۰ نفر
۲۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۷

در مدینه ، شهر پیامبر ، تنها یک خانه بود که رسول خدا ص بدان عشق ورزیده وهمواره این عشق و علاقه خود را به گونه های مختلف ، آشکار می ساخت.

این خانه ،همواره محلً فرود وعروج فرشتگان الهی بود. رسول خدا ص تا بدانجا برای این خانه ، جایگاه ومنزلت قائل بود که هر روز ، پگاهان وشامگاهان به کنار آن رفته وپس از کوبیدن درب آن،با صدای بلند بر اهل آن ، سلام می داد.

قدر ومنزلت این خانه عشق ،چنان بود که حضرت بدون اذن ، بدان گام نمی نهادند !
خانه عشق پیامبر ص ،همواره آخرین توقفگاه حضرتش در خروج از مدینه الرسول بود وهنگام بازگشت به شهر ، نخستین مکان ومقصد حضرت بشمار آمده وبی درنگ به سوی خانه عشق خود ، گام برمی داشت.
آری این خانه عشق ، خانه دختش فاطمه ع بود. خانه ای که امً ابیها وبعلها وبنیها ، در آن سکونت داشتند. وچه جایگاهی این خانه در عرش الهی داشت.

پیامبر ص نه از روی محبت پدرانه ، ونه از روی یادگار خدیجه ع ، آن بزرگ بانویی که تا واپسین لحظات عمر رسول خدا ص، یاد وخاطره وفداکاریهای او را بازگو می نمود ، بلکه از روی آگاهی به جایگاه این خانه وساکنانش در عرش الهی ، چنین می نمود.
ابراز عشق وعلاقه روزانه حضرت ،هنگامی که در مدینه بودند وچه در خارج شدن از آن ، که بار غم واندوه در چهره این پدر ودختر نمایان شده وچه در باز گشتشان به شهر خود ، که آثار وجد وخوشحالی در صورت مبارکشان آشکار می گردید ، همه وهمه برای تاکید جایگاه این خانه واهل آن در عرش الهی وفرشتگان مقربش به مردم واصحاب وپیروانش وجهانیان بعد از خود بود ! امًا افسوس وهزاران افسوس که با تمام این ابراز عشق ها وسخن در باره آن ، پس از رحلت حضرت ، چه کردند ؟!! وچه نکردند !!؟؟؟
خانه حضرت زهرا ع در شرق مسجد النبی ص ودر ادامه وهم ردیف دیگر حجره های پیامبر ص ودر میانه آنها قرار داشت.
خانه فاطمه ع میان مربع قبر مبارک حضرت ص وستون تهجد ، بوده است.

یکی از ویژگیهای منحصر به فرد این خانه ، این بود که تنها راه خروجی آن از مسجد النبی بود. در آن هنگام که حضرت جبرائیل ع فرمان بسته شدن تمام دربهای رو به مسجد را به پیامبر ابلاغ نمود ، تنها این خانه را از این فرمان استثناء نمود.
که راز این حرکت تاکنون هنوز بر مسلمانان ، آشکار نشده است لیک معتقدم تمام این اقدامات وحرکت ها و... هریک اشاره به جایگاه خانه عشق به جهانیان بوده است.
خانه حضرت زهرا ع ، استراحتگاه واقعی پیامبر بود ، زیرا که به دیدار یگانه گوهر خود ونیز یادگار همسر فداکار وبا وفایش ، حضرت خدیجه ع می رسید. جای جای این خانه ، قدمگاه ، محل استراحت ، مکان نشستن ، نقطه و جایگاه نماز وعبادت وسجده گاه پیامبر خدا ص بشمار می آید.

این خانه زادگاه امام حسن ع وامام حسبن ع ، وحضرت زینب کبری وامً کلثوم علیهم السلام بشمار می آید.
فرموده معصوم است که خانه حضرت علی وفاطمه علیهما السلام ، بخشی از حجره رسول خدا ص بوده وسقف این خانه ، عرش الهی بشمار می آید.

