عزیر ساعتی، عکاس و فیلمبردار با سابقه سینمای ایران، نمایشگاهی از عکس‌های فیلم‌های زنده یاد علی حاتمی را با محوریت شهر تهران برپا کرده است.

مهدی یاورمنش: این روز‌ها نمایشگاهی از عکس‌های صحنه و پشت صحنه فیلم‌های علی حاتمی در تهران برپا شده است که توسط عزیز ساعتی، عکاس و فیلمبردار با سابقه سینمای ایران گرفته شده‌اند.


او در این نمایشگاه با عنوان «با حاتمی در طهران»، 21 عکس از فیلم‌های بعد از انقلاب علی حاتمی را که از «حاجی واشنگتن» تا آخرین فیلم این سینماگر را در بر می‌گیرد، به نمایش در آورده است. در این نمایشگاه عکسی که چهره بازیگران را قاب گرفته باشد، دیده نمی‌شود و همه آثار در نمایی باز، مناظر شهری تهران در فلیم‌های حاتمی را به تصویر کشیده‌اند.
 

عزیز ساعتی که 14 اردیبهشت 1327 در تهران به دنیا آمده، از مدرسه عالی تلویزیون و سینما در رشته فیلمبرداری فارغ التحصیل شده و فعالیت سینمایی‌اش را از سال 1355 به عنوان عکاس فیلم آغاز کرده است. عکاسی فیلم‌هایی چون «کمیته مجازات» از علی حاتمی (1377)، «بانو» با کارگردانی داریوش مهرجویی (1370)، «دلشدگان» ساخته علی حاتمی (1370)، «دندان مار» از مسعود کیمیایی (1368)،  «کمال الملک» ساخته علی حاتمی (1362)، «مرگ یزدگرد» با کارگردانی بهرام بیضایی (1361)، «سایه‌های بلند باد» از بهمن فرمان آرا (1357) و «کلاغ» کار بهرام بیضایی (1356) تنها بخش از کارنامه هنری او به شمار می‌آید.
 

عزیز ساعتی از ابتدای دهه 70 به فیلمبرداری روی آورد که آثاری چون «زیر درخت هلو» کار داریوش مهرجویی (1384)، «مسافر ری» از داود میرباقری (1379) و «آژانس شیشه‌ای» ساخته ابراهیم حاتمی کیا (1376) از جمله کارهای او در این عرصه است. نمایشگاه عکس‌های عزیز ساعتی با عنوان «با حاتمی در طهران» از جمعه گذشته در گالری شماره شش واقع در خیابان خردمند گشایش یافته که تا 21 اردیبهشت دایر خواهد بود. این عکاس و فیلمبردار امیدوار است به زودی نمایشگاه هایی از عکس های فیلم های بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی را هم با محوریت شهر تهران برپا کند. 

 

 

عکس‌های این نمایشگاه اگرچه از سوی شما گرفته شده، اما در وافع تهرانی را نشان می‌دهد که علی حاتمی در فیلم‌هایش به تصویر کشیده است. او در آثارش این شهر را چگونه به نمایش در می‌آورد؟
تهران علی حاتمی باشکوه و پر از رنگ است که آدم‌هایش خوش‌لباس و خوش‌سخن هستند. در فیلمهای حاتمی صحبت‌های پینه‌دوز، آهنگر و پاسبان دلنشین و شیرین است. حاتمی تاریخ و فرهنگ ایرانی را خوب می‌شناخت، اما آن را با خلاقیت‌های هنرمندانه‌اش آنطور که دلش می‌خواست، آرایش می‌داد و می‌ساخت.


یعنی تهران او خیلی وافعی نیست و شهری رویایی و خیالی است؟
نه به هیچ وجه. علی حاتمی اگر چه از دریچه دید خودش به تهران نگاه می‌انداخت، اما آن را تحریف و تخریب نمی‌کرد.

