بخشهایی از گفتگوی وی را که روابط عمومی برنامه دستخط منتشر کرده است می خوانید.
برخی از دوستان همنسلی ما میگویند که نسل سوخته هستیم و همیشه همه چیز در بدموقعیتی به ما میخورد. این را قبول دارید؟
بله، در هر حال دهه شصتیها تجربههای سختی در مراحل مختلف داشتهاند و در تمام مراحل این سختیها را تحمل کردهاند و طبیعی است که الان هم اگر به عرصه مدیریت راه پیدا کنند ...
اگر بگذارند.
بله، شرایط دشوارتری را تجربه خواهند کرد.
آقای آذری جهرمی چطور وزیر شد؟
یک روزی آقای رئیسجمهور ما را خواست و به ما گفت جمعبندی بر این بود بنا بر گزینههای مختلفی که معرفی کردند شما را به عنوان وزیر انتخاب کنیم.
پیشزمینهای قبلاً داده بودند؟ مثلاً آقای واعظی با شما صحبتی کرده بودند؟
خیر. آقای واعظی درباره این مسئله صحبتی با من نکردند البته ایشان معرفی کرده بودند. کلاً بخشی از عامل رشد مراحل کاری بنده و دیده شدن اقدامات بنده آقای واعظی بودند. یک روز هم یک روزنامهای از من همین سوال را کرد که جوان کم در کشور داریم که بتوانند رشد کنند. من گفتم من حرف شما را اصلاح میکنم که خیلیها هستند که بهتر از من هستند و همین الان هستند کسانی که میتوانند توانمندتر از من عمل کنند و شکی در این نیست. اصطلاحاً گفتم جهرمیها زیادند و واعظیها کماند.
استاندار اجازه نمیدهد فرماندار خیلی دیده شود چون میترسد جایگزین او شود. اگر شهردار است اجازه نمیدهد معاونش رشد کند که نکند در شورا او جایگزین شهرداری شود. این فرهنگ وجود دارد و متاسفانه این مکانیزمی است که باید برای آن چاره فرهنگی و اجتماعی داشته باشیم.
پیشنهادی که به شما دادند با اولین نفری که مشورت کردید چه کسی بود؟
خود آقای واعظی بودند.
ایشان چه صحبتی داشتند؟ تشویق کردند که قبول کنید؟
ایشان توضیح دادند که چه بوده و چه شده و برنامه دولت و وعدهای که آقای رئیسجمهور به مردم درباره جوانان داده چیست و گفتند من اعتقاد دارم در این شرایط میتوانید از پس این کارها برآید و به من روحیه دادند. گفتند طبیعتاً یک تحولی در این حوزه میتوانید ایجاد کنید. این دیدگاه خود ایشان بود. بعد با خانمم صحبت کردم.
نظر ایشان چه بود؟
طبیعتاً برای ایشان سخت بود چون میدانستند یعنی چی؟ امروز هم دارند تجربه میکنند. در نهایت حمایت کردند و با نظرات مثبت گفتند که به قول خودمان پایه هستم.
یک مطلبی که هم مخالفین شما و هم موافقین شما میگویند این است که فرد پرکار و پرتلاشی هستید، ولی منتقدین کمی هم ندارید به خصوص اینکه منتقدین شما در حوزه شبکههای اجتماعی میگویند آقای اذری جهرمی با شبکههای اجتماعی بومی مشکل دارد. یک بار که با هم صحبت میکردیم و در چند جا هم گفتید اعتمادی که مردم باید به شبکههای اجتماعی داخلی داشته باشند را ندارند. قضیه این چیست؟
گروههای سیاسی عمدتاً یک بهانهای را از یک موضوعی تلاش میکنند جور کنند و روی این مسئله مانور میدهند. حوزه مانورشان هم این است که بگویند وزیر با شبکه اجتماعی بومی موافق یا مخالف است. مصداق را اگر بگیریم خود همین شبکههای اجتماعی چند وقت پیش بیانیه دادند که وزارت ارتباطات از ما حمایت میکند و به نوعی در بیانیه خود گفتند وزارت ارتباطات تنها نهادی است که از ما حمایت کرده است.
ولی خب شما فردی هستید که راضی به فیلتر تلگرام نبودید.
