اول: پنجشنبه گذشته جمعی کوچک و صمیمی گرد هم آمدند تا سالروز تولد استاد شجریان را گرامی بدارند. خبر این نشست را حمید منبتی عزیز «سردبیر سایت موسیقی ما» به من داد و از من خواست تا یادداشتی از هزاران فرسنگ دور از ایران به این مناسبت بنویسم.

حضور استاد شهرام ناظری در این جمع به نوعی پاسخی بود به لطف و مهربانی چند سال قبل استاد شجریان در جشن خانه موسیقی. آن روز را همه به یاد دارند، برای اتفاق خاص و عجیبی که رخ داد ،چرا که نام ناظری از تریبون خوانده شد تا جایزه ویژه را برای عمری فعالیت در آواز از دست شجریان بستاند، اما بیش از 10 دقیقه زمان برد تا ناظری به صحنه بیاید. استاد شجریان به دعوت مجری به صحنه آمده است و منتظر که ناظری به بالای سن تالار وحدت آمده و لوح سپاس جامعه موسیقی را بگیرد.اما هر چه جمعیت انتظار کشید و استاد شجریان این پا و ان پا کرد ،خبری از حضور ناظری نشد، در حالی که در ابتدای مراسم او حضور داشت . زمانی بیش از ده دقیقه به طول انجامید و باز هم خبری نشد.

جمعیت در همان 10 دقیقه گمانه‌هایی را در ذهن آوردند و از جمله اختلاف نظرات بین این دو چهره نامی آواز ایران که شاید در آخرین لحظات ناظری را به جمع‌بندی رسانده باشد که در جمع حضور نیابد و عطای جایزه را به لقایش ببخشد. اما این گمانه‌ها باطل بود، چرا که اصل ماجرا این بود که یک ناهماهنگی در برنامه‌ریزی دست‌اندرکاران خانه موسیقی برای جشن سبب شد تا ناظری که در طبقه هفتم تالار وحدت سرگرم تمرین با گروه برای اجرای پایان برنامه بود، با خیالی راحت به تمرین بپردازد، غافل از اینکه نامش از تریبون اعلام و برای جایزه ویژه دعوت شده است. صبوری و پایداری استاد شجریان در صحنه ستودنی بود که 10 دقیقه‌یی ماند تا ناظری با شتاب و نفس بریده به صحنه برسد و جایزه را از دست استادی بگیرد که، چنانکه خود هم گفت: برای او افتخاری بزرگ و فراموش نشدنی بود.

دوم: اکنون و بعد از گذشت چند سال مراسمی برای استاد شجریان و تولدش برگزار می‌شود و ناظری در زمره دعوت‌شدگان به این مراسم است.

ناظری به محض ورود به صحنه ترانه معروف «تولد، تولد، تولدت مبارک» را برای استاد شجریان خواند. این ترانه را استاد انوشیروان روحانی در سال 1350 و به بهانه سالروز تولد شرکت خودروسازی پیکان و روی شعری از زنده‌یاد پرویز خطیبی ساخت، که در کتاب خاطرات آن مرحوم هم به چگونگی ساخت آن ترانه اشاره شده است. ترانه‌یی که اکنون به دلیل ملودی ساده وروان به یکی از ماندگارترین ترانه‌ها تبدیل شده و به معنای دقیق کلمه جانشینی پر و پیمان برای قطعه بدیل خارجی‌اش (Happy birthday) به حساب می‌آید. آنهایی که دستی در کار موسیقی دارند و روابط بین هنرمندان را در همین ظواهر امر نمی‌دانند، قطعا بر این مناسب‌خوانی استاد ناظری درود و تحسین خواهند فرستاد. چرا که این ترانه علاوه بر اینکه مناسب چنین نشستی است، به دلیل همنشینی شجریان با آقای روحانی در ینگه دنیا (آنها در یک شهر زندگی می‌کنند) در چند سال گذشته، برای او خاطره‌انگیزتر شده است، چرا که این سالها استادان اردشیر روحانی و استاد شجریان حشر و نشر افزونتری دارند.

