این روزها امیدواری زیادی برای عادی شدن روابط ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس در میان صاحب نظران دیده می شود.

سید صادق روحانی: همواره رابطه ایران و همسایگان حاشیه خلیج فارس یکی از موضوعات مهم سیاست خارجی ایران بوده است. این اهمیت هم ناشی از چندین عامل است: مسایل جهان اسلام، مسئله نفت و حوزه های مشترک انرژی میان ایران و برخی از این کشورها، مسئله امنیت خلیج فارس از جمله این مسائل است. از قدیم الایام میان ایران و کشورهای عربی یک حس رقابت بوده است. حسی که در برخی برهه های تاریخی تبدیل به نزدیکی و رفاقت شده است و در برخی دوره ها مانند دوره هشت ساله ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد به نوعی بدبینی و سوتفاهم شده است. البته نباید تلاش های دستگاه سیاست خارجی دولت های نهم و دهم برای بهبود این بدبینی را نادیده گرفت اما خیلی از کارشناسان و صاحبنظران بر این باورند که سیاست های ایران در قبال اعراب در این دو دولت نه تنها بی فایده بوده است بلکه تا حدودی تنش آفرین هم بوده است. یکی از کارشناسانی که این عقیده را دارد و از آن حمایت هم می کند محمد علی سبحانی سفیر سابق ایران در لبنان است که معتقد است تفاوت نگاه ایران و اعراب در مسئله سوریه بر مناسبات ما با اعراب منطقه خلیج فارس سایه افکنده است.

اکنون و در آستانه روی کار آمدن دولت اعتدالگرای حسن روحانی امیدواری های زیادی برای عادی شدن روابط ایران و کشورهای عرب منطقه خلیج فارس مشاهده می شود. برخی از سران کشورهای عربی از جمله نخستین مقامات بین المللی بودند که ریاست جمهوری روحانی را تبریک گفتند. شاید این مسئله به خاطر حمایت های چهره ای نظیر آیت الله هاشمی رفسنجانی که در دوره ریاست جمهوری اش توانست روابط حسنه ای را با اعراب برقرار کند، باشد. با توجه به اهمیت موضوع خلیج فارس در سیاست خارجی دولت آینده، همین مساله را مبنای گفت و گو با سبحانی قرار دادیم. این دیپلمات سابق کشورمان معتقد است در حالی که کشورهای عرب منطقه در یک وضعیت جنبشی هستند ما می توانیم وضعیتی را به وجود بیاوریم که اعتدال به الگویی برای این کشورها بدل شود. مشروح گفت و گوی سبحانی با خبرآنلاین در ادامه می آید:

به نظر شما رابطه ایران با کشورهای حوزه خلیج فارس باید چگونه باشد؟
رابطه ما با کشورهای عربی مهمتر از چیزی است که تا حالا به آن توجه شده است و ضرورت دارد که توجه بیشتری به آن بشود. باید علاوه بر حوزه خلیج فارس به همه کشورهای عربی توجه کنیم. 22 کشور عربی هم همسایه های ما هستند و هم اینکه مابقی آن ها هم به هم متصل هستند و رفتارشان مشترک است.
در سیاست خارجی و عرصه دیپلماتیک همیشه یک گروه عرب وجود دارد که معمولا سعی می کنند با هم هماهنگ موضع بگیرند. به همین خاطر روابط با این کشورها باید دارای یک دقت نظر و استراتژی باشد. در عین حالی که تک تک کشورهای عربی ارتباط داریم باید توجه داشته باشیم که در سیاست خارجی این هماهنگی بین کشورهای عربی وجود دارد که بر اساس آن هم باید یک دقت نظری را داشته باشیم.
کشورهای عربی دامنه و وسعت بزرگی دارند. آیا این سیاست واحد در همه این جغرافیا به یک شکل عمل می کند یا این سیاست در باره کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس سمت و سوی دیگری دارد؟