خانه حضرت زهرا ع جایگاه فرود وحی ورفت وآمد فرشتگان ، در هر صبح وشام بوده وفرستادگان الهی ، بر در اختیار گرفتن فرمانهای پروردگار ، به سوی این خانه ، بر هم سبقت گرفته وافتخار پیام رسانی را سعی داشتند که از آن خویش نمایند.
این خانه مکانی است که تا واپسین لحظات عمر این کره خاکی ، هیچگاه از رفت وآمد فرشتگان ، پایان نمی گیرد.
این خانه محلً فرود وحی بوده وبسیاری از آیات وحیانی در این مکان بر پیامبر ص نازل
گردید. حدیث مشهور کسا وفرود جبرائیل وبشارت به پنج تن آل عبا ، در این خانه روی داده است.

متاسفانه این خانه واهل آن ، پس از رحلت رسول خدا ص ، مورد بی مهری امًت قرار گرفت ودستخوش رویدادهای ناگواری گردید که یکی از تاریک ترین وسیاه ترین صفحات تاریخ اسلام را رقم زدند.
خانه ای که درب ودیوارش ، بوی رسول خدا را داشته وعطر حضرت به مشام می رسید ،
خانه ای که زمین ومحراب آن ، یاد آور سجده های طولانی یگانه یادگار ودخت پیامبر ص بود ،
خانه ای که صدای حسنین ع از آن طنین انداز بود ،
خانه ای که صدای مهربانانه زینب کبری وامً کلثوم ، از فضای آن به گوش می رسید ،
خانه ای که هنوز مردم صدای رسول خدا ص را خطاب به اهلش در گوش خود می شنیدند ، وخانه ای که هزاران خاطره آسمانی وزمینی ، در آن رخداده بود ، ناگهان با شهادت رحمة للعالمین ، وفراموشی تمامی سفارشات آن خاتم پیامبران ، که پاداش رسالت خویش را مودًت ودوستی واحترام اهل این خانه قرار داده بود ، ناگهان مورد هجوم کینه توزان وفرصت طلبان قرار گرفت و..چه کردند وچه نکردند!!؟؟؟؟

بسیار عجیب است یك زن جوان این اندازه اصرار داشته باشد كه غسل و كفن و دفن او در تاریكى شب و مخفیانه باشد؟! چرا فاطمه اینگونه وصیت مى نماید؟!
آزار و اذیّت به كجا رسیده؟ بى وفائى مردم نسبت به فاطمه علیهاالسلام به كجا كشیده؟ پس از فوت پیغمبر مگر غیر از فاطمه از آن حضرت كس دیگرى باقى مانده بود؟ آیا در این مدت كوتاه كه پس از فوت پدر در قید حیات بود تا چه اندازه زجر و ناراحتى كشیده كه حتى پس از مرگ هم نمى خواهد كسانى كه نسبت به حضرتش اذیت نمودند، بر سر مزارش حاضر شوند؟

فاطمه علیهاالسلام ظاهراً مقارن ظهر یا نزدیك غروب دار فانى را وداع كرد ولى طبق وصیت نامه، غسل و دفن او تا شب به تأخیر افتاد. صداى گریه از خانه ى زهرا علیهاالسلام بلند شد.
اهل مدینه خبردار شدند، صداى ضجّه و شیون از شهر بلند شد و به سوى خانه على علیه السلام حركت كردند.
مردم بیرون خانه اجتماع نموده در انتظار خروج جنازه بودند ناگاه ابوذر از خانه خارج شد و به مردم گفت: پراكنده شوید زیرا تشییع جنازه به تأخیر افتاد.

