عقلای هر قوم با شکستن خطوط قرمز موجه و حاکم بر مبنای اعتقاداتی و رفتاری جامعه دینی، مقابله میکند و آن را مذموم میدانند. اما چه کنم که در عهدی که ما زندگی میکنیم، ابزارهای تبلیغ دینی به دست کسانی افتاده است که عدم پایبندی به هنجارها را، روشنفکری و طرحی نو، و خلاصه با جهلی مرکب، اصل، میپندارند.
صریحتر بنویسم، در صداوسیمای ما که پسوند اسلامی را یدک میکشد روش تبلیغ دین، مبتنی بر ذوقهاست، آن هم نه ذوق اهل، بلکه ذوق مسئول ارگان، حتی در اموری که تخصص آن را هم ندارم، میبینم که این ذوقهای نه چندان استوار، حاکم بر مبنای علمی در رسانه شده است. مثلاً بازیگر میشود مجری، مجری میشود کارشناس، کارشناس میشود تهیه کننده، تهیه کننده میشود ... و صدها جابهجایی تخصصی که انسان را به یاد ورود به اتوبوس خالی میاندازه که صندلی عوض کردنها به نوعی براساس کششها و میلهای لحظهای تعریف میشود.
به صنف خودم بپردازم. سالیانی قبل کارشناس فوتبالی بود که لباس روحانیت هم به تن داشت، در برنامه نود، میآمد و عتاب و خطاب میکرد، برای تنویر افکار نوشتم یا لباس را در بیاور و کارشناس فوتبال شو، یا لطفاً میدان را به اهل آن بسپار. در تلویزیون روحانی را برای کودکان هم بازی با عروسک میکنند، روحانی دیگری در شبکه چهار تحلیل سینمایی میکند. نمیدانم دیگری اقتصاد و سیاست حرفهای میبافد و قس علیهذا.
از طرفی در رادیو قرآن چند تحصیل کرده رشته علوم قرآنی خود را مفسر مینامند، خیلی اوضاع شلوغ و پلوغ شده است. لباس روحانیت، یعنی علامتی که اگر بر قامتی دیدید، میتوانید از او معارف دین را جویا شوید، علم اخلاق را بلندگو باشد و عامل، احکام را مروج باشد، معرفت را بیان کند و شئون دینی را بیاموزد و بیاموزاند. پزشک اگر خانه بسازد، معمار و مهندسین را سوال پیش میآید پس ما چه کارهایم، روحانی تحلیلگر سینما، جای منتقد سینمایی بنشیند همینطور، و ...
آنچه میفهمم این است گه اگر به سراغ مطب پزشکی برویم و شخص بیتخصص را که با رابطه و تشخیص بیمبنا و یا فقط با داشتن کلید مطب، بر مسند طبابت نشسته باشد، ببینیم، آیا باز هم به نسخههای درمانیاش توجه خواهیم کرد.
بس است، هر چه بگویم صدایم فرای دیوار کشیده به دور رسانه ملّی نمیرسد. فقط نوشتم برای آرامش وجدانم که ذوقهای متفرقه، حاکم بر اصول و مبانی شدهاند. و شاید روزی در تاریخ دیده شود که طلبهای نوشت که مردم متدیّن تفسیر قرآن را، از مفسرّ میخواهند، نه از دانشآموخته علوم قرآنی و آشنا به کار با نرمافزار تفسیر.
نمیدانم بر مسندها چگونه مینشینند، در حالی که خود میدانند اهلیت ندارند.
بگذریم، بگذار بتازد و نبینند و ما هم با خوردن آرامبخشی، آرام بگیریم.
نظر شما