علی وزیریان گرافیستی​است که رویکرد خاصی به مفاهیم مذهبی دارد. در آثار او می​توان تلفیق زیبایی از هنر اسلامی با نگاه امروزی را دید.

 به گزارش خبرآنلاین، همین رویکرد باعث شده تا وزیریان جدا از فعالیت در حوزه گرافیک، طراحی دو رویداد مهم در حوزه گرافیک ایران را ساماندهی کند. جشنواره​های «پوستر​های عاشورایی» و «اسماء الحسنی» با این نگاه راه افتادند تا رویکرد مذهبی در گرافیک معاصر ایران سمت و سویی تازه بیابد.
وزیریان