انجمن تربیت بدنی و علوم ورزشی ایران در نامه‌ای به رئیس‌جمهور از او خواستند علی​​آبادی ابقا نشود.

انجمن تربیت بدنی و علوم ورزشی ایران در نامه‌ای به رئیس‌جمهور از او خواستند تا در تحقق شعار سیاست​زدایی، جوانگرایی و تخصص محوری که در شعارهای انتخاباتی‌اش در بخش ورزش به مردم داده بود، محمد علی​​آبادی را از سازمان ورزش کشور جدا کند.

این نامه، از سوی جمع نخبگان علمی ورزش که در میان​شان چهره‌های برجسته‌ای از تاریخ ورزش قهرمانی کشور را می‌توان دید، واکنشی است به نامه رؤسای 38 فدراسیون ورزشی به رئیس‌جمهور که خواسته بودند محمد علی​​آبادی 4 سال دیگر مرد اول ورزش کشور باشد.

در بخش‌هایی از این نامه آمده است: «ضمن تبریک انتخاب مجدد شما به عنوان رئیس منتخب مردم برای 4 سال دیگر، از شواهد پیداست که در دوره دوم ریاست جمهوری، جنابعالی قصد دارید تا از مدیران متخصص و جوان در بخش‌های مختلف مدیریت‌های مهم​تان استفاده کنید. به همین دلیل این انجمن که متشکل از 800 دکتر و کارشناس ارشد ورزش کشوراست که در دانشگاه‌های سراسر کشور مشغول به خدمت هستند، آمادگی دارد تا طرف مشورت شما باشد. ما معتقدیم اگر این بار مدیری از جنس ورزش را برای اداره ورزش کشور برگزینید بی‌شک نتایجی بدتر از رئیس قبلی نخواهد گرفت.»

نامه‌ای که به امضای دکتر احمد مظفری رئیس این انجمن رسیده. نامه‌ای که البته حاصل نشست مجمع عمومی با شرکت اکثر اعضای انجمن است و برای رئیس‌جمهوری فرستاده شده شاید بتواند رئیس دولت را قانع کند، این بار مدیری از جنس ورزش را برای اداره ورزش کشور برگزیند. دکتر سیدامیر حسینی، در این باره به خبر می‌گوید: «آنچه همه ما را وادار کرد تا خواهان نگارش این نامه‌ شویم، عباراتی بود که قبل از انتخابات شخص رئیس‌جمهور بیان کردند. ایشان تأکید داشتند که ورزش نیاز به دوری از سیاست و تحول دارد. ما هم بر همین اساس معتقدیم بهترین راه تحول در ورزش استفاده از مدیران تحصیلکرده ورزشی است.»

البته یکی دیگر از عواملی که باعث تسریع انتشار این نامه شده، رسانه‌ای شدن نامه رؤسای فدراسیون‌های ورزشی برای ماندن علی​​آبادی در سازمان ورزش بوده است. نامه‌ای که حسین فرزامی ملی‌‌پوش سابق تیم ملی و عضو هیأت علمی دانشگاه که در نگارش نامه نقش داشته، درباره‌اش می‌گوید: «سازمان ورزش با تهدید به قطع کمک‌های مالی‌اش تعدادی از فدراسیون‌ها را تحت فشار گذاشته بود تا این نامه را امضا کنند اما تعدادی از مدیران مستقل که ترسی نداشتند از این کار خودداری کردند.»

و امیر حسینی با اشاره به نامه یادشده می‌گوید: «به هر حال این نامه را دو گروه از مدیران ورزشی امضا کرده بودند، ابتدا جمعی از رؤسای کارکشته ورزشی هستند که ترس از عدم حمایت سازمان ورزش از برنامه‌های​شان در صورت تغییر مدیریت با توجه به فهرست اسامی مطرح شده برای ریاست ورزش که پر است از چهره‌های غیر ورزشی جدید، آنها را واداشته تا چنین نامه‌ای را امضا کنند و دسته دیگر هم گماشته‌های رئیس سازمان هستند که حتی خیلی از آنها هنوز هم به عنوان سرپرست این فدراسیون‌ها را می‌گردانند و اصلاً رئیسی منتخب نیستند.»

