محمدرضا نوروزپور
با گسترش پیشروی های داعش در عراق که از چند روز پیش نام خود را به دا ( دولت اسلامی ) و یا شاید دقیق تر، خا ( خلافت اسلامی) تغییر داده ، روسیه پیشگام ارسال کمک به بغداد برای مبارزه با این گروه تروریستی شده است.
شتاب و اشتیاق روسیه در امدادرسانی به عراق برای مبارزه با داعش که به سرعت عملیاتی نیز شد، برای طرف غربی که پس از سرنگونی صدام در سال 2003 اصلی ترین متحد بغداد به حساب می آید نه تنها سوال برانگیز، بلکه تا اندازه زیادی موجب نگرانی شده است.
شاید ساده ترین پاسخ به این سوال این است که روسیه بر خلاف آمریکا، تصمیم گرفت به ندای "هل من ناصر" نوری مالکی برای مبارزه با داعش پاسخ مثبت دهد حال آنکه واشنگتن همچنان یا در اما و اگرها و ارزیابی ها گرفتار مانده و یا قصد و نیت دیگری بغیر از کمک به بغداد دارد.
با این همه چند نکته را می توان در خصوص این که چرا روسیه درخواست کمک مالکی برای مبارزه با داعش را با روی باز پذیرفته است مورد بررسی قرار داد.
نخست: روسیه در مبارزه با تروریسم بسیار جدی تر از آمریکا است. هرچقدر آمریکایی ها در برخورد و مبارزه با تروریسم با استاندارد دوگانه عمل می کنند، روسیه نیازمند یک سیاست واحد، یکپارچه و قاطع در برابر تروریسم بوده و هست. مسکو به شدت از گسترش تروریسم در منطقه هراسناک است چرا که میزان آسیب پذیری این کشور از تروریسم بواسطه تحرکات اسلامگرایان افراطی در منطقه خودمختار داغستان به شدت افزایش یافته است. موید این ادعا انفجارهای ترویستی سال گذشته در ولگوگراد و در آستانه برگزاری المپیک زمستانی است که منجر به تنش شدیدی میان این کشور و عربستان سعودی شد. از این رو روسیه می تواند با مد نظر قرار دادن شرایط خود در داغستان و با توجه به اینکه برخی از سرکردگان و مهره های اصلی داعش متعلق به این منطقه و منطقه قفقاز هستند، با آنچه در سوریه یا عراق در حال رخ دادن است هم ذات پنداری کند.
دو: روسیه از اساس بنیادگرایی سنی، رادیکالیسم اسلامی وهابی و تکفیری را ضد تمدن بشری و بنیان کن می داند و به یقین می داند اگر این جریان صاحب تاریخ، جغرافیا، عقبه سیاسی و گذر زمان شود تهدیدی به مراتب جدی تر از گذشته برای منافع این کشور به حساب خواهد آمد. از سوی دیگر تجربه تاریخی روس ها خصوصا در افغانستان و چچن به آنها آموخته است که بنیادگرایی و رادیکالیسم مذهبی سنی در هر قالبی اعم از القاعده، طالبان و یا داعش همواره با سرویس های اطلاعاتی غربی-عربی و اسرائیلی مرتبط بوده و در هر زمانی نوک این پیکان می تواند متوجه منافع روس ها شود. پس چه بهتر که این دشمن را در همان خارج از مرزها و با هزینه دیگران نابود کرد.
سه: روسیه اگرچه ذاتا با توجه به شرایط بالا با کمک به دولت مرکزی عراق برای رویارویی با تروریست های داعش منتفع می شود اما سوای از آن به این بهانه می تواند به یکی از حوزه های مهم و قدیمی نظامی و اقتصادی از دست رفته خود در منطقه بازگردد. عراق مانند سوریه یکی از کشورهای متمایل به شوروی سابق بود و عمده زیرساخت های نظامی و اقتصادی آن با ساختارهای شوروی سابق و بعد از آن روسیه هماهنگ و منطبق بود. پس از حمله آمریکا به عراق در سال 2003 و در خلال ده سال گذشته آمریکایی ها سعی کردند به کلی این زیر ساخت ها را تغییر داده و همه آنها را وابسته به صنایع و تولیدات آمریکایی کنند. پیشرفت های ناگهانی داعش در عراق و کوتاهی آمریکا در ارسال تجهیزات نظامی لازم برای مبارزه دولت مرکزی با این گروه این فرصت را به روسیه داده است تا علاوه بر اهداف ایدئولوژیک و سیاسی که در مبارزه با تروریسم دنبال می کند به بهانه کمک به دولت مرکزی عراق، جای پای خود را مجددا در این کشور باز کند.
چهار: ارتش عراق با ساختارها و تجهیزات و ادوات جنگی روسی آموخته تر است. از آنجا که شاکله ارتش عراق تغییرات ماهوی چندانی پیدا نکرده ، برای آنها همچنان کار با تجهیزات روسی راحت تر است. آمریکایی ها بر خلاف وعده و وعیدهایی که به دولت و ارتش عراق مبنی بر آموزش و کادر سازی داده بودند، آنگونه که باید و شاید عمل نکردند. آنها سال هاست که می خواهند جنگنده های اف-16 و بالگردهای آپاچی در اختیار ارتش عراق بگذارند اما هنوز این کار را نکرده اند حال آنکه روس ها تنها در فاصله یک هفته پس از اعلام قصد خود مبنی بر ارسال تجهیزات نظامی به ارتش عراق ده فروند سوخو و چندین فروند بالگرد تهاجمی به عراق تحویل داد.
پنج: روس ها در کنار سایر منافعی که از کمک به بغداد می برند، به منفعت مالی ناشی از فروش سلاح به دولت عراق نیز چشم دوخته اند. روسیه در شرایطی است که به شدت به منابع مالی نیازمند است و به هرحال بابت خدماتی که به دولت عراق ارائه می کنند قراردادهایی منعقد کرده و پول آنها را خواهد گرفت. از این منظر نیز کمک روسیه به عراق معنی دار و با ارزش است.
شش: به رخ کشیدن قدرت مانور و قدرت عمل روسیه در مقابل ضعف و تعلل آمریکا به جهانیان، دیگر هدفی است که روس ها در عراق دنبال می کنند. به این معنی که روس ها با واکنش سریعی که به درخواست کمک نوری مالکی نخست وزیر عراق از خود نشان دادند می خواهند ثابت کنند که در مبارزه با تروریسم عملگرا تر از آمریکا هستند و توان و چابکی آنها در میدان عمل بسیار فراتر از آمریکا است. این موضوع همراه با فشاری که کشورهای عربی به اوباما بخاطر ناتوانی او در حل و فصل بحران سوریه به نفع آنها وارد می کنند می تواند موضع اوباما را بیش از پیش در آمریکا و در صحنه بین المللی تضعیف کند.
هفت: روس ها با کنش گری به موقع در عراق دو پیام متفاوت را برای دوستان و دشمنان خود ارسال می کنند. ارسال پیام دلگرم کننده به طرفداران روسیه در منطقه و خصوصا روس گرایان اوکراین که آنها را امیدوار می کند که تکیه گاه قابل اعتمادی دارند و می توانند در مواقع ضروری روی کمک مسکو حساب کنند. از سوی دیگر ارسال پیام هشدار به مخالفان روسیه و برهم زنندگان امنیت و ثبات در منطقه که روسیه به هیچ وجه با تروریسم ریشه دار در بنیادگرایی و افراط گرایی سنی کنار نخواهد آمد.
4949
نظر شما