من کشورهای عربی را به سه بخش و جغرافیا تقسیم می کنم. یکی کشورهای حاشیه خلیج فارس که همسایه های ما هستند و ما با آن ها مرز داریم. دوم کشورهای خاورمیانه عربی هستند یعنی کشورهایی که حول رژیم غاصب اسرائیل هستند. در واقع مسایل آن ها یک مسایل خاصی است که مربوط به موضوع اشغال سرزمین های عربی بوده است. گروه سوم هم کشورهای شمال آفریقا هستند که با ایران مشترکات فرهنگی بیشتری دارند و این هم به خاطر اشتراکاتی است که مذاهب مختلف دارند. فاطمیون با ما و مذهب شیعه تعامل پذیرتر هستند. این سه تا جغرافیا را باید در نظر بگیریم. ما بایستی توجه داشته باشیم که با تک تک این ها و با هرکدام از این ها و با کلیت عرب ها به طور یک استراتژی  مشخص برنامه داشته باشیم و با آن ها برنامه هایمان را تنظیم کنیم.

عمده مسایل ما با این کشورهای شامل چه موضوعاتی می شود؟
عرب ها یک بازار خوب برای کالاهای مصرفی به حساب می آیند و هم اینکه بخش عمده ای از انرژی های فسیلی جهان در این منطقه وجود دارد و برای ما هم رقیب هستند و هم شریک. این هم یک نکته مهمی است.

نکته مهم دیگر بحث وجود اسرائیل هست. این کشورها نسبت به رژیم صهیونیستی به خاطر اشغال بخشی از سرزمین های عربی رفتار مشابهی مانند ما دارند. البته این رفتار در طول زمان تغییراتی کرده است و دو جبهه مقاومت و سازش به وجود آمده است. کماکان هم یک سری مسایلی  به شکل متفاوتی از گذشته وجود دارد. ما بر این اساس نباید موضوع کشورهای عربی و روابط با همسایگانمان را کم اهمیت بدهیم و به آن توجه نکنیم. رفتاری که دو دولت قبلی داشته است شرایط ایران و کشورهای عربی را به یک نقطه ای رسانده است که متاسفانه تقریبا با همه کشورهای عربی در یک سوی تفاهم هستیم. می توان گفت که بدترین وضعیت روابط با کشورهای عربی را اکنون شاهد هستیم به طوری که حتی می توان گفت که از زمان جنگ هم وضعمان بدتر است. یعنی سیاست ایران هراسی اسراییل توانسته خود را به شکل عجیبی در تحولات نشان بدهد. امروز شما می بینید که اسراییلی ها  این نقل و انتقالات سیاسی که اکنون در ایران در جریان است و دولت آقای احمدی نژاد جای خود را به دولت اعتدالگرای آقای روحانی می دهد، قبل از اینکه اتفاقی بیافتد نگرانی های شدید در سرزمین های اشغالی به وجود آورده است. آخرین موضع گیری آنها هم همان موضعگیری نتانیاهو است که هنوز دولت آقای روحانی سر کار نیامده او را به باد حمله و انتقاد گرفته است.  سیاست های تهاجمی و آن چیزی که دولت آقای احمدی نژاد جایگزین تنش زدایی دو رئیس جمهوری پیش از خود کرد باعث شد که در منطقه یک ترسی از ایران و یک سوتفاهمی با ایران به وجود بیاید. من نمی خواهم خیلی درباره مسایل و مشکلات آن در این سالها صحبت کنم.