الزامی ندارد، بخشی از جامعه...
و خیلیها معتقد هستند وقتی تلگرام هست شبکههای بومی مورد استقبال قرار نمیگیرند.
اتفاقاً بخشی از بیاعتمادی جامعه به فضای پیامرسانهای بومی بخاطر این است که شما این دو کلمه را کنار هم میگذارید. یعنی میگویید فیلتر به معنای رشد داخلی است. شما خودت را از قالب مجری بیرون ببر؛ شهروندی هستید که از اپلیکیشنی استفاده میکنید و با عوارضی هم که همه میگویند وجود دارد، مشکلی ندارید. یک شهروند عادی هستید و زندگی خود را ادامه میدهید. تا دیروز در این فرآیند بودید و از امروز میگویند وارد فضای دیگری شوید. چه احساسی به شما دست میدهد؟
سخت است، قبول دارم؛ ولی آقای آذری جهرمی که متخصص این حوزه هستند و دوستان ایشان باید بگویند ما میتوانیم شبکه اجتماعی بومی درست کنیم و به آن سطح هم برسیم
بله، قطعاً میتوانیم درست کنیم و قطعاً جوانان ما در داخل کشور و همین ظرفیتهایی که وجود دارند میتوانند کار را انجام دهند، منتهی ظرفیتها را باید ببینیم. یک روز که با یکی از مسئولین عالی رتبه کشور در رابطه با مسئله شبکههای اجتماعی صحبت میکردیم و در جلسهای که دعوت شده بودم، داشتم توضیح میدادم. ایشان نکتهای مشابه نکته شما گفتند، شاید آذر ماه 96 بود.
ایشان گفتند شبکههای اجتماعی داخلی به ما گفتهاند همین امروز 40 میلیون مشترک را میتوانیم پوشش دهیم و ظرفیت داخلی وجود دارد. من آن روز به ایشان گفتم که خیلی خوب است که اینها اعتماد به نفس دارند ولی ظرفیت اینها یک و نیم میلیون است. ایشان از من نپذیرفت، حوادث دی ماه 96 که پیش آمد خب تلگرام و اینستاگرام از دسترس خارج شد و سراغ شبکههای اجتماعی داخلی آمدند، اما به یک میلیون نرسیده همه دچار مشکل شدند.
همان مسئول من را خواست و گفت من به حرف آن روز شما امروز اعتماد پیدا کردم که شما درست میگفتید و اینها این ظرفیت را نداشتند. در فروردین ماه 97 من گزارش دادم که هم مکتوب بود و هم در مجلس گزارش دادم که ظرفیت توان داخلی شبکههای اجتماعی امروز از یک و نیم میلیون دی ماه به 15 میلیون رسیده است. رشد ده برابری است و این کم نیست.
گفتم و بارها هم گفتم بچههای پیامرسانهای داخلی شاید هفتهها خانه نرفتند و همانند شرایط ویژهای با عشق و جان ایستادند تا این فرآیند را به سرانجام برسانند و رشد قابل توجهی هم داشتند.
درست است ولی وقتی طلاگرام و ....
اجازه دهید به این مطلب هم خواهیم رسید. وقتی به این اتفاق رسید یکباره یکی میگوید من به تنهایی 20 میلیون میتوانم پوشش دهم که با همین امکانات فعلی است. خب من میدانم این حرف غیرفنی است، این حرف تبلیغاتی است. ما قرار است با واقعیات زندگی مردم میخواهیم مواجه شویم. تلگرام فیلتر میشود و به حدودی نرسیده، همان که ادعا میکند من 20 میلیون پوشش دارم و خیلی هم زحمت کشیده و به اینجا رسیده، از دسترس خارج میشود و نمیتواند سرویس بدهد.
حالا چه کسی را پیدا کنیم و به گردن او بیندازیم؟ وزارت ارتباطات! ما با چنین پدیدهای مواجه هستیم، خیلی بنا نداریم وارد مباحث جزئی مسئله شویم اما این که اینها حمایتها را گرفتند و ماکسیمم تلاش خودشان را کردند اما عدهای با نوعی هدف دیگر، دنبال این مسائل هستند و هدف آنها این نیست که پیامرسانها بومی شوند؛ چراکه رسانه نوین را به رسمیت نشناختیم.