 

گراند سینما و لاله زار در نمایی از سریال «هزاردستان»

 

بگذارید این جوری بپرسم؛ شما سال‌ها در کنار علی حاتمی بودید. به نظر شما تهران برای آن زنده‌یاد چه معنایی داشت؟
تهران زادگاه حاتمی بود و او ذخیره‌ای غنی از فرهنگ عامه، خاطرات کودکی و داستان‌ها و افسانه‌های قدیمی از این شهر اندوخته بود. علاقه حاتمی به ساختن فیلم‌های تاریخی نشان از دلبستگی‌های او به ثبت میراث‌های فرهنگی گذشته داشت. او می‌خواست فرهنگ سنتی ما را که با گذشت زمان رنگ می‌باخت و از یاد‌ها می‌رفت در فیلم‌هایش زنده نگه دارد.


و جالب اینجاست که داستان بیشتر فیلم‌های او در تهران می‌گذرد و این شهر به شخصیت اصلی آثارش تبدیل می‌شود.
بله. حاتمی، تهرانی‌ترین فیلمساز ایرانی است. این شهر برایش رویایی و خیالی نبود. با اینکه او در مکان‌های واقعی تهران به رویا و خیال می‌پرداخت، اما کلیت تصویری که از تاریخ و مردم این شهر نشان می‌داد، به هیچ وجه غیر واقعی نیست.

 

صحنه ای از فیلم «کمیته مجازات»


عکس‌های این نمایشگاه،‌‌ همان زاویه دید علی حاتمی به تهران را دارد یا اینکه نگاه شما هم در آن دیده می‌شود؟
در اصل نگاه حاتمی است به تهران که می‌تواند آمیخته به نگاه و سلیقه شخصی من هم باشد. مثلاً فیلم‌های حاتمی همه رنگی هستند، اما من در نمایشگاه، عکس‌های سیاه و سفید هم گذاشته‌ام. عکس‌های کم‌رنگ شده هم دارم.


شما علاوه بر زنده یاد علی حاتمی، با دو فیلمساز دیگر که نگاهی خاص و تیزبین به تهران دارند نیز کار کرده‌اید؛ بهرام بیضایی و مسعود کیمیایی. این دو تهران را چگونه می‌بینند؟
بهرام بیضائی پژوهشگری مسلط به ادبیات، تاریخ و فرهنگ ایرانی و همچنین جامعه‌شناسی بزرگ است که تهران را می‌شناسد و دوست دارد. تهران در فیلم‌های بیضایی بدون رنگ، خاکستری و اندوهگین است. مردمانش از گذشته‌های تلخ سخن می‌گویند. گاهی عمارت‌ها، گذر‌ها و آدم‌هایی را از این شهر در آثارش می‌بینیم که نشانی از اندیشه و منطق دارند که امید ما به آنهاست تا آینده را بهتر از امروز رقم بزنند.

 

یکی از کاخ های قاجاری تهران در فیلم «کمال الملک»


و تهران مسعود کیمیایی؟
تهران کیمیایی، بالای شهر و پائین شهر دارد و بسیار ملموس است؛ از کوچه دردار، و بازارچه نواب، خیابان فردوسی گرفته تا نیاوران و فرمانیه و زعفرانیه. او اهل دکور و دکورسازی نیست. تهران را خوب می‌شناسد و در فیلم‌هایش از خانه‌ها و خیابان‌ها و محله‌های موجود ‌‌نهایت استفاده را می‌کند. کیمیائی دیالوگ‌هایش را جوری می‌نویسد که در یاد مردم عادی و روشنفکر می‌ماند.


جدا از بحث تهران، کار در کنار این سه کارگردان مهم سینمای ایران چه تفاوت‌هایی برای شما عکاس داشت؟
کیمیائی، حاتمی، بیضائی، هر سه نفر برای کار عکاس حرمت قائل بودند. بهتر است بگویم از نظر کاری و درکشان از عکس و عکاسی، هیچ تفاوتی باهم نداشتند، بهمین دلیل کار در کنارشان برایم لدت‌بخش بود.


