امام موسی کاظم(ع) هنوز کودک بود که فقهای مشهور مثل ابوحنیفه از او مسئله میپرسیدند و کسب علم میکردند بعد از رحلت پدر بزرگوارش امام صادق (ع) در سن 20 سالگی به امامت رسید و 35 سال رهبری و ولایت شیعیان را برعهده داشت و سرانجام در 25 رجب سال 183 هجری قمری، در سن 55 سالگی به وسیله زهری که در زندان "سندی بن شاهک" به دستور هارون الرشید به آن حضرت خورانیده شد به شهادت رسید.
پاسخ امام کاظم (ع) به ادعای هارون درباره پیامبرزاده نبودن امامان
هارون الرشید همواره سعی می کرد علاوه بر اینکه انتساب خویش به مقام رسالت را به رخ مردم بکشد، پیامبرزادگى امامان را نیز انکار کند. او روزى به امام کاظم(ع) گفت: شما چگونه ادعا مى کنید فرزند پیامبرید در حالى که فرزندان على(ع) هستید؛ زیرا هرکس به جد پدرى خود منسوب مى شود، نه جد مادرى!
امام کاظم(ع) در پاسخ آیه اى را تلاوت فرمود که خداوند ضمن آن مى فرماید: «... و از نژاد ابراهیم، داوود، سلیمان، ایوب، زکریا، یحیى، عیسى و الیاس را که همگى از نیکان و شایستگانند. هدایت کردیم.» آنگاه فرمود: در این آیه، عیسى از فرزندانِ پیامبران پیشین شمرده شده است در صورتى که او پدر نداشت و نسبتش تنها از طریق مادرش مریم به پیامبران مى رسید. پس به حکم این آیه، فرزندان دخترى نیز فرزند شمرده مى شوند. ما نیز به واسطه مادرمان حضرت زهرا(س) فرزند پیامبریم.
روایتی از امام درباره تقسیم اوقات شبانه روز و تاکید بر لذت بردن در زندگی
امام کاظم می فرمایند: «إِجْتَهِدُوا فى أَنْ یَکُونَ زَمانُکُمْ أَرْبَعَ ساعات:ساعَةً لِمُناجاةِ اللهِ، وَساعَةً لاَِمْرِالْمَعاشِ، وَساعَةً لِمُعاشَرَةِ الاِْخْوانِ والثِّقاةِ الَّذینَ یُعَرِّفُونَکُمْ عُیُوبَکُمْ وَیُخَلِّصُونَ لَکُمْ فِى الْباطِنِ، وَساعَةً تَخْلُونَ فیها لِلَذّاتِکُمْ فى غَیْرِ مُحَرَّم وَبِهذِهِ السّاعَةِ تَقْدِروُنَ عَلَى الثَّلاثِ ساعات.»
بکوشید که اوقات شبانه روزى شما چهار قسمت باشد:1 ـ قسمتى براى مناجات با خدا، 2 ـ قسمتى براى تهیّه معاش، 3 ـ قسمتى براى معاشرت با برادان و افراد مورد اعتماد که عیب هاى شما را به شما می فهمانند و در دل به شما اخلاص مى ورزند، 4 ـ و قسمتى را هم در آن خلوت می کنید براى درک لذّت هاى حلال [و تفریحات سالم] و به وسیله انجام این قسمت است که بر انجامِ وظایف آن سه قسمت دیگر توانا می شوید.
چرا فرزند اول امام صادق(ع) امام نشد؟/ گفتاری از زنده یاد دکتر صادق آیینهوند
چند ویژگی برای انتخاب ائمه وجود دارد اما نکته مهم این است که انتخاب امام توسط خداوند به فرزند پسر اول یا دومی نیست، چرا که انتخاب ائمه از پیش تعیین شده است. این انتخاب توسط خداوند صورت گرفته و به پیامبر ارسال میشود ایشان نیز همه را به مردم ابلاغ کرده بودند، حتی در مباحث تاریخی وجود دارد که در دوران امام رضا (ع) از امام زمان (عج) صحبت شده بوده یعنی همه چیز از پیش درباره امامت مشخص است.
بنابراین شیعه 12 امامی از پیش تعیینشده بودند و به فرزند اول و دوم ائمه(ع) نیست، این در حقیقت یک نگاه قریشی و قبیلهای است که به اول و دومی توجه میکنند و درباره امامت صدق نمیکند.
مادر امام موسی کاظم(ع) حمیده خاتون کنیزی بود که به عقد امام صادق(ع) در آمده است، در حقیقت خداوند مقدر ساخته که از این کنیز فرزندی به امامت برسد. ائمه به دنبال مال و منال و انتخاب همسری نبودند که خدا مقدر نساخته باشد، همه اینها تقدیر و تعیین شده است چرا که در اسلام انسانیت مهم است و در انتخاب همسر نیز چنین چیزی مدنظر بوده نه مال و منصب افراد. امامت امام موسی کاظم(ع) از سده 148 آغاز شد و تا سال 183 یعنی به مدت 35 سال به طول انجامید.
به کار بردن محبت در روابط خانوادگی و اجتماعی/ نوشتاری از محمود حکیمی
الگوپذیری از امام موسی کاظم (ع) با جاری ساختن مهر و محبت در روابط خانوادگی و اجتماعی بسیاری از دشمنیها و کدوراتها را از بین می برد. یکی از صفات برجسته امام موسی کاظم (ع) صبر و بردباری بود. به همین جهت ایشان به کاظم یعنی کسی که خشم خود را فرو می برد لقب گرفتند. ایشان با صبر و شکیبایی خود از بسیاری از خطاها و اشتباهات دیگران چشمپوشی می کردند و همین عامل باعث جذب افراد به ایشان می شد.
فردی بر اثر جهل و نادانی، امام موسی کاظم (ع) را مورد اهانت قرار داد. یاران ایشان خواستند آن فرد را تنبیه کنند اما امام مانع کار آنها شد. بعد از مدتی امام موسی کاظم (ع) به سراغ آن مرد رفت و او را در مزرعهاش یافت. امام موسی کاظم (ع) به آن مرد گفتند: انتظار داری چقدر از این مزرعه درآمد داشته باشی. او گفت: 100 درهم. امام موسی کاظم (ع) به او 200 درهم دادند و گفتند: 100 درهم به خاطر انتظارت و 100 درهم دیگر را صرف زندگی خود و خانوادهات کن.
این عمل بزرگوارانه امام موسی کاظم (ع) تحولی در آن مرد بوجود آورد. به طوری که او از مریدان و ثناگویان آن حضرت شد. متأسفانه امروزه بسیاری از افراد در اثر فشارهای زندگی کمطاقت شدهاند. این امر باعث می شود آنها به سرعت تحریکپذیر و عصبانی شوند. عصبانیت با برهم زدن آرامش روی فرد، او را به انواع بیماری های جسمی و روانی مبتلا می کنند. علاوه بر این روابط خانوادگی و اجتماعی او را خدشهدار می سازد. با کمی گذشت و شکیبایی بسیاری از اختلافات خانوادگی و کدورت ها برطرف می شود. بردباری کدورت ها را کمرنگ کرده و موجب افزایش مهر و محبت بین افراد می شود.
/6262
نظر شما