چه کسانی این طور هستند؟
بالاخره مردم میدانند و خود اینها هم میدانند چه کسانی هستند. اما عرض من این است که اینها حمایت شدند و به مرحلهای از رشد رسیدند و خیلی هم زحمت کشیدند. ما آمدهایم توقعات جمعی از جامعه را نسبت به اینها بالا برده ایم و ظرفیت داخلی خوب و توانمند را در برابر یک مواجهه و نیاز بسیار بزرگی قرار دادهایم و آن نتوانسته است. طبیعی است که نمیتوانیم این را خراب کنیم و باید گردن چه کسی بیندازیم؟ گردن وزارت ارتباطات باید بیندازیم و بگوئیم این حمایت نکرده است.
ما طبق قانون باید عمل کنیم. چه حمایتی باید میکردیم که نکردیم؟ چرا مصداقی صحبت نمیکنند؟ چه تکلیفی بر عهده ما بوده که انجام ندادیم؟ این را نمیگویند و به این ورود میکنند که ما از تلگرام حمایت کردیم. ما چه حمایتی از تلگرام کردیم؟ میگویند سرورهای تلگرام که در ایران بوده به نسخههای فارسی اختصاص داده شده است.
ما تا حدی گفتیم و اطلاعیه دادیم که نسخه فارسی اصلا بحث ما نیست و ما به عنوان وزارت ارتباطات در این فرآیند نیستیم. البته از تصمیمی که در راستای این مسئله گرفته شده، تبعیت میکنیم ولی وزارت ارتباطات نه به اینها امکاناتی داده است و نه حمایت متناسب با آن چیزی که در مصوبه شورای عالی فضای مجازی بوده است یا حمایتهای دیگری از اینها به عمل آوردیم.
شرکت اینها معلوم است و تکلیف آنها هم معلوم است. حالا بنا به تصمیمی که در مرکز ملی فضای مجازی بوده و خود این مرکز هم گزارش میدهد که اینها با تصمیم ما در این عرصه وارد شدند و در دوره گذاری قرار گرفتند. آدرس دقیق هم میدهند؛ میگویند 200 سرور طبقه نهم را وزارت ارتباطات از تلگرام به اینها داده و اینها این چنین کردند و آن چنان کردند. چنان با آبوتاب هم تعریف میکنند که برخی مواقع خودمان هم باور میکنیم که نکند این امکانات را دادیم و حواسمان نیست. (میخندد)
درباره نسخههای فارسی و غیررسمی تلگرام در دی ماه 96 اطلاعیه دادیم و گفتیم امنیت اینها را تائید نمیکنیم؛ این اطلاعیه رسمی ماست. بعد گفتند امکانات دادید و ما گفتیم امکاناتی که بوده و ادعا شده، نه آن امکانات، بلکه هیچ امکاناتی به اینها داده نشده است. هر چه هم بوده بنا به تلکیف به داخلیها دادیم. برخی میپرسند، چرا نمیبندید؟ مگر من مسئول بستن هستم؟
ولی شما موثر هستید.
خیر. قانون میگوید اگر چیزی را خلاف قانون ببندم جرم دارم. البته وظیفه بستن کلاً وظیفه وزارت ارتباطات نیست؛ قانون میگوید ارائهکننده ...
به شما میگوید و شما انجام میدهید.
خیر. نه اینکه ما هم انجام دهیم. قانون میگوید ارائهکننده خدمات دسترسی، موظف هستند این کار را انجام دهند. مگر وزارت ارتباطات فراهمکننده خدمات دسترسی است؟ بنا به اقتضایی در سال 87 تصمیمگیری شده، چون آن زمان تعداد اپراتورها زیاد بود، تجمیع کنند و شرکت فناوری اطلاعات سابق که امروز وظایف آن به شرکت زیرساخت واگذار شده، انجام دهد. همان تصمیم نادرست قانونی که آن زمان بنا به اقتضا گرفته شد، تصمیم اقتضایی هنوز ادامه دارد.