اما چه اتفاقی باعث شده تا نخبگان ورزش اینگونه معترض به عملکرد سازمان ورزش باشند؟ این سوالی است که حسین فرزامی در پاسخش می‌گوید: «چه بهانه‌ای بهتر از عملکرد علی​​آبادی در ورزش قهرمانی. عدم نخبه​گرایی و تخصص محوری منتهی به این نقطه می‌شود. چرا باید روزگار فوتبال ما این باشد؟ چه بلایی سرکشتی ما آمده است؟ چرا تیم قهرمان جهان والیبال ما تنها پس از دو سال ناگهان هفتم می‌شود. نوجوانانی که در دو سال و با رسیدن به سن جوانی باید پخته‌تر شده باشند نه اینکه 7 پله سقوط کنند و تقریباً می‌شود گفت عنوان​شان هیچ شود. این درد ورزش ماست. ما جوان‌های​مان را با ورزش سرخورده کرده​ایم.»
اما این انتقاد که از سوی تعدادی از تحصیلکردگان ورزشی با گرایش سیاسی منتقد دولت مطرح می‌شود آیا خاستگاهی سیاسی دارد؟ در پاسخ این سوال امیر حسینی می‌گوید: «ما همه تحصیلکردگان ورزشی و مدیرانی ورزشی هستیم که کاری به لابی‌های سیاسی در هیچ دوره‌ای نداشته​ایم. همین حالا در میان دانش آموختگان ورزش، مدیران جوان و با صلاحیتی داریم که همگی ارتباطی نزدیک با دولت دارند که اصلاً از اعضای ستادهای انتخاباتی او بوده‌اند. کم نیستند امثال دکتر حمید سجادی یا محمد دادکان و محمد مایلی‌کهن که همگی از خانواده ورزش هستند. حرف ما این است که رئیس‌جمهور یک بار هم به این نسل اعتماد کند. فرق ما با سیاسیون این است که می‌گوییم نگاه به ورزش باید فرهنگی باشد نه سیاسی. چرا نباید یک بار هم به فردی مثل حمید سجادی که قهرمانی بزرگ بوده و تحصیلات عالیه ورزشی دارد، کار سیاسی کرده و همسو با دولت هم هست اعتماد شود یا دیگر بزرگوارانی که خیلی از آنها را در دانشگاه‌های​مان داریم اما جایی در مدیریت اجرایی ورزش ندارند.»

فرزامی البته در ضرورت تغییر مدیریت ورزش و سپرده شدن امور به ورزشی‌ها پا را فراتر می‌گذارد و بسیاری از ناهنجاری‌ها به وجود آمده توسط جوانان در درگیری‌های پس از انتخابات را به خاطر ناکامی ورزش کشور با محمد علی​​آبادی می‌داند. او در این باره می‌گوید: «اگر جوانان ما شور افتخارات ورزشی داشتند و اینگونه با ناکامی در راه جام جهانی یا شکست‌های دیگر، سرد و مأیوس نمی‌شدند این قدر دلزده نمی‌شدند و احساس یأس نداشتند. وقتی در کشورمان مشکلات اقتصادی و کمبود شغل داریم، جوانان ناخودآگاه به سمت هیجان ورزش گرایش پیدا می‌کنند تا انرژی‌شان را تخلیه کنند حال وقتی ورزش هم بستری ناکام داشته باشد راهی غیر ایجاد هیجان کاذب سیاسی برای یک جوان نمی‌ماند. گرایشی که منجر به شکسته شدن شیشه‌ها و آتش کشیدن سطل‌های زباله می‌شود. اگر این ناهنجاری‌ها ریشه یابی شوند به جایی خواهیم رسیدکه محمد علی‌آبادی باید پاسخگوی این بخش از این اتفاقات تلخ باشد. او که در طول 4 سال نتوانسته است وظایفش را درست انجام دهد.»

اما به رغم اصرار اساتید دانشگاهی ورزش، این باور عامه وجود داشته که تا یک مدیر سیاسی قوی و صاحب وزن معاونت رئیس‌جمهور بر مسند سازمان ورزش نباشد، امکان کسب بودجه مناسب برای برنامه‌های ورزشی وجود ندارد. باوری که در نقد آن امیرحسینی می‌گوید: «احمدی‌نژاد خود فردی دانشگاهی است و خودش هم این بار تأکید کرده می‌خواهد تخصص‌گرایی کند. حالا دیگر فصل روابط گذشته است. ورزش ما در 4 سال گذشته سیر نزولی داشته و نتایجش این حقیقت را اثبات می‌کند. بعید می‌دانم رئیس‌جمهور به خاطر روابط به ورزش امتیاز دهند. یک مدیریت صحیح برنامه محور است و وقتی یک مدیر ورزشی تحصیلکرده بیاید که برای کارش برنامه داشته باشد حتماً رئیس‌جمهور ورزش دوست از برنامه‌اش حمایت می‌کند البته من معتقدم الان خیلی مدیران ورزشی و تحصیلکرده ما شخصیت‌هایی مطلع و صاحب نظر در زمینه‌های دیگر هم هستند که در بخش‌هایی از سیاست کشور هم صاحب کرسی شده‌اند.»

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 14516

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 9 =