اکنون که آقای روحانی قرار است ریاست جمهوری را تحویل بگیرند چه پیشنهادهایی به ایشان و دستگاه دیپلماسی دولت یازدهم در رابطه با کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس دارید؟
امروز که ما یک دولت جدید و شرایط جدید داریم باید فکر کنیم که چه چیزی را باید جایگزین کنیم و باید چه رفتاری را داشته باشیم که شرایط را با کشورهای عربی بهبود ببخشد. به نظر من کلی ترین حرفی که می شود زد همان مسئله تنش زدایی است. به نظرم ما منطقی ترین راه و شعارمان که باید آن را پیگیری کنیم  تنش زدایی و اعتماد سازی باید باشد. به طور مشخص هم می توان کارهایی را انجام داد. یعنی سیاست کلی اعتماد سازی و تنش زدایی باشد و راه و رسم اعتماد سازی و تنش زدایی هم مشخص است. باید حتما کارهای توضیحی بیشتری بکنیم. در اینجا نقش دیپلماسی عمومی خیلی موثر است. باید درک بشود که اهمیت این کشورها مخصوصا کشورهای همسایه برای ایران چقدر زیاد است و نبایستی مسایلی طرح کنیم که حساسیت همسایه های ما را افزایش می دهد و کمترین دستاوردی هم نداشته باشد و مسایل را به یک نقطه ای برسانیم که در یک سو تفاهم دائمی زندگی کنیم و اسراییل هم از این خلا و از این مشکل استفاده بکند ودر تقویت سیاست ایران هراسی  موفق باشد.

این تنش زدایی و اعتمادسازی هدف نهایی است اگر بخواهید پیشنهادهای عملی در راستای تحقق آن ها بدهید چه پیشنهادی می دهید؟
یک سری کارها را می شود به صورت تیتروار مطرح کرد. یکی اینکه ما در جهت بازسازی روابطمان با کلیه دولت های عربی تلاش کنیم. کشورهای عربی در جغرافیاهای مختلف عکس العمل ها و رفتارهای متفاوتی دارند. ما باید سیاست کلی مان توسعه روابط با کلیه کشورها باشد. دومین کاری که می توانیم بکنیم این است که در دوره آینده آقای روحانی و همکارانشان باید تلاش جدی شان در توسعه دیپلماسی عمومی باشد. متاسفانه به دلایل مختلف تصویر ایران در کل دنیا و خصوصا در کشورهای منطقه لطمه دیده است. ما باید این لطمه ها را جبران کنیم. این هم میسر نیست مگر از طریق انعکاس صحیح واقعیت های جامعه ایران که یک جامعه صلح طلب، صلح خواه و معتدل است. ما رفتار مردم ایران را در جنبش انتخاباتی اخیر مشاهده کردیم. جنبشی که تنها با حضور رای معنا دار مردم به وجود آمد.

سومین موضوعی که می توان به آن اشاره کرد تلاش در جهت حذف حساسیت های طایفه ای است. در چهارچوب و تحت تاثیر مسایلی که در منطقه وجود دارد حساسیت های طایفه ای زیاد شده است. مثلا در سوریه آقای اسد سعی می کند از نیروی طایفه گرایی برای حفظ خودش استفاده کند. این امر باعث می شود که این حساسیت ها بیشتر شود. سیاست ایران باید مقابله با طایفه گرایی باشد و سعی کند که با همه توان جلوی طایفه گرایی گرفته بشود  و سیاست وحدت در میان ملت های منطقه جایگزین بشود.

چهارمین مسئله ای که می توان به آن توجه کرد ، مسئله سوریه است. 

موضوع دیگر موضوع اشغال است که ما باید سیاستمان مخالفت با اشغال و حمایت از حقوق مردم فلسطین و سایر کشورهایی که در اشغال هستند باشد. حق مقاومت را منشور سازمان ملل متحد، وجدان عمومی جهانی و حقوق طبیعی ملت ها و مردم نشان می دهد که باید با اشغال به هر شکل آن مخالفت کرد. باید حتما در جهت حمایت از مردمی که سرزمینشان اشغال شده موضع خود را داشته باشیم. اینکه از این مردم باید حمایت بکنیم قطعی است اما این حمایت نباید به گونه ای باشد که تلقی دخالت در امور داخلی کشورهای عربی از آن بشود. 