سوال من این است که اگر بخواهد این سایت خلاف قانون باشد یا فعالیت نکند، چه ارتباطی به وزارت ارتباطات دارد؟ مگر قوه قضائیه در خصوص بستن تلگرام اغماض کرد که در خصوص بستن تلگرام طلائی اغماض کند؟ طبیعتاً مرکز ملی فضای مجازی میگوید ما تصمیم گرفتیم در مقطع گذاری این کار را انجام دهیم، در مرکز ملی قوه قضائیه هست، در مرکز ملی نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی هستند، در مرکز ملی وزارت ارتباطات، وزارت آموزش و پرورش، وزارت ارشاد هستند، در مرکز ملی نمایندگان مجلس هم حضور دارند. نشستند و به این تصمیم رسیدند و این گونه عمل کردند.
حالا به سلیقه یک نفری خوش نمیآید. میگوید اینها خوب نیستند و آن یک نفر مسئولیت هم دارد. به نظر من باید آن یک نفر را مجازات کرد که خلاف تصمیم ملی صحبت میکند، شکاف در تصمیم حاکمیتی ایجاد میکند، آن فرد مسئول است و فرد عادی نیست. آن فردی که مسئول است و این مسئله را طرح میکند و از تصمیم مرکز ملی به عنوان قرارگاه مرکزی فضای مجازی کشور ...
به خودشان این را گفته اید؟
بله من این را بارها برای آنها نوشتم و گفتم.
حضوری هم گفتید؟
حضوری هم گفتم و در جلسات هم گفتم. مکتوب هم نوشتم.
جواب چه بوده است؟
آنها میگویند فقط باید مقام معظم رهبری به ما بگوید. ببخشید مگر مقام معظم رهبری باید در تمام شئونات کشور ورود کنند؟ ایشان تصمیمی گرفتند و مرکزی ایجاد کردند. این نوع رفتارها را در کشور داریم. به جای اینکه ما اینها را تخطئه کنیم کشور که مسیر را طی میکند را تخطئه میکنیم. حرفهایی هم پیرامون آن میآوریم.
با این مدل نمیتوان کشور را مدیریت کرد. یک چیزی دیگری که من خواندم، این بود که میگفتند اینها با تلگرام یک تفاهمی کردند و حجم زیادی از گرام تلگرام را خریداری کردند و الان دنبال این هستند که داخل کشور ترویج دهند.
شما با دوروف (مدیر تلگرام) جلسه داشتید؟
با آقای دوروف مجموعههای مختلفی جلسه داشتند.
شما خودتان در تهران جلسه داشتید؟
بله، جلسه داشتیم. این امر پنهان و پیچیدهای نبود.
توافقی که شد بعد از دی ماه بود؟
خیر. توافق نبود، مذاکره داشتیم. مذاکره برای سالهای قبل است که شاید برای سال 93 یا 94 است. ما فقط با تلگرام که صحبت نمیکنم بلکه با خیلی از پرووایدرهای دنیا صحبت میکنیم و این طبیعت کار ما است. مگر شرکت نفت جمهوری اسلامی با فلان شرکت درباره چهارچوب کاری و صلادرات نفت صحبت میکند؛ این مسئله پیچیدهای نیست.
این نکته است که عدم برقراری ارتباط با حوزه بینالملل باید سوال شود؛ ما مطالب غلط را در ذهن مردم جا میاندازیم.
یکی از مسئولان کشور در جلسهای گفت یعنی چه وزیر مملکت یک چیزی به فلانی بنویسد که این برای مملکت خوب نیست؛ این حرف غلطی نیست.
من امروز مجبور هستم توضیح دهم داستان چیست چون تا امروز بنا نداشتم درباره این صحبت کنم ولی امروز مطرح کردید و من هم توضیح میدهم.
آن روزی که این اتفاق افتاد و این چهارچوب رخ داد و کانالهایی که فعالیت تروریستی میکردند طبیعتاً بنا به دستور قضائی، مطالب و دستوراتی که امده بود را امور بینالملل ما به مدیریت تلگرام انعکاس داد که این کانالها با این مستندات کارهای تروریستی انجام میدهند. مدیر تلگرام به خاطر فشار بینالمللی که وجود داشت نگرانی داشت. من اگر این کار را انجام دهم طبیعتاً تحت فشار بینالمللی قرار میگیرم. زمانی که در مذاکرات بینالمللی و در مذاکرات پنهان به بنبست میرسید از ظرفیت افکار عمومی استفاده میکنید.