سوم: آنچه شهرام ناظری را برای راقم این سطور بیش از هر موزیسین و خواننده دیگری قابل احترام و تقدیر می‌کند، نه خوانندگی او (که تنها آوازخوان صاحب سبک و شیوه منحصر به خود در سه دهه اخیر است)، نه صدای منحصر به فردش (که در تاریخ موسیقی آوازی برای چنین جنس صدایی نظیری نمی‌توان یافت) و نه حتی تمرکزش روی اشعار مولانا و اخیرا فردوسی. که ضمیر صافی اعتقاد و کودکی درونش است. او به معنی دقیق کلمه هنرمندی است که نه خود را فریب می‌دهد و نه دیگران را و در کار خود صادق و جدی است و آن منش کردهای اصیل در او تبلور و بروزی یافته که در کمتر هنرمندی دیده شده است. این نکته را از آن جهت می‌گویم که در 5 سال گذشته رابطه با آقای ناظری از رابطه دو هم پیشه و در کار موسیقی، به دو دوست تبدیل شد و بارها و بارها، در سفر و حضر این کودکی درون او برای من تجسم یافت و به صحنه آمد. این نوشته را با بیتی از مثنوی مولوی به پایان می‌برم که وصف‌الحال استاد ناظری است. عمرش ایدون باد.

 بوی لطف او بیابان‌ها گرفت / ذره‌های ریگ هم جان‌ها گرفت

 توضیح : این یادداشت در صفحه آخر روزنامه اعتماد امروز منتشر شد

بعد از تحریر: نکته ای هم درباره برگزاری این مراسم جمع و جور از سوی دست اندرکاران سایت موسیقی ما بنویسم که بی هیچ ادعایی نشان دادند بی هیاهو و با یک ارتباط صمیمی و همدلانه باهنرمندان می توانند جمعی کیفی و موثر از تمامی هنرها را گرد هم آورند. آنها در برگزاری جشن موسیقی های برتر سال ، که اخیرا در تالار وحدت برگزار شد، این ظرفیت خود را نشان دادند تا ثابت کنند نیازی نیست علم و کتل داشته باشند که بخواهند مراسمی برگزار کنند. اندکی همدلی و صمیت و البته پشتکار و برنامه ریزی و مدیریت درست می تواند کارهایی بکند که نهادی چون خانه موسیقی را  در برگزاری مراسم سالانه اش ، از جمله جشن خانه موسیقی به چالش بکشد، چرا که اخیرا از قرار مدیر عامل این نهاد در پاسخ به آقای روشن روان که انتقادات سختی را از سلوک هیئت مدیره مطرح کرده بود، اعلام کرد که همه می دانند که جمع کردن چند تا چهره موسیقی چقدر سخت است.(اصل خبر در سایت خانه موسیقی) این مراسم نشان داد که جمع کردن اهل موسیقی سخت نیست. هم مدیریت مناسب و حس همدلی است که می تواند بسیاری از موانع را از پیش پای بردارد و مسر را هموار کند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 315174

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 4
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۲۰:۴۴ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۶
    15 7
    شهرام ناظری یدونه باشه
  • مرجان DK ۲۲:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۶
    8 11
    در یک کلام جونم رو برای استاد عزیزم شجریان میدم. فداش استاد تولدت مبارک
  • رها IR ۰۹:۳۵ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۸
    10 3
    خدا وکیلی شما جناب مختاباد اکثرا یطرفه میری و عدالت رو برقرار نمیکنی.لطفا انصاف را هم دخیل مطالب و افکارتان کنید...اما حرفتان راجع به خانه موسیقی درسته کاملا دسته بازی و باری بهرجهت شدن.شاید دلیلش وجود دونفر باشه کدارن از موقیتشون////// سود //////استفاده رو میبرن!!!!!!
  • رویین آبار A1 ۰۹:۴۸ - ۱۳۹۲/۰۷/۱۱
    8 5
    به نظر میرسد، جوانان و شیفتگان اساتید موسیقی ایران به حد کافی برایشان تبلیغ و اظهار ارادت میکنند. از اشخاصی چون جناب مختاباد انتظار میرود این کار را به اهلش که همان جوانان و شیدائیان اساتیدند بسپارند و ایشان به روشنگری و گشودن افقهایی نو به علاقمندان موسیقی بپردازند. حیف است از وقت و قلمی که ایشان صرف چنین اموری میکنند. گوشمان پر است از شنیدن ستایشها و مجیزهای آنان که میتراشند، میپرستند و میشکنند. به دنبال چراغی میگردیم در این نیم روز ظلمانی!!!