مهدی درستی: هیجان، آدرنالین، احساس، اشکها و لبخندها، شاید تعریف درستی از جذابترین پدیده جهان یعنی فوتبال باشد. پدیدهای که نه رنگ و نژاد میشناسد و نه زیر بار اختلافات سیاسی و غیرسیاسی میرود، در فوتبال همه با هم برابرند و تنها به یک هدف فکر میکنند، پیروزی.
فوتبال این روزها دیگر تنها یک ورزش صرف نیست، پدیده جهان شمولی است که برای خیلیها ابزار موفقیت و پیشرفت است و برای برخی نیز یک صنعت به شمار میآید. اما برای طرفداران دو آتیشهاش گاهی چیزی است حتی حیاتیتر از زندگی.
گستره نفوذ فوتبال این روزها آنقدر زیاد شده است که دیگر تنها در ورزش خلاصه نمیشود، فوتبال را میتوان در تمامی حوزهها از جامعه شناسی و پزشکی گرفته تا سینما و ادبیات دید.
فوتبالیستها نیز دیگر فعالیتشان محدود به بازی در مستطیل سبز نمیشود و آنها نیز سعی میکنند تا تواناییهایشان را به واسطه شهرتی که بدست آوردهاند در سایر حوزهها محک بزنند، از بازیگری گرفته تا نویسندگی.
زندگینامه یا کتابهای تخصصی چهرههای مطرح دنیای فوتبال همواره یکی از پرفروشترین آثار ادبیات در دنیا به شمار میآیند که نظر طرفداران بسیاری را به خود جلب میکنند. در این میان آثاری هم که درباره این ستارههای درخشان نگاشته می شود مورد اقبال قرار میگیرند.
بازار کتاب ایران نیز از این قاعده مستثنی نیست و همواره ترجمه آثار چهرههای مطرح با اقبال همراه بوده است. این روزها دو اثر فوتبالی متفاوت از سوی نشر اطراف منتشر شده که مورد توجه علاقهمندان نیز قرار گرفته است. «داستان فوتبالیستها» و «داستان فوتبال» عنوان دو کتاب به قلم دیوید اسکوایرز است که کتاب اول با ترجمه محمود حاجزمان و شیرین سادات صفوی و کتاب دوم با ترجمه معین فرخی به تازگی در بازار عرضه شده و با استقبال نیز همراه بوده است.
این دو کتاب با روایت مصور و طنزگونهای که دارند توانستند خیلی زود جایشان را در دل دوستداران فوتبال و داستانهای مصور باز کنند و تجدید چاپ شوند. محمد حاج زمان یکی از مترجمان کتاب «داستان فوتبالیستها» است که به بهانه انتشار این کتاب با او گفتوگویی کردهایم که در ادامه میخوانید.
محمود حاج زمان ابتدا درباره اینکه ایده ترجمه این کتاب چگونه شکل گرفت، گفت: «ترجمه این کتاب به پیشنهاد یکی از دوستان صورت گرفت تا بار دیگر بازار کتابهای مصور در ادبیات داستانی ایران رونق پیدا کند. ضمن آنکه همزمانی ترجمه این اثر با جام جهانی و موضوع جذابی که درباره بازیکنان مطرح فوتبال داشت در انتخاب این کتاب موثر بود.»
او ادامه داد: «نشر اطراف چند کتاب برای ترجمه پیشنهاد کرد که من این کتاب مصور را انتخاب کردم، با بچههای نشر اطراف از جمله خانم نفیسه مرشدزاده در گروه مجلات همشهری کار کرده بودم و همکاری با تیم خوب این انتشارات برای من خیلی مهم بود.»
سرگرمی توام با ارائه اطلاعات در یک کتاب
از نکات مثبت و جالب توجه این کتاب، نثر روان و سادهای است که مخاطب را با خود همراه کرده و با وجود جنبه سرگرم کنندهاش اطلاعات تازهای را در اختیار او قرار میدهد. حاج زمان نیز در این باره گفت: «نویسنده کتاب دیوید اسکوایرز انگلیس زبان است و کتاب را نیز به زبان انگلیسی نگاشته بود که متن سختی داشت اما در حال خیلی روان نوشته شده بود. همچنین اصطلاحات و جملهبندیها نیز جذاب و مخاطب پسند بود و البته حالت فان و سرگرم کنندهای که داشت بسیار موردپسند بود.»