با این وجود بسیاری هستند که عکاسی در فیلم را یک کار دست دوم می‌دانند که به تنهایی ارزش هنری و دیداری ندارد و بدون اثر اصلی معنا پیدا نمی‌کند. نظر شما در این‌باره چیست؟
عکاس فیلم یکی از اعضای گروه فیلمسازی است، که کارش مستقل است و نگاهش هم می‌تواند مستقل باشد.

 

معماری و تزئینات خانه ای قدیمی در فیلم «دلشدگان»


یعنی می‌توان کارش را مستقل از آن اثر سینمایی دانست؟
منظورم این نیست. او هم مانند دیگر اعضای گروه فیلمسازی، وظیفه‌‌اش حفظ روح و جان اثری است که کارگردان می‌سازد. در واقع نمی‌توان کار عکاس فیلم را کمتر از فیلمبردار، صدابردار، تدوین گر یا... در نظر گرفت. برعکس معتقدم که کار عکاس می‌تواند جلوه‌گری‌های بیشتری داشته باشد که دیدن عکس‌هایش به کارگردان ایده‌هایی تازه بدهد.

 

برگردیم به حدود 40 سال پیش. شما با اینکه درس فیلمبرداری خوانده بودید، با عکاسی سر از سینما درآوردید. چرا؟
لذت کار کردن با کارگردان‌های باتجربه فرصتی بود که عکاسی به من می‌داد. این طوری می‌توانستم یاد بگیرم و تجربه کنم.


با فیلمبرداری این امکان فراهم نمی‌شد؟
فکر می‌کردم با فیلمبرداری این امکان را از دست بدهم. چرا که در کنار این کارگردان‌های بزرگ با استقلال کامل و دلخوشی عکس‌هایم را می‌گرفتم و چیزهای زیادی هم می‌آموختم.


کارنامه شما در سینما به دو بخش تقسیم می‌شود. نیمی از آن به عکاسی گذشته و بعدش به فیلمبرداری روی آورده‌اید. برایمان از تفاوت‌ها و شباهت‌های عکاسی و فیلمبرداری بگویید.
بنظرم هیچ شباهتی بین عکاسی فیلم و فیلمبرداری وجود ندارد. هردو کارهای متفاوتی هستند.

 

زنده یاد علی حاتمی به همراه گروه فیلمبرداری در پشت صحنه فیلم «کمال الملک»


اما در بسیاری از امور مثل نورسنجی، کادربندی، ترکیب بندی و... به هم شبیه هستند.
بله قواعد عکس و عکاسی در فیلمبرداری هم رعایت می‌شود و به کار می‌آید. با این وجود در فیلمبرداری حرکت، بازی، روایت داستان و بسیاری چیزهای دیگر هست که در عکاسی دیده نمی‌شود.


برگردیم به نمایشگاه عکس‌هایتان از فیلم‌های حاتمی. آیا ممکن است بعد از نمایش عمومی عکس‌هایتان، تصمیم بگیرید آن‌ها را در کتابی به چاپ هم برسانید؟
اگر ناشری پیدا شود تا این آثار را چاپ کند، برای خوانندگان و به خصوص برای افرادی که سینما را دوست دارند جذاب خواهد بود. به ویژه آنکه در کتاب می‌توانم با استفاده از یادداشت‌هایم، توضیحاتی زیر عکس‌های بیاورم که بسیار خواندنی خواهد بود.

57245

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 211808

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محنی IR ۱۲:۰۵ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
    15 1
    یادش بخیر طهران قدیم الامن که فقط شده دود و ترافیک و...
  • کامبیز IR ۱۲:۱۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
    13 1
    ساعتی نگاه متفاوت بیضایی، حاتمی و کیمیایی به تهران را خوب توضیح داده است. تا حالا این جوری به این مسئله نگاه نکرده بودم.
  • بدون نام IR ۱۲:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
    19 1
    قدر بیضایی را بدانیم .
  • بدون نام IR ۱۴:۲۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
    3 4
    تهران کیمیایی به ویژه در فیلم های جدیدش تنها در ظاهر واقعی است. آدم هایش بدلی هستند
  • قهرمانی IR ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۸
    7 0
    دلم برای فیلم های حاتمی و بیضایی تنگ شده است. همین!