۰ نفر
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۲:۴۶

ایران نوشت:

اوایل اردیبهشت ماه سال‌جاری بودکه پدربزرگ و مادربزرگ راهی دادگاه خانواده ونک شدند تا به ازدواج دو روزه‌شان پایان دهند. مرد 75 ساله وقتی روبه‌روی «عموزادی» قاضی شعبه 268 دادگاه ونک ایستاد، با تأسف سری تکان داد و گفت: چند سال پیش همسرم را از دست دادم و تنها شدم. به پیشنهاد آشنایان تصمیم گرفتم ازدواج کنم تا همدم و همراهی در این سن و سال داشته باشم. وقتی با «اکرم» آشنا شدم، او هم پذیرفت که در کنار هم زندگی خوبی را شروع کنیم و همدم تنهایی یکدیگر باشیم، سریع مراسم عقد را برگزار کردیم و اکرم به خانه‌ام آمد.
از اینکه بار دیگر چراغ خانه‌ام روشن شده بود، خوشحال بودم اما این خوشی دو روز بیشتر دوام نداشت تا اینکه اکرم به بهانه دیدن فرزندانش از خانه رفت و مدت 20 روز را پیش آنها ماند.
این مرد سالخورده با صدایی لرزان ادامه داد: در این مدت هرچه به اکرم زنگ می‌زدم تا به خانه‌اش برگردد، گوشش بدهکار نبود و می‌گفت می‌خواهد بیشتر وقتش را در کنار دختر و پسرهایش باشد. من به او گفته بودم که تنهایی را دوست ندارم اما او از همان ابتدا من را تنها گذاشت و رفت.
عروس خانم 65 ساله هم به قاضی گفت: من به بچه‌هایم بشدت علاقه‌مندم و وابسته آنها هستم. شرایط هم به گونه‌ای نیست که بتوانیم با هم زندگی کنیم. بعد از ازدواجمان دلم طاقت دوری بچه‌هایم را نیاورد و به همین خاطر به خانه‌شان رفتم. شوهرم هم از این موضوع گلایه می‌کرد و می‌گفت ماهی یک‌بار حق دیدن آنها را دارم، ولی من ازدواج نکرده‌ام که آزادی‌ام را از دست بدهم و کمترین حقم دیدن فرزندانم است که نمی‌خواهم آن را از دست بدهم. به همین خاطر و با وجود اختلاف‌نظرهای زیاد تصمیم گرفتیم به صورت توافقی از هم جدا شویم تا هر کدام زندگی مستقل خودمان را داشته باشیم.
قاضی حسن عموزادی با شنیدن اظهارات این تازه‌عروس و داماد سالخورده به دلیل عدم سازش، حکم طلاق را صادر کرد.
بنابر این گزارش، در ازای طلاق توافقی، زن 65 ساله هم حقوق قانونی از جمله مهریه 25 سکه تمام بهار آزادی و اجرت‌المثل را به همسرش بخشید و به این سناریوی غم‌انگیز پایان داد.

 

 

17302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 416066

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 2 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 12
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام DE ۰۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    5 2
    واقعا خیلی سناریوی غم انگیزی بود
    • بی نام A1 ۱۵:۴۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۴
      5 7
      آفرین به این شیر زن. دختران جوان یاد بگیرند که تن به هر خفتی ندهند ، ازدواجی که با تحقیر و بی احترامی شروع بشه همون بهتر که زودتر جمع شه
    • بی نام IR ۰۵:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۳/۰۵
      1 0
      اشتباهی بهآفرین به این شیرزن مثبت دادم...هیچ آفرینی هم نداره.مثل اینه که یه زن از خونه ی شوهرش بره پیش پدر مادرش 20 روز بمونه بگه دلم براشون تنگ می شه.خب شوهر نمی کردی
  • بی نام IR ۰۳:۴۰ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    10 1
    آخه دیگه دیدن بچه چه صیغه ای؟من اگه بودم تنهاییم رو با بودن کنار شوهرم پر میکردم ن کنار عروس و داماد واقعا که....
  • بی نام IR ۰۳:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    10 3
    این زن نفهمیده ازدواج یک تعهداست نه یک قیدواقعا برایش بااین سن وسال متاسفم
  • تنها IR ۰۴:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    0 0
    خجالتم خوب چیزیه باور کنید چقدر الان شاد بشن که خبر طلاقشون جهانی شد و علی بی غم تر از این دو نفر هم یعنی کسی هست آیا؟
  • محمد A1 ۰۴:۵۷ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    6 1
    جالب است ازدواج نکرده‌ام که آزادی‌ام را از دست بدهم آن هم عروس 65 ساله
  • ali A1 ۰۵:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    6 0
    پدر بزرگ عزیز .مادربزگ عزیز ناقلاها شماها هم از این جوونهای تحصیلکرده با کلاس امروزی یاد گرفته اید ا
  • سینا گرگانی IR ۰۵:۰۶ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    4 1
    خدا همه رو عاقبت بخیر کنه یعنی همه ماها توی هر سنی که باشیم یک مشکلی داریم نمیدونم چه بلایی داره سرمون میاد
  • بی نام A1 ۰۵:۵۵ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    3 4
    یک باره با بچه هایش ازدواج می کرد، مردم را چرا سر کار می گذارد.
  • مرتضی جعفری پور A1 ۰۷:۱۱ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    6 2
    بچه ننه دیده بودیم ننه بچه ندیده بودیم
  • بی نام A1 ۰۷:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۲/۲۳
    5 1
    عجب. سرد و گرم چشیده ی روزگارمون که اینا باشن دیگه وای با حال ما جوونا. واقعاً چرا ؟