در عصر ارتباطات مدیران بنگاهها و شرکتهای بزرگ به درستی دریافتهاند که رمز موفقیت و بقاء یک بنگاه دستیابی به بازارهای هدف است و یک شرکت موفق نمیتواند با تکیه بر بازار داخلی خود برای همیشه ماندگار، درآمدزا و سودده باشد. بنابراین با استفاده از رسانههای داخلی و با بهکارگیری مناسب از شبکههای ماهوارهای و فضای اینترنتی جای پای خود را در بازارهای جدید مستحکم میکنند حال باید دید در ایران از رسانه و ابزارهای تبلیغاتی به چه نحوی استفاده میشود و آیا فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی با بکارگیری مناسب از رسانهها توانستهاند ماندگاری خود را در بازارداخلی و بازارهای صادارتی تضمین کنند یا خیر. در ایران متاسفانه صاحبان بنگاههای اقتصادی و واحدهای تولیدی و صنعتی به خوبی نمیتوانند از تبلیغات و رسانهها برای معرفی شرکت و یا محصولات خود استفاده کرده و خود را به مشتریان و مصرف کنندگان داخلی و خارجی معرفی کنند. نرخهای گزاف تبلیغات و یا ساخت فیلمهای مشارکتی عمدهترین و جدیترین مشکل تولیدکنندگان، صادرکنندگان و فعالان اقتصادی ایران است. یکی از مشکلات اصلی بنگاههای تولیدی و صنعتی در مرحله آغاز فعالیت، مساله معرفی محصولات و کالای نهایی خود در سطح کشور است. در حال حاضر هزینه تبلیغات در صداوسیما برای بنگاههای کوچک، متوسط و نوپا بسیار عجیب و غریب و سنگین است و به همین دلیل بسیاری از واحدهای تولیدی کشور به خصوص بنگاههای زودبازده که به تازگی به مرحله تولید رسیدهاند نمیتوانند از ظرفیتهای رسانه بار ارائه توانمندیهای خود استفاده کنند؛ به ویژه اگر در تولید یک کالا نوآوری، ابتکار و خلاقیت خاصی نیز وجود داشته باشد. بنابراین مدیران شرکتها و صاحبان بنگاههای تولیدی و اقتصادی در ایران برای معرفی کالای خود با مشکلات متعدد و لاینحل مواجه هستند و نمیتوانند محصولات خود را به سهولت در بازارمعرفی کنند.
به طور کلی بازار تبلیغات در ایران از صداوسیما گرفته تا رسانههای مکتوب و دیجیتال بسیار پیچیده و گران است اما مشکل فعالان اقتصادی صرفا به گران بودن هزینه تبلیغات ختم نمیشود زیرا آنان علاوه بر پرداخت هزینه تبلیغات باید مالیاتهای سرسام آور به دستگاهها و سازمانهای مختلف نیز پرداخت کنند.
یکی از دلایل اصلی گران بودن هزینه تبلیغات در ایران از تقاضای دستگاهها، نهادها و سازمانها مختلف از جمله شهرداریها برای دریافت مالیاتهای سرسام آور ناشی میشود و همین امر منجر به کاهش تقاضای تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی برای استفاده از تبلیغات میشود. متولیان و مسئولان دستگاههای مختلف صرفا در اندیشه دریافت مالیاتهای سنگین هستند و گمان میکنند رفتار آنان به بدنه اقتصاد کشور و بنگاههای کشور هیچ آسیبی نمیرساند در صورتی که اتخاذ این تصمیمات و سیاستها موجب میشود تا بنگاههای ما در مرحله بازاریابی و ورود به بازار با مشکلات مختلفی مواجه شوند و همین امر تا کنون زمینه ساز تعطیلی بنگاههای اقتصادی و واحدهای تولیدی گوناگون و بیکارشدن صدها کارگر در کشور شده است.
به عقیده من هزینههای تبلیغات درایران بسیار سنگین است زیرا یک فعال اقتصادی میتواند با سرمایه 4 تا 5 میلیون تومانی یک بنگاه اقتصادی و یا یک واحدی تولیدی کوچک راه بیندازد در حالیکه هزینه تبلیغات در روزنامه، خبرگزاریها و صداوسیما برای این واحدها گاهی تا دهها برابر رقم اصلی سرمایهگذاری، تمام میشود. فعالان اقتصادی و سرمایه گذاران برای تاسیس یک بنگاه اقتصادی و یا واحد تولیدی میتوانند از تسهیلات بانکی استفاده کنند اما به طورقطع بنگاهها برای تامین هزینههای بازاریابی نمیتوانند از این تسهیلات بهرهای ببرند بنابراین هزینههای تبلیغاتی نقطه گلوگاهی برای ادامه حیات واحدهای تولیدی است.
*رییس کمیسیون آموزش و فرهنگ اقتصادی اتاق بازرگانی ایران
3939
نظر شما