او افزود: «سبک اسکوایرز خیلی خوب بود و با وجود سخت نویس بودن به ما کمک کرد تا در هنگام ترجمه آن را راحت پیادهسازی کنیم. ویراستار کتاب نیز خیلی بر ساده خوان شدن کتاب کمک کرد و اصلاحات خیلی خوبی روی ترجمه انجام داد.»
طنز و تصویر عامل جذب مخاطبان میشود
کتابهای فوتبالی بازار کتاب ایران پیش از این شامل آثار تخصصی میشدند و اگر اثری با محوریت فوتبال نگاشته میشد بیشتر جنبه اجتماعی، سیاسی یا رمان و داستان داشت مانند کتاب «فوتبال علیه دشمن» نوشته سایمون کوپر با ترجمه عادل فردوسیپور یا «جام جهانی در جوادیه» نوشته داوود امیریان.
به همین دلیل جای خالی اثری سرگرم کننده همراه با تصاویری جالب و مفهومی که بتواند مخاطبان غیرتخصصی را نیز با خود همراه کند در بازار احساس میشد و به نظر میرسد که این کتاب توانسته باشد تا حدودی این خلا را پر کند.
حاج زمان نیز با تاکید بر اینکه پیش از این در آثار ترجمه شده در حوزه فوتبال از زاویه متفاوتی به این مقوله نگاه شده بود، بیان کرد: «وقتی نگاه میکنیم کتابهایی که با موضوع فوتبال ترجمه شدند مانند «فوتبال علیه دشمن» به ترجمه عادل فردوسیپور تنها متمرکز بر فوتبال نبودند، برخی کتابها نیز مانند «جام جهانی در جوادیه» که رمان بودند و صرفا سعی کردند تا از زمینه دیگر به این پدیده نگاه کنند، یا کتابهای دکتر حمیدرضا صدر که بیشتر جنبه تخصصی داشتند. نکته مهم این است که فوتبال موضوع خوبی است و هر کتابی که دربارهاش نوشته شود جذاب است. کتابهایی که پیش از این نوشته شده بود تاریخی بوده و بیشتر خوانندگان آنها طرفداران حرفهای فوتبال بودند.»
او همچنین بیان کرد: «اما این کتاب تلاش کرده با تمرکز بر وجه طنز در کنار تصاویر، زندگینامه فوتبالیستها را برای همگان جذاب و خواندنی کند، اگر این کتاب طنز نبود اصلا جذابیت نداشت. در واقع دو رکن طنز و کمیک کنار هم عامل جذابیت کتاب شدند زیرا تصویرسازی مصور سیاه و سفید خواننده را دفع میکند و اگر زبان طنز کنار آن نبود من عنوان مترجم سراغ آن نمیرفتم چه برسد به خوانندگان.»
این مترجم ادامه داد: «اگر این کتاب فقط مصور بود شاید به سراغش میرفتم اما جذابیتی که الان دارد را نداشت. بخش طنز باعث شده آن جنبه مصور نیز بیشتر مورد توجه قرار بگیرد و در واقع باعث شده طرفداران فوتبال و غیرفوتبال جذب آن شوند.»
شروع یک جریان نو در زمینه زندگینامه فوتبالیستهای ایرانی
ترجمه آثار با چنین ویژگیهایی میتواند فتح بابی در زمینه ترجمه و نوشتن آثاری در حوزه فوتبال با محوریت طنز و کمیک باشد، اتفاقی حتی می توان آن را متمرکز بر زندگینامه فوتبالیستهای مطرح ایرانی که کم هم نیستند رقم زد.
حاج زمان با اشاره به یک تجربه موفق در این زمینه، نظرش را اینطور بیان کرد: «من تجربه مشابهی در این زمینه مشاهده کردم، دوستان من که در ژانر ادبیات علمی و تخیلی فعالیت میکردند راهی ایجاد کردند تا کتابهای روز دنیا در این ژانر را با فاصله کمی از انتشار نسخه اصلی ترجمه کنند، پس از آنکه فعالیتشان را آغاز کردند و بازخورد خوبی از مخاطب گرفتند، ترغیب شدند تا خود نیز با توجه به تجربهای که به دست آوردهاند در این زمینه کتابی بنویسند که با فرهنگ و ذائقه مخاطبان ایرانی نیز همخوانی داشته باشد، چون سابقه مطالعه این کتابها را داشتند با وجود آنکه خودشان ادبیاتی نبودند شروع به نوشتن کرده و موفق هم شدند.»