«على علیه السلام فاطمه را در شب دفن نمود چرا كه اسماء بنت عُمیس قبل از آن كه از دنیا برود براى او تابوتى درست كرده بود. فاطمه علیهاالسلام با دیدن آن تبسّمى نمود كه در زمان حیاتش بعد از پیامبر صلى اللَّه علیه و آله هرگز متبسّم دیده نشده بود، فاطمه علیهاالسلام را على علیه السلام و اسماء غسل دادند چرا كه خود چنین وصیت نموده بود و ابوبكر و عمر از فوتش خبر نداشتند.

على علیه السلام جنازه را برداشت به طرف قبر پیامبر صلى اللَّه علیه و آله حركت كرد و به روضه ى مبارك رفت و آنجا نماز خواند و تنى چند از نزدیكان و اصحاب بر او نماز خواندند و عباس و فضل و مقداد و سلمان و ابوذر و عمّار و امام حسن و امام حسین علیهماالسلام و عقیل و بریده و حُذیفه و ابن مسعود در تشییع جنازه شركت نمودند.

جنازه را در تاریكى شب، آهسته آهسته و در سكوت مطلق به جانب قبر حركت داد تا مبادا منافقین بفهمند و از دفن مانع شوند و جنازه را كنار قبر بر زمین نهادند، على علیه السلام خودش بدن نازنین همسرش را داخل قبر گذاشت با عجله ى تمام، خاك بر قبر ریختند و على علیه السلام از ترس دشمن قبر فاطمه را با خاك یكسان نمود. صورت هفت یا چهل قبر تازه در نقاط مختلف بقیع درست كرد تا جاى حقیقى آن شناخته نشود.

مراسم دفن در پنهانى و با سرعت انجام یافت همین كه على علیه السلام از دفن فارغ شد، غم و اندوه فراوان بر او هجوم آورد و احساس كرد كه سخت تنها شد. هم بى پیغمبر و هم بى فاطمه، همچون كوهى از درد، بر سر خاك فاطمه نشست.
قسمتى از این اقدامات ، براى آن بود كه طبق وصیت زهرا(سلام الله علیها) مخالفان در مراسم تشییع ، نماز و خـاك سـپـارى او حـاضـر نشوند. اما آثار ظاهرى قبر را چرا از میان برده اند؟ چرا پس ‍ از خاك سـپـارى ، صـورت هـفت یا چهل قبر در گورستان بقیع ساخته اند؟ چرا این همه تلاش در پنهان داشتن مزار او شده است؟ اگر در سال چهلم هجرى ، فرزندان فاطمه (سلام الله علیها) قبر پدر خود امیرمؤمنان(علیه السلام) را از دیده مردم پنهان كردند، از بى حرمتى مخالفان مى ترسیدند. آیا وضع مدینه در سه ماه پس از رحلت پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) نیز چنین بود؟!

آیـا عـلّت هـمان نیست كه آن حضرت در آخرین سخنانش به زنان مهاجر و انصار بیان كرد؟ او مى خـواسـت دور از چشم ناسپاسان و حق ناشناسان و غاصبان به خاك سپرده شود و حتى نشان او هم از آنـان پـنـهان باشد تا با این اقدام ، براى همیشه نارضایتى خود را از مخالفان ولایت اعلام كند.

پـنـهـان داشـتـن قـبـر دخـت پیامبر(صلی الله علیه و آله)، با هدف اعلام نارضایتى و اعتراض آن حضرت نسبت به متجاوزان بود.
بـنـابـرایـن از ابـتـكـارات حضرت زهرا(سلام الله علیها) در راه دفاع از ولایت و اعلام نارضایتى از مخالفان، وصـیـت بـه مـخـفـى مـانـدن قـبـرشان بود. ایشان با وصیت خود در نظر داشت ،اعتراض همیشگى اش را نسبت به غاصبان خـلافـت اعـلام كـنـد و بوسیله طرح این نقشه ،آخرین ضربه را بر حریف وارد ساخت و یك سند زنده و محكمى براى مظلومیت خودو جبارى دستگاه خلافت براى همیشه باقى نهاد.