یکی دیگر از موضوعاتی که به کشورهای حوزه خلیج فارس رسیده است انقلاب های مردمی کشورهای عربی است.
بله. حرکت های اعتراضی در کشورهای عربی بیش از دو سال و نیم  است که آغاز شده و همچنان ادامه دارد و همچنان تاثیرگذار است. این جنبش را ملت ها برای برآورده شدن مطالبات مدنی و خواسته های مدنی خود ایجاد کرده اند. ما باید به این ها خیلی توجه بکنیم. امروز جنبش اعتراض بالاخره تمام دولت های خود محور و دیکتاتور و غربگرا را با مشکل روبرو کرده اند. تعدادی از آن ها سقوط کرده اند. برخی از این کشورها مجبور به اصلاحات شده اند و برخی هم هنوز درگیر اعتراضات هستند. اگر به مصر توجه کنید می بینید اعتراضات به اشکال مختلف کماکان ادامه دارد. در واقع مطالباتی که مردم دارند تا زمانی که به نتیجه نرسد به خانه نخواهند رفت. باید توجه داشته باشیم که مردم برای حقوق فردی خود به میدان آمدند و حاضر نیستند به راحتی به خانه بازگردند. منطقه یک حالت جنبشی به خود گرفته است و سیاست های سنتی گذشته دیگر جواب نمی دهد. ما باید سیاست های خودمان را مبتنی برشرایط دوران گذاری که در این کشورهای عربی وجود دارد تنظیم کنیم.
ما همانگونه که در داخل به مردم باید سیاسی و نه امنیتی نگاه کنیم ، در روابط خارجی هم همینطور است. روابط خارجی انعکاس مسایل و سیاست داخلی است. یک فرصت بسیار مهمی در اختیار ایران قرار گرفته است. 

آیا می توانیم نقش الگو را برای این جنبش ها بازی کنیم؟
به نظرم با توجه به این مشکلات و با توجه به وضعیتی که امروز در ایران به وجود آمده است ما می توانیم یک گفتمانی را ایجاد کنیم. همانطور که در سال 76 گفتمان اصلاحات تاثیر عمیقی بر جوامع عرب گذاشت.اصلاحات در بخش روشنفکری جامعه عرب به شکل عجیبی تاثیر گذاشت. شما شاهد یک الگو پذیری و الگو طلبی از جامعه عربی خصوصا در بخش نخبگان و روشنفکرانشان بودید. در خیلی از این کشورها مردم تحت تاثیر آن حرکت متقاضی اصلاحات شدند  و در خیلی جاها اصلاحات مثبتی هم ایجاد شد. در جامعه جنبشی کشورهای عربی مردم در خیابان ها هستند و مطالبات خود را بر اساس واقعیت های همان جامعه تقاضا می کنند. اگر در داخل خودمان این سه مسئله را (گفتمان مبتنی بر انتخاب آزاد،اعتدال و آشتی ملی) تبیین کنیم می توانیم در کشورهای منتطقه اثرگذار باشیم. شما برای مشکلات موجود سه راه بیشتر ندارید: یکی اینکه وضع موجود را تحمل بکنید که ما می دانیم مردم تحمل نمی کنند. راه دیگر این است که برای اینکه مشکل را حل بکنید رفتار انقلابی داشته باشید و یا اینکه رفتار اصلاح طلبانه  داشته باشید. اعتدال در این تحولات اجتماعی این است که ما نه وضع موجود را تحمیل کنیم که مردم نتوانند تحمل بکنند و بیرون بریزند و نه گفتمان انقلابی که جامعه را زیر و رو و دگرگون بکند داشته باشید. بلکه بهترین کار همین گفتمان اعتدال و اصلاح است که اگر بتوانیم در داخل ایران این مرحله را در ماه های آتی به یک نقطه تثبیت شده برسانیم و هم جامعه ایرانی بپذیرد و هم بخش های بالادستی مدیریت ایران آن را درک کند و هم دولت بتواند با طراحی دقیقتر این شرایط را ایجاد کند. آنوقت این گفتمان که بر پایه این سه محور تشکیل شده است و در داخل هم به نتیجه خوبی رسیده است می تواند در خارج ، مخصوصا در این کشورهایی که درگیر جنبش های اجتماعی هستند یک الگو باشد. یک وقتی در ابتدای مطالبات اجتماعی جهان عرب دیدیم که این جنبش ها به دنبال الگو هستند و به سمت ترکیه رفتند . تمام رفتارهایی که رهبران این جنبش ها داشتند توجه به یک الگو داشت. اینکه این جنبش یک حرکتی داشته و یک تغییراتی را ایجاد کرده است برای تثبیت این ها به دنبال یک نمونه و الگو بودند. به نظر من این فرصتی است که در اختیار دولت آقای روحانی قرار گرفته است. همین توجهی که از خارج به این دولت و این انتخابات سال 92 شد این می تواند یک فرصتی باشد. 

