدن و معماری خاص تمدن ساسانی که جایی دور از موطن اصلی اش غریب و بی کس در حال تخریب است.
نمی دانم در میان این همه بلایای طبیعی و خشمی که گوشه اش به قبای برخی از بی مانند ترین آثار باستانی ما مثل ارگ بم و غیره و ذالک را گرفته است ، دلسوزاندن برای تاق کسری و ایوان مدائن برای کسی اهمیت خاصی دارد یا نه اما خواستم بنویسم حتی اگر برای عبرت هم که شده بخواهیم به جایی بنگریم هنوز ایوان کسری هست ، غریب و بی متولی .
هنوز مانند شهر" هترا" یگانه یادگارجامع سلسله اشکانی توسط آتش خشم داعشیان تخریب نشده یا مثل بودای بامیان که توسط طالبان . اما غربت و بی کسی دارد از درون پوکش می کند . چنان که در خبرها آمده است آن قسمت از تاق باقی مانده نیز در حال فرو ریختن است اما نه میراث فرهنگی ما نه دولت عراق و نه یونسکو هیچ کدام اقدام عملی برای نجات این بنا نکرده اند چرا که پرونده آن هیچ گاه توسط دولت عراق به یونسکو ارایه نشده است و میراث فرهنگی خودمان هم که لابد درگیر دست و پا زدن بین بودجه محدود بازسازی اماکن داخلی و درخواست های زیاد استان ها در این مورد است چرا که سیل اخیر نیز قسمتی از بناهای باستانی ما را تهدید کرده و می کند.
با این حال از دیشب که خاقانی شروانی مثل روحی سرگردان اهمیت ایوان کسری را هرازگاهی به من یادآوری می کند، بد ندیدم در این کوران خبری که از هرم سوختن سقف کلیسای نوتردام داغ داغ است مرثیه ای هم برای ایوان کسری بخوانم گرچه پر واضح است کلیسای سرپایی در وسط حلقه میانی عروس شهرهای دنیا از یک تاق آجری یک تمدن فراموش شده در گوشه استانی بلا زده در کشوری که جنگ با تاریخ معاصرش عجین شده اهمیت بیشتری دارد لا اقل برای شبکه های اجتماعی و کسانی که مرغ همسایه همیشه برایشان غاز است.
46
نظر شما