ماه گذشته وقتی شیخ تمیم بن حمد آل ثانی جوان، بعد از کناره گیری پدرش در یک انتقال قدرت مسالمت آمیز، حاکم قطر شد یکی از اولین اقدامات رسمی اش ایجاد گردش قدرت از نسلی به نسل دیگر با انتصاب یک نخست وزیر جدید بود.

توماس لیپمن
ماه گذشته وقتی شیخ تمیم بن حمد آل ثانی جوان، بعد از کناره گیری پدرش در یک انتقال قدرت مسالمت آمیز، حاکم قطر شد یکی از اولین اقدامات رسمی اش ایجاد گردش قدرت از نسلی به نسل دیگر با انتصاب یک نخست وزیر جدید بود.
مردی که او انتخاب کرد، شیخ عبدالله بن ناصر بن خلیفه ال ثانی یک مقام امنیتی کهنه کار است که همچنین وزیر کشور قطر نیز خواهد شد. اما درس هایی که شش پادشاهی دیگر عضو شورای همکاری خلیج فارس باید از تغییرات قطر بگیرند مربوط به هویت این اشخاص نیست بلکه بیشتر به این مربوط است که چگونه می توان سلطنت را در یک دودمان بدون برانگیختن اعتراض یا منازعه در کشور دائمی کرد.
در جهان عرب این موضوع بسیار نادر بوده است که پادشاهی با وجود سلامت جسمانی و بدون وجود تهدیدی از سوی اپوزیسیون داخلی داوطلبانه قدرت را واگذار کند. شیخ حمد، امیری که قدرت را کنار گذاشت تنها 61 سال دارد. او اغلب به خاطر اینک کشور کوچک و تقریبا مغفول قر را وارد ماجراجویی های سطح بالا از قبیل دخالت در انقلاب لیبی یا حمایت از شورشیان در سوریه کرد، چهره ای جنجالی محسوب می شد. برخی از همسایگان او به خاطر حمایت مالی اش از الجزیره و نقش مبرز همسرش شیخه موزه، مادر تمیم، که برخی قطری ها را ناراحت کرده بود، خشنود نبودند اما به هرحال تاج و تخت شیخ حمد در معرض تهدید قرار نداشت.
تمیم درباره پدرش می گوید: " او قطر را از کشوری که برای بقا تلاش می کرد به کشوری با قدرت و با اعتماد به نفس تبدیل کرد. حضرت پدر تصمیم گرفت سلطنت خود را واگذار کند حال آنکه می توانست به آن ادامه دهد. او به نشانه اعتماد، همه مسئولیت ها و اختیاراتش را به من واگذار کرد.
هر شش پادشاهی حوزه خلیج فارس توسط خانواده هایی اداره می شوند که نسل اندر نسل حکومت کرده اند و بغیر از بحرین هیچ تهدیدی از ناحیه بهار عربی متوجه آنها نشده است. اما همه آنها بغیر از قطر با موضوع شدید کهولت سن و تقسیم قدرت در خانواده ها که می تواند ثبات آنها را تحت الشعاع قرار دهد روبرو هستند. برخی از آنها ، موسسات حکومتی مستقل و مورد احترامی ایجاد کرده اند مانند آژانس مالی عربستان سعودی اما ادامه ثبات به توانمندی و محبوبیت مردی که در رأس قرار دارد بستگی دارد. تمرکز زدایی از قدرت و توزیع مسئولیت ها طبیعتا به مذاق مردان پیری که به اداره کشور از طریق حکمرانی عادت کرده اند خوش نمی آید.
در عربستان سعودی، که نسبت به سایرین بزرگترین و قدرتمندترین است، ملک عبدالله تقریبا نزدیک به 90 سال دارد و انتقال قدرت در آینده ای نزدیک امری اجتناب ناپذیر به حساب می آید. برادر ناتنی او شاهزاده سلمان جانشین تعیین شده او است، اما هرکسی که پادشاه شود باید تصمیم بگیرد که آیا راه همه پیشینیان خود را پی می گیرد و خود نقش نخست وزیر را نیز بازی خواهد کرد یا خیر؟
عربستان سعودی کشوری پیچیده و در حال رشد با جمعیتی درحدود 27 میلیون نفر، به خاطر صادرات عظیم نفتی اش، سنگ بنای اقتصاد بین المللی است. این کشور عضو سازمان تجارت جهانی و گروه 20 کشور قدرتمند اقتصادی بزرگ است. پادشاهی با مشکلات عدیده بیکاری، کمبود مسکن، سطح پایین تحصیلات و کمبود شدید آب مواجه است. بدون تردید با چنین وضعیتی خارج از توان هرکسی، در هر سنی است که بخواهد همزمان رئیس کشور، رئیس دولت و هم نماد مذهبی آن باشد؛ درست مانند آنچه که ملک عبدالله بود. معقول این است که نقش سلطنت از نقش یک نخست وزیر قابل اعتماد توانمند که بتواند امور اجرایی کشور را به عهده بگیرد جدا شود تا مردم او را به عنوان مسئول رتق و فتق امور کشوری و خدماتی خود بشناسند.