این کار اصل عزت بود که بنده توئیت کردم و عنوان کردم آقای دوروف شما که اعتقاد به این مسئله دارید، آیا زمان توقف این فعالیتها نیست؟ این یعنی جلوی این را بگیرید. یعنی افکار عمومی کشور من، یعنی افکار عمومی بینالمللی این سرویسدهنده و این فعالیتهایی که در رابطه با آن انجام میشود، اقدامات تروریستی است و این هم سند آن است. چرا متوقف نمیکنند؟
این موضع ضعف و ذلت است؟ متقابل این چیست؟ چه کسی این حرفها را میزنند؟ عدهای از روز اول میگفتند نباید هیچ شبکه اجتماعی در کشور شکل بگیرد. مدینه فاضله برخی قطع اینترنت است. این خندهدار است ولی واقعاً این وجود دارد. در صحبتها میتوانید این را ببینید.
ما از این موضع ورود کردیم و در دعوای افکار عمومی ما برنده شدیم. او مجبور شد این کانال ها را ببندد.
شما فیلتر کردید دیگر؛
خب چرا فیلتر کردیم؟ چون او رفت ادامه داد، دوباره شروع کردند و دستور قضائی آمد و شورای امنیت ملی تصمیم گرفت بسته شود و ما هم بستیم.
پس نمیتوان گفت شما برنده شدید.
ما برنده شدیم چون آن کانال بسته شد و کانال های دیگر او هم بسته شد. کانالهای یک، دو و سه آمد و جلوی انها گرفته شد. چه تعداد از ایرانیها از این کار حمایت کردند؟ در افکار عمومی همان روز، در فضای عمومی همان روز؟ چه اجماعی علیه این کانال ضد انقلاب با آن مصادیق ایجاد شد؟ ما این اجماع را حفظ کردیم؟ ما باید خیلی اقدامات انجام دهیم. ظرفیت فضای مجازی در کشور ظرفیت بسیار بالقوهای است.
آقای جهرمی شما فرزند دارید و من هم فرزند دارم. اجازه میدهید اینستاگرام را ببینند؟ نمیدهید.
نباید هم بدهیم. همین را باید جا بیندازید. نه اینکه نمیخواهید فرزند شما این را ببیند پس شبکه اجتماعی رادر کل کشور ببندید. این نکته است. شما باید زیست بومی درست کنید که با خیال راحت ابزار شبکه اجتماعی را دست بچه خود بدهید.
این زیست بوم درست شده است؟
بله داریم درست می کنیم. در نمایشگاه الکامپ میرفتید میدیدید. عرض من بر این است. ترویج حوزهای که انجام میشود بخشی از وظایف و ماموریتهای ماست، بخشی از وظایف شما به عنوان رسانه است. بخشی از وظابف من است که در این حوزه صحبت کنم. باید مسئله را جا بیندازیم.
از ابتدای دوره وزارت در رابطه به مسئله کودکان به صورت ویژه صحبت کردم. طرح جمهوری اسلامی در حوزه ساماندهی وضعیت کودک امسال در مجمع جهانی فناوری اطلاعات به عنوان طرح اطلاعاتی برتر شناخته شد. کلاهبرداری در فضای مجازی یک واقعیت است. فساد اخلاقی هست و جزو آفاتش هست. همه اینها راهکار دارد و باید فکر کرد و راهکار اول و آخر همه اینها فیلتر نیست. البته ما ایراد داریم.
من از مدیر روابط عمومی خواسته ام که این کار را بکند و کمپین راه بیاندازیم. دو هفته پیش من با طنزپردازان جلسه گذاشتم، آنها هم آمدند و لطف هم کردند و خیلی شعرهای نغزی در رابطه با فضای مجازی به خصوص فیلترینگ سروده بودند. انواع و اقسام انتقادات به زبان سلیس و برخی با فارسی سخت بیان شد.
صحبتها را گوش کردم و حرفها و انتقادات مردم بود، اما شرایط را برای آنها تشریح کردم و گفتم اتفاقات این است، دامنه موضوعاتی که جامعه باید به آن توجه کند این موارد است. من از شما درخواست میکنم که به این زوایا هم نگاه کنید.
1717
نظر شما