همچنین هر مسلمانى در صدد برمى آید بداند قبر دختر عزیز پیغمبر اسلام در كجاست ؟ وقتى شنید كه جاى قبر معلوم نیست. خواهد پرسید: چرا؟ در جواب مى شنود كه خود زهرا (علیهاالسلام) وصیت نموده كه قبرش مخفى بماند. آنگاه خود آن شخص علت قضیه را درك مى كند و مى فهمد كه از دستگاه خلافت وقت، ناراضى بوده و جنازه ى او در محیط خفقان آورى دفن شده است. آنگاه فكر مى كند كه مگر ممكن است دختر محبوب پیغمبر اسلام با آن همه فضائل و كمالات، از خلیفه ى پدرش ناراضى باشد و خلافت او صحیح باشد؟! چنین امرى امكان ندارد. پس معلوم مى شود كه خلافت او غاصبانه و بر خلاف نظریه ى پیغمبر (صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم) و خانواده اش بوده است.
امـامـان مـعـصـوم (علیهم السلام) نـیـز بـه رغـم آگـاهـى از مـحـل قـبـر، آن را آشـكـار نـسـاخـتـنـد و ایـن راز تـا ظهور منتقم و منجى بشریت حضرت ولى عصر (عجل الله تعالى فرجه الشریف) همچنان مخفى خواهد ماند.

در مورد محل دفن حضرت فاطمه(س) نظراتی وجود دارد، برخی مزارش را در بقیع می دانند. بعضی گفته اند که آن بانو در روضه رسول خدا ص ، بخاک سپرده شد. و عده ای معتقدند که حضرت زهرا ع را در خانه خود دفن کردند که روایات وقرائن ، این قول را تایید می کند. از جمله اینکه ، حضرت علی ع پس از دفن پیکر همسرش فاطمه ، از جای برخواست ورو به قبر پیامبر گفت :

درود من ودخترت بر توباد ای فرستاده الهی که اکنون دخترت در جوار تو فرود آمده است.
سالها در عمره های متوالی که توفیق درک مسجد النبی وبقیع واین دیار مقدس را داشتم ، با شخصیتهای گوناگون مدینه ارتباط برقرار کرده وحقایقی را از کهنسالان آن بدست می آوردم که در هیچ کتاب وتاریخ وجز اینهایی ، شما بدان برخورد نمی کردید.
در این میان در سفرهای متعدد خود ، مورد لطف رهبر شیعیان مدینه ، مرحوم آیة الله شیخ عمری قرار می گرفتم وگاه ساعتها ،به خاطرات تلخ وشیرین وسختی ها وزندان ها وتا پای چوبه اعدام رفتنش را گوش فرا داده وسپس همه را مکتوب می کردم.

شبی در راستای خانه حضرت زهرا ع ومحل دفن آن بانو ، سخن به میان آمد که خود فرمود:
در دوران کودکی بیاد دارم که قبر حضرت زهرا ع را در خانه اش می دیدیم.
قبر مشخص بود وحدود یک متر از زمین بالاتر بود.

با اینکه اعتقاد بر این داریم که دفن شبانه حضرت ومخفیانه وبدون حضور مردم مدینه، خود یکی از دلایل مظلومیت وی در تاریخ بشمار آمده وحتما دارای نکات دیگری است که جز معصومین از آن ، کسی آگاه نبوده است ، زیرا که مگر امامان معصوم علیهم السلام از فرزندان حضرت که خود حضور داشته ودیگر امامان ، از مدفن ایشان آگاهی نداشتند ؟

چرا همچون امام صادق ع که مکان دقیق دفن جدشان امیر المومنین ع را برای نخستین بار آشکار ساختند ، می توانستند که جایگاه مبارک مدفن مادر خودرا برای همه آشکار سازند ، لیک حتما دلیل محکمی بر پنهان نگاه داشتن آن تا ظهور حضرت در دستگاه الهی وجود دارد ، اما می توان در این راستا ، احتمالات مکان دفن را عنوان نمود که شاید بدین ترتیب ، کمی از آلام روحی ما شیعیان ، کاسته شده وبا درک این مواضع ، بهره از مکان مقدس دفن حضرت ع ببریم.