اما همه سعودی های بالای 60 سال خاطرات بدی از دهه 1950 دارند، زمانیکه در اثر منازعه میان ملک سعود و برادرش شاهزاده فیصل این دو منصب از یکدیگر جدا شد. توسعه کشور در اثر خصومت های مدام این دو با یکدیگر تعطیل شد. وقتی نهایتا فیصل به قدرت رسید این دو منصب را چنان در هم ادغام کرد که رئیس کشور هم زمان رئیس اجرایی دولت نیز شد. همه پادشاهان پس از فیصل نیز لقب معاون اول نخست وزیر را یدک کشیده اند اما قدرت حقیقی متعلق به شاه است. اگرچه این ترتیب به نظر می رسد که دیگر معقول نیست، آل سعود احتمالا همچنان به آن متوسل خواهد شد چرا که جایگزینی آن مطلوب نیست.
حکام نمی خواهند از مدل کویت تقلید کنند، جائیکه دولت سال هاست به خاطر منازعه قدرتی که در میان خانواده حاکم آل صباح و پارلمانی نه چندان قدرتمند گرفتار شده است. امیر کویت شیخ صباح الاحمد آل صباح 83 ساله در سال 2006 و پس از یک منازعه درون خانوادگی میان شاخه آل جابر و آل سالم به قدرت رسید. او سپس دو نفر از خانواده آل جابر را به سمت های نخست وزیری و ولیعهدی کویت منصوب کرد.
براساس گزارش اخیر سرویس تحقیقات کنگره، این اقدام منازعه در قدرت را برطرف کرد، اما به قیمت یک توافق تاریخی میان دو شاخه از خانواده که سلطنت در بین آنها به صورت گردشی صورت گیرد.
سعودی ها از وضعیت بحرین که در سال 2011 به منظور کمک به خانواده سنی مذهب حاکم در آن دست به دخالت نظامی زدند تا قیام اکثریت شیعه را سرکوب کنند نیز خشنود نیستند.
بحرین از سال 1973 تا کنون توسط خاندان آل خلیفه اداره می شده است. حاکم کنونی شیخ حمد بن عیسی آل خلیفه 63 ساله در سال 1999 به این سمت رسید اما قدرتمندترین مرد کشور مدت هاست که عموی نخست وزیرش خلیفه بن سلمان آل خلیفه است. او از سال 1971 که بحرین مستقل شد ( از ایران جدا شد) در دولت بوده است و از سوی گروه های حقوق بشری و تظاهرکنندگان مخالف در خلال قیام سال 2011 مردی تندرو، افراطی، سازش ناپذیر و خشن با شهروندان خوانده شده است. در ماه مارس ولیعهد سلمان بن حمد بن عیسی آل خلیفه که خیلی نزدیک با آمریکایی ها کار کرده و به نظر می رسد بسیار انعطاف پذیرتر از نخست وزیر است بعنوان معاون اول نخست وزیر معرفی شد تا سیگنالی باشد برای مخالفان.
مشکل تمرکز قدرت شاید بیشتر از همه در عمان نمایان است. در آنجا سلطان قابوس بن سعید حاکم قدیمی عمان، همزمان نخست وزیر، وزیر دفاع، وزیر خارجه و وزیر دارایی کشور هم محسوب می شود. در سن 71 سالگی او هیچ وارث مذکری ندارد و تا کنون رسما کسی را بعنوان جانشین خود معرفی نکرده است.
ششمین کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس، امارات عربی متحده متفاوت از سایرین رفتار می کند چرا که نماینده یک اتحادیه از شش خانواده است. رئیس کشور حاکم ابوظبی، همیشه از خاندان آل نحیان است. نخست وزیر، حاکم دوبی، از طایفه آل مکتوم است. این ترتیب در اولین سال های استقلال در دهه 1970 می رفت که مورد تهدید قرار گرفته و از بین برود اما از وقتی دوبی و امارت های کوچکتر توفق ابوظبی را که پول نفت را کنترل می کند پذیرفتند ثبات برقرار شد. هریک از امارت ها سیاست های اجتماعی خاص خود را اتخاذ می کنند مانند اینکه آیا مشروبات الکلی رواج داشته باشد یا نه اما دولت مرکزی مسئول حفظ امنیت ، دفاع و سیاست خارجه است.
خانواده های حاکم در شورای همکاری خلیج فارس تاریخی طولانی از تلاش برای بقا و تطبیق با تغییرات پیرامونی دارند. با این همه این ها متعلق به دوران هایی است که مردم آنها منزوی، بی سواد و فقیر بودند. اکنون شرایط فرق کرده است و آنها با محیط جدیدی مواجه اند و نارضایتی در سراسر جهان عرب به چشم می خورد.
آنچنانکه محمد الخطیر ماه گذشته برای روزنامه ای که توسط کالج جنگی ارتش آمریکا منتشر شد نوشته است: کشورهای شورای همکاری خلیج فارس مشتمل بر موزائیکی از کشورها هستند که با منازعات-تا کنون حل نشده- بالقوه و جدی اقتصادی،

 سیاسی، اجتماعی و ژئوپلیتیکی مواجه اند که ابعاد داخلی و خارجی داشته و می تواند ثبات آنها را در دراز مدت در معرض خطر قرار دهد. قطر، با یک جمعیت کوچک، ثروت گاز طبیعی وسیع و بدون داشتن معضلات انتقال قدرت به نظر می رسد که برای پیشرفت کاملا آماده شده است . مابقی، امتحانات دشواری پیش رو دارند. 
منبع: میدل ایست اینستیتیو
ترجمه: محمدرضا نوروزپور

4949 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 304536

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 6 =