به عنوان آخرین سئوال مهمترین فاکتورهایی که وزیر امورخارجه آینده باید داشته باشد به نظر شما چیست؟
یک وزیر خارجه در شرایطی که ما امروز با آن مواجه هستیم باید تصویر خواست های مردم باشد. پیام اول این انتخابات تغییر ، اعتدال و میانه روی بود. تغییر در سیاست ها دولت گذشته و رفتار عاقلانه در سیاست خارجی ما. حل مشکلات سیاست خارجی می تواند مبنایی برای حل مشکلات اقتصادی ما باشد. ما سه مشکل عمده داریم و باید به سه نکته مهم توجه بشود. یکی مسایل داخلی، یکی مسایل اقتصادی است و یکی هم مسایل بین المللی. همه این ها به هم ارتباط دارند. کسی نمی تواند بگوید می خواهم مشکل اقتصادی را حل بکنم ولی به سیاست خارجی کاری ندارم. این انتخابات ، انتخاباتی بود که پیام اصلی آن تغییر بود. البته این تغییر بر اساس یک رفتار عاقلانه باید باشد.  بنابر این ما برای این کار اهدافی را در نظر بگیریم. طبیعتا باید یک دیپلمات زبردست برای وزارت خارجه در نظر گرفته بشود تا بتواند فضا را آنطوری که هست درک کند و با حفظ منافع کشور مشکلات را حل بکند. ما باید به این نکته توجه بکنیم که اگر از یک چهره دیپلمات که دارای سوابق سیاسی بین المللی باشد که بتواند در داخل هم بیشترین حمایت را کسب بکند به صحنه بفرستد خود این بخشی از مشکل را حل می کند و تصویری که از ایران در دنیا دارد را تصحیح می کند. در این سال ها به گونه ای ایران معرفی شده است که گویی نمی خواهد گفت و گو و تعامل کند و ایران نمی خواهد مشکل حل بشود. در تبلیغات انتخابات هم این مسئله در مناظرات  توسط مشاور رهبری مطرح شد. با انتخاب چهره متفاوت، چهره دیپلماتی که دنیا تفکر آن را می داند، ما می توانیم چهره خود را ترمیم کنیم. هر وزیر خارجه ای هم که سر کار بیاید نمی تواند خارج از اراده ملی اقدام کند. به نظر من دوره آینده دوره شفافیت است و دوره ای است که نقش خواسته های مردم به شکل جدی در سیاست ها اثرخواهد گذاشت. یک هماهنگی همه جانبه را در آینده نیاز داریم. سیاستی که ملت ایران آن را تایید بکند. جناح های سیاسی آن روش و سیاست را حمایت کنند و از آنجایی که کارهای بزرگی در این دوره داریم، چه آن چهره ای که انتخاب می شود و چه آن روشی که برای سیاست گذاری انتخاب می شود بسیار مهم هستند. کار بزرگ نیاز به حمایت همه جانبه دارد.

27219

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 304857

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 14 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۵:۵۶ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۱
    1 0
    عکس منطقه همراه با گرد و خاک!!!خخخخخخخخخخ
  • محمد IR ۱۶:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۱
    1 0
    دقیقا همون عکسی رو گذاشتی که من مدت هاست ازش متنفرم....آخه اون گرد و غبار رو میبینی رو خلیج فارس داره میاد سمت ما بدبختا...به موضوع کاری ندارم ولی عکس همچنان عذاب آوره
  • بی نام IR ۰۷:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۵/۰۲
    7 0
    كلا كشوراي منطقه هر كار كنن ما الگوشون بوديم نه؟!