در سال ۱۳۷۶؛شمسی ، توفیق یار گردید ومعجزه وار با هیاتی از خاندان سلطنتی در عمره رمضامیه که آن هنگام هنوز رسم بر این بود که پس از پایان نماز عشاء ، دربهای مسجد النبی را می بستند وساعتی پیش از اذان صبح مجددا ، دربها را می گشودند.
شبی با هماهنگی خواجه کهنسالی که بزرگ خواجگان حرم نبوی بشمار می آمد ، وچند سالی با وی روابط دوستانه ای برقرار کرده بودم ، بطوریکه شبها به دنبالش راه افتاده ومن که با لباس وهیأت عربها ، پوشش بر تن داشتم ، چه بسیار از دربهای باب جبرائیل وباب البقیع وجز اینها را با دسته کلیدهایی که زنجیرش را بر دوش خود می افکند وگاه بلندای این کلیدها که از دوران عبد المجید عثمانی که بیش از یک قرن ونیم سپری می گردید ، به یادگار باقی مانده بود ، وبه بیش از سی سانتیمتر می رسید ، با کمکش دربها را می بستم.

شبی به من ندا داد که امشب امیر سلطان وتعدادی همراه به زیارت آمده وبه درون مقصوره پیامبر ، وارد می شوند.
با تمهیدات ونذر ونیاز وتوسل ، خود را در میان این هیأت قرار داده وبه درون خانه عشق ، خانه ای که در ودیوار آن با تو سخن می گفت ، گام نهادم.
جسم وروحم در این جهان نبود ، روح از کالبدم در حال تهی شدن بود ، ناگاه به خود نهیب زده وسعی داشتم که ضمن درک این مکان مقدس ، تمامی نقاط این مکان را بخاطر بسپارم.
قفلی که سالها در یک متری آن ایستاده ، وحسرت وار ومحزون بدان می نگریستم ، اکنون باز شده بود واز درب خانه حضرت زهرا ع گام به درون خانه نهادم.

اجازه دهید به گونه ای ، این مکان را توصیف کنم که گویی شما بدان گام نهاده اید :

در شمال مقصوره ویا ضریح مطهر پیامبر ص ، دری در برابر باب جبرائیل قرار دارد که در تاریخ به بیت فاطمه ، شهرت دارد.
هنگامی که به درون این خانه، گام می نهیم ، در سمت چپ وبه فاصله سه متر تقریبا ، دری وجود دارد که از آن به درون خانه پیامبر ص ودیوار پنج گوشه ای که پیرامون قبر مطهر حضرت رسول ص کشیده اند ، وارد می شویم.
در میانه بیت فاطمه ع ودر فاصله ستونی که همانا ستون جبرائیل بوده وقرار گرفته شدن این ستون در درون این فضا ، خود حکمتی دارد که مکان یاد شده از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ومهبط وحی در این خانه وبیت فاطمه بوده است، صورت ضریح کوچکی قرار گرفته است که اگر از بیرون ، واز لابلای پنجره های ضریح ، دیده هایتان را به دقت به درون بیندازید ، این ضریح را ملاحظه می کنید.
ومکان مقدس سومی که در این فضا ودر سمت راست بیت ، در فاصله میان ستون جبرائیل وپنجره شرقی مقصوره ، دیده می شود ، محراب تهجد است که این مکان ، در آغاز خارج از مسجد بوده وهمان مکانی است که رسول خداص چندین شب به خارج از مسجد که این مکان کوچه ای بوده است ، آمده واین خانه را میان خود وقبله الهی قرار داده ونماز شب را به پای داشتند که این حرکت ، خود نشانی از جایگاه والای بیت فاطمه ع وعلی ع داشته ودارد وحضرت برای تاکید مسلمانان دوران خود وآیندگان ، دست به این اقدام زدند که بیوت أذن الله أن ترفع ....را دقیقا نشان کنند ، اما چه کوته اندیشه ودرک بودند وهم اکنون نیز هستند ...