او همچنین گفت: «این مسئله درباره کتابهای با محوریت موضوع فوتبال و با تمرکز بر فوتبالیستهای ایرانی نیز صدق میکند. اما به نظرم الان به آن مرحله نرسیدیم که بتوان چنین آثاری را درباره فوتبال ایران نوشت و بسترش فراهم نیست، بلکه میتوان نمونههای اینچنینی که در جهان نگاشته شده است را ترجمه کرد تا به یک نگاه و ایدهای دست پیدا کرده و بتوانیم دست به قلم شده و برای نمونههای بومی فوتبال ایران نیز چنین آثاری را بنویسیم. ترجمه آثاری مانند «داستان فوتبالیستها» با اقبال خوبی از سوی مخاطبان همراه شده و این نشان میدهد که در بازار ایران تقاضا برای آثاری با این سبک و سیاق وجود دارد و میتوان با ترجمه این آثار هم مخاطبان را با فضای آنها آشنا کرد و هم مقدمات نوشتن آثاری از این قبیل را توسط نویسندگان داخلی با محوریت فوتبالیستهای بومی فراهم کرد.»
این فعال حوزه ادبیات در پاسخ به اینکه پتانسیل خوبی در کشور برای نوشتن کتابهای طنز و کمیک از این دست وجود دارد اما هنوز اثری به این شکل نوشته نشده است، توضیح داد: «در سالهای اخیر آرام آرام فضا در حال باز شدن است و به دلیل آنکه پای چهرههای معروف به این حوزه این باز شده تقریبا پلههای رشد آن در حال تکمیل است. با این حال برخی از ناشران هم مردد هستند که کتاب جذابیت دارد یا نه و این مسئله نیز بر نوشته نشدن این آثار نقش دارد. نکته جالب توجه اما این است که در کتاب «داستان فوتبالیستها» چهرههایی بودند که برای نسل قبل ما یا فوتبال انگلیس بودند که خیلی مورد علاقه طرفداران دو آتیشه فوتبال و حتی برای علاقهمندان حرفهای این حوزه شناخته شده نبودند، من که خودم نیز فوتبالی هستم آنها را نمیشناختم و فکر میکردم حضور آنها در کتاب باعث دافعه شود اما جالب است که این اتفاق نیفتاد و خیلی مورد استقبال قرار گرفت.»
کتابهای کمیک دوباره در ایران جان میگیرند
کمی از فضای فوتبال فاصله گرفته و به سراغ دنیای کتابهای کمیک که برویم میبینیم که مدتهاست آثاری در بازار کتاب ایران به شکل جدید ترجمه یا نگاشته نشده است، در حالیکه این آثار بسیار مود علاقه کتاب دوستان ایرانی بوده است و نمونه بارز آن نیز «ماجراهای تن تن» است، این مترجم نظر خود را درباره بیرونقی این حوزه در سالهای اخیر اینطور بیان کرد: «به نظرم ناشران خیلی سراغ این آثار نمیروند، در بازار بینالمللی پس از آنکه کمیک بوکهای دهه ۶۰ رو به افول رفت کمپانی مارول داستان ابرقهرمانان را برجسته کرد و آثار آنها نیز با استقبال همراه شد، رمانهای مصور همیشه در ایران طرفدار داشت اما جای خود را زمانی از دست دادند که در خارج نیز برای دورهای رو به افول رفتند. ما جای خالی این آثار را احساس کردیم اما به نظرم هنوز فراموش نشده و هنوز هم مخاطب دنبال آن هست اما آثار در بازار چیزی نبود که نیاز مخاطب را فراهم کند. الان که دوباره بازار این کتاب رونق گرفته ما در مخاطب شناسی که داشتیم کتابهای مصور خارجی را به فارسی بازگرداندیم و مورد اقبال هم قرار گرفت.»
۲۴۱۲۴۳
نظر شما