سحر عصرآزاد

ماهنامه تخصصی "صنعت سینما" در شماره ویژه خود به مناسب رسیدن به عدد 100 پرونده ای برای سینمای ایران در دهه هشتاد منتشر کرده همراه با نقد و بررسی، تحلیل ساختاری و دستاوردهای کمی و کیفی سینمای ایران در این دهه و البته مروری بر سی سال سینمای ایران پس از انقلاب که خواندن آن خالی از لطف نیست.
مطمئناً نه به این جهت که نگارنده در این ماهنامه دستی بر قلم دارد بلکه بیش از هر چیز در این ویژه نامه کنار هم قرار گرفتن نقطه نظرات منتقدانی از نسل دیروز و امروز و فردا است که جلب نظر می کند و طبعاً می تواند تصویر سینمای دهه هشتاد را واقعی تر جلوه دهد.
سومین بخش این پرونده انتخاب بهترین های سینمای ایران در دهه هشتاد است که رسم معمول چنین ویژه نامه هایی است. البته طبق این رسم، تنها به نقطه نظرات و سلایق نویسندگان همین مجله اکتفا نشده تا در پایان دیدگاه یک طیف خاص از نویسندگان برجسته شود.
در نظرسنجی ویژه نامه شماره 100 ماهنامه "صنعت سینما" منتقدان و نویسندگان سینمایی از نسل ها، رسانه ها و طیف های مختلف انتخاب های خود را از سینمای دهه هشتاد ثبت کرده اند که می تواند جامعیت این نظرسنجی را تا حد زیادی بالا ببرد.
نکته ای که در نتایج انتخاب بهترین های هر رشته قابل تحلیل است از نگاه متخصصین و موشکافان هر تخصص طبعاً نمودی متفاوت دارد. به عنوان مثال تحلیل اینکه در میان 20 فیلم برگزیده تنها یک کمدی حضور دارد و یا غیبت عباس کیارستمی در میان 10 کارگردان برجسته دهه هشتاد.
در مورد بهترین فیلمنامه نویسان نیز مانند بقیه رشته ها چنین تحلیل های زمینه ای لازم است که به عنوان دبیر بخش فیلمنامه این ماهنامه و یکی از رأی دهندگان لازم می دانم اشاره ای به آن داشته باشم.
واقعیت این است که در تخصص فیلمنامه نویسی سینمای ایران هنوز به جهت ماهیتی هیچ تمایزی بین یک فیلمنامه نویس مستقل و کارگردان متخصصی که خود دستی بر قلم دارد و به طور مستقل یا با همکاری یک نویسنده، فیلمنامه می نویسد وجود ندارد.
این عدم تمایز می تواند از روحیه عمومی فیلمنامه نویسان مستقل هم بیاید که با میل کارگردانان به مؤلف بودن کنار آمده اند و برای مشخص کردن این حد و مرزها پافشاری نمی کنند و البته مترصد همکاری های بعدی با کارگردانان هستند. از همینجاست که فردی به نام فیلمنامه نویس مستقل که تنها و تنها به امر نوشتن اشتغال دارد و در کار کارگردان یا رشته های دیگر دخالتی ندارد، تبدیل به کمک راننده یا همکار می شود و کارگردانان مؤلف ستاره اصلی این نمایش می شوند.
وقتی این حد و مرزها مشخص نشده طبیعی است که منتقدان و کارشناسان سینمایی هم در انتخاب های خود این تمایز را قائل نشده و یا حتی اشاره ای گذرا هم نکنند که با علم به این مهم انتخاب های خود را معرفی کرده اند.
در فهرست بهترین فیلمنامه نویسان دهه هشتاد، رتبه اول و دوم اختصاص پیدا کرده به دو کارگردان مؤلف. اصغر فرهادی که خود به تنهایی یا با همکاری مانی حقیقی فیلمنامه هایش را می نویسد و "درباره الی"، "چهارشنبه سوری" و "شهر زیبا" را در فهرست 20 فیلم برگزیده دهه هشتاد دارد. استاد بهرام بیضایی هم که خود خالق و مؤلف است با "سگ کشی" و "وقتی همه خوابیم" در این فهرست جای دارد.
تازه در رتبه سوم است که حضور نماینده فیلمنامه نویسان مستقل جلب می کند و پیمان قاسمخانی این جایگاه را به خود اختصاص می دهد با ذکر این نکته جالب که هیچکدام از فیلمنامه های او که اکثراً کمدی هستند بین 20 فیلم برگزیده دهه هشتاد نیستند.
رتبه چهارم هم متعلق به کامبوزیا پرتوی است که هرچند می توانست یک فیلمنامه نویس مستقل باشد اما با روی آوردن به کارگردانی این موقعیت را از دست داده و یک فیلمنامه نویس/ کارگردان تلقی می شود. رضا میرکریمی در رتبه پنجم هم یک کارگردان مؤلف است که معمولاً فیلمنامه هایش را با همکاری یک نویسنده به نگارش درمی آورد و "خیلی دور، خیلی نزدیک" و "به همین سادگی" او بین 20 فیلم برگزیده هستند.
جالب اینکه فیلمنامه نویسانی که با این کارگردان در نگارش این دو فیلمنامه همکاری داشته اند در رتبه های بعدی قرار می گیرند یعنی محمدرضا گوهری با "خیلی دور، خیلی نزدیک" در رتبه ششم و شادمهر راستین با "به همین سادگی" در رتبه دهم جدول قرار دارند که ناگفته از عوارض همین نکته ای است که ذکر آن رفت.
سعید عقیقی دیگر فیلمنامه نویس مستقل است که در رتبه هفتم فهرست و در واقع سومین نویسنده مستقل محسوب می شود که با "شب های روشن" جایگاهی غیر قابل انکار در میان فیلمنامه نویسان دهه هشتاد دارد.
ناصر تقوایی و مینو فرشچی رتبه هشتم را به طور مشترک در اختیار دارد برای نگارش فیلمنامه "کاغذ بی خط" که باز هم کارگردان مؤلف قبل از فیلمنامه نویس کار قرار گرفته است. در نهایت پرویز شهبازی به عنوان کارگردان مؤلف با فیلمنامه "نفس عمیق" کار این فهرست را تمام می کند.
فهرستی که در آن خبری از نویسنده دو فیلمنامه برگزیده در میان 20 فیلم یعنی فرید مصطفوی نویسنده "خون بازی" و "گیلانه" نیست و البته یک چنین نکاتی از شگفتی های چنین نظرسنجی هایی هستند که لزوماً نباید به دنبال دلایل منطقی برای اثباتشان باشیم.
اما نکته ای که همچنان قابل طرح است همین مرز مخدوش بین کارگردانان مؤلف و فیلمنامه نویسان مستقل است که هم می تواند از اهمیت امر تألیف بیاید و هم البته جدی گرفته نشدن جایگاه نویسندگان در سینمای ایران.

کد خبر 108264

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 8 =