این صورت ضریح بنظر می رسد که بر روی قبر مطهر حضرت قرار داشته وروایات نیز این قول را تاکید می نماید.
در حکومت عثمانیان ، که بسیاری از این بنای کنونی از یادگار دوران آنان بشمار می آید ، معمار زبردست وزیرکی را که بنظر می رسد ،شیعه بوده ویا دوستدار اهل بیت بوده است ، آثار فراوانی از اهل بیت ونام آنان ،تا حضرت حجة علیهم السلام را در جای جای این مسجد بکار گرفته ، که بسیاری از آنها تاکنون پابرجاست ومهمترین اقدام در این راستا ، صورت ضریح یاد شده می باشد.
خانه حضرت زهرا ع مربع مستطیل بوده وفاصله آن از دیوار جنوبی تا دیوار شمالی ، در حدود پنج متر وطول شرقی غربی این مکان تقریبا چهارده متر بنظر می رسد.
زمین این خانه از کاشی های بسیار قدیمی ونقش دار با رنگ لعاب ، پوشانیده شده است.

در این فضا همانطور که عرض کردم ، سه مکان مقدس رامی توان درک نمود، نخست ضریح فلزی یک متر ونیم در سه متر ومحراب تهجد وستون مشهور به جبرائیل که در منتهی الیه سمت شمال غربی این خانه قرار گرفته است.

پس از گام نهادن به درون خانه حضرت زهرا ع در سمت چپ وبه فاصله حدود دو متری که در میانه ضلع جنوبی ضریح قرار گرفته بر قبر مطهر حضرت زهرا ع ، دری دیگر بصورت پنجره ای وتقریبا شبیه به پنجره های ضریح است ، وجود دارد که از این درب ، راه به درون مقصوره ومکان دفن پیکر مطهر رسول خدا ص دارد.

دیواری قطور تا سقف ، پیرامون قبر مطهر پیامبر ص را پوشانیده است که این دیوار تاسقف این مکان بالا رفته واز درون زمین نیز آنچنانکه در تاریخ مرآت الحرمین نوشته رفعت پاشا آمده وسالها پیش توسط حقیر به زبان فارسی برگردان شده است ،بیش از چهار متر عمق داشته که میانه آن را تا جاییکه ممکن بوده است با سرب تقویت کرده که بدین صورت ، هیچ راهی برای حتی نقب زدن از درون ودسترسی به قبر مطهر حضرت وجود ندارد.

به این فضا یعنی مقصوره پیامبر گام نهاده واز سمت راست حرکت کردیم ودر بالای سر وجنوبی ترین مکان مقصوره که روبروی صورت مطهر حضرت قرار می گیرد ، لحظاتی را ایستاده وسلام دادیم وبه مسیر خود با سمت شرق مقصوره ادامه داده وسرانجام از درب یاد شده ، مجددا به خانه حضرت زهرا ع گام نهادیم واز درب خانه با دنیایی از اشک شوق واحساسی که نمی توان آن را به قلم وزبان آورد ، به بیرون قدم نهادیم وهزاران خاطره از در ودیوار وفضای این دو مکان مقدس در ذهن خود نگاشته وسالها است که با آن زندگی می کنم.

هنوز صدای بستن قفل درب خانه متبرک حضرت در گوشم طنین انداز است.

السلام علیک یا فاطمة الزهراء
ایتها المظلومة الشهیدة المضطهدة

کد خبر 754820

برچسب‌ها

خدمات گردشگری

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 6 =