برای تحقق این هدف لازم است تا ابتدا سرمایهگذاران داخلی و خارجی به صورت دقیق وشفاف بتوانند فرصتها، تهدیدها، ضمانتها، حمایتهای قانونی و یا ریسکهای سرمایهگذاری در یک کشور را به درستی بشناسند. برای معرفی فرصتهای سرمایهگذاری لازم است تا در گام نخست متولیان امر بتوانند به خوبی فرصتها را به سرمایهگذاران معرفی کنند و پس از این امر با تسهیل قوانین و مقررات و دادن اعتماد و اطمینان کافی به آنان، از سرمایههای سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای رشد و توسعه اقتصادی کشور خود استفاده کنند. حال باید دید بهترین و مقرون به صرفهترین شیوه برای آشنایی سرمایهگذاران داخلی و خارجی با ظرفیتها، پتانسیلهای اقتصادی یک کشور از جمله ایران چیست؟ برخی از مسئولان دستگاههای دولتی، صاحبنظران و فعالان اقتصادی بر تبادل هیاتهای تجاری میان کشورهای مختلف برای جذب سرمایهگذاری خارجی تاکید دارند اما آیا شیوه بهتر، مقرون به صرفهتر و کم هزینهتری برای شناسایی فرصتها به سرمایه گذاران وجود ندارد؟ به طورقطع در عصر ارتباطات مسئولان و متولیان امر هر کشوری به سهولت میتوانند با صرف هزینههای کمتر نظر سرمایهگذاران بیشتری را با فرصت ها، پتانسیلها و ظرفیتهای اقتصادی کشور خود آشنا کنند و اگر این شناخت منجر به ایجاد تمایل به سرمایهگذاری شد زمینه تبادل هیاتهای تجاری میان کشورهای مختلف فراهم شود اما متاسفانه در ایران تاکنون کمتر به این مساله توجه شده است تا جایی که نه تنها نتوانستهایم از رسانه به عنوان ابزاری مفید فایده برای اقتصاد کشور استفاده کنیم.
حال آن که در دنیای کنونی شاید تبلیغات دیداری و شنیداری مستقیم کمترین تاثیر را بر روی مخاطبان و مصرف کنندگان داخلی و خارجی داشته باشد زیرا مردم تا حدودی نسبت به کیفیت کالاهایی که به صورت مستقیم تبلیغ میشوند، بیاعتماد شدهاند.
عرضه کالاهای بیکیفیت با استفاده از تبلیغات شاید عمدهترین عامل بیاعتمادی مصرف کنندگان داخلی نسبت به کیفیت کالاهای تولید داخل باشد زیرا سرمایهگذاران و تولیدکنندگان ما به خوبی نتوانستهاند از این فرصتهای طلایی بهره کافی را ببرند و به جای فرصتسازی دست به فرصت سوزی زدهاند به همین دلیل تا حدود زیادی مصرف کنندگان کمتر به کالاهایی که مورد تبلیغ مستقیم قرار می گیرند، اعتماد میکنند زیرا مردم به این باور رسیدهاند که اجناس با کیفیت امتحان خود را پس دادهاند. در شرایطی که ما با مشکل انبوه واردات کالاهای مصرفی مواجه هستیم و اجناس داخلی چندان خریداری ندارد باید راهی به سوی بازارهای هدف ماندگار باز کنیم اما چگونه میتوان به این هدف دست یافت. امروزه بسیاری از کمپانیهای بزرگ دنیا هر چند که در تمامی بازارهای هدف جای خود را باز کرده و تا حدودی به ثبات رسیدهاند اما باز هم مهمترین اصل تجارت در دنیای کنونی را از یاد نبردهاند زیرا به مدیران این شرکتها به خوبی میدانند که اگر حضورشان به صورت مداوم در ذهن مصرف کنندگان تداعی نشود این امکان وجود دارد که رقیبی دیگر جای آنها را در بازارهای صادراتی پر کند بنابراین به صورت مستمر حضورشان را در اذهان مخاطبان به صورت غیرآشکار تداعی می کنند تا جایی که این شرکتها همواره در قالب اسپانسر مالی فیلمها و سریالهای تلویزیونی حضور دارند و کیفیت محصولات خود را به رخ میکشند که از جمله این کمپانیها که در دنیای تولید و تجارت حرفهای بسیاری برای گفتن دارند می توان به تویوتا، بی ام و، نوکیا و ... اشاره کرد.
حال باید دید در چنین شرایطی فعالان اقتصادی ایران برای عرضه محصولات خود که حتی در بازارهای داخلی نیز مخاطبان جدیای ندارند برای به دست آوردن بازار داخلی و بازارهای هدف چه میکنند، آیا از صنعت فیلم ایران به عنوان ابزار پنهان بازاریابی استفاده میکنند یا خیر؟
فاطمه دانشور، عضو هیات نمایندگان اتاق ایران در این رابطه گفت: « از ساخت فیلم و سریال و خلق به یاد ماندنی صحنههای جالب و دیدنی صرفا میتوان برای یادآوری برندها استفاده کرد نه برند سازی. »
وی در خصوص مشارکت فعالان اقتصادی در ساخت فیلمهای تبلیغاتی ادامه میدهد: « از ساخت این فیلمها میتوان برای برند سازی استفاده کرد زیرا این مساله از ویژگیهای تبلیغات است و با استفاده از تبلیغات سمعی و بصری میتوانیم برند ایجاد کنیم. »
این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران اظهار می دارد: ساخت فیلم تبلیغاتی یکی از ابرازهای برندسازی است اما نباید برای تحقق این هدف اقدام به ساخت سریال کرد.
به عقیده این فعال اقتصادی، فیلمهای تبلیغاتی باید کوتاه، با ضرب آهنگ و جذاب باشد و به طورقطع ساخت فیلم تبلیغاتی مانند بابا برقی اشتباه است.
وی تصریح میکند: نباید از فیلمهای بلند و سریال برای تبلیغ کالا استفاده کرد زیرا تبلیغات باید براساس نیاز جامعه مصرف کننده ساخته شود و باید باورها، اعتقادات، مذهب و فرهنگ جوامع در ساخت تبلیغات لحاظ شود.
این عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی ایران با تاکید بر ضرورت روانشناسی بازار در ساخت تبلیغات خاطرنشان می کند: در ساخت فیلمهای تبلغاتی باید به باورهای جامعه مصرف کننده استفاده کرد.
وی با بیان این مطلب که ساخت فیلم یک ابزار برای بازاریابی است، متذکر میشود: ما باید بدانیم که از صنعت سینما چگونه و برای رسیدن به چه اهدافی میخواهیم استفاده کنیم بنابراین برای رسیدن به پاسخ این سوال لازم است تا از کمک افراد صاحب نظر و متخصص عرصه سینما استفاده کنیم.
وی در پاسخ به سوالی مبنی براینکه آیا فعالان اقتصادی قصد مشارکت در ساخت فیلمها و سریالهای تلویزیونی برای جلوگیری از تخریب چهره فعالان اقتصادی و سرمایهداران را ندارند، ابراز میدارد: من در این زمینه هیچ گله گذاریای ندارم.
وی اذعان داشت: منفی نشان دادن چهره افراد سرمایه دار در فیلم ها و سریال های تلویزیونی یک فرهنگ شده است بنابراین برای رفع این معضل نیز نیاز به فرهنگ سازی داریم.
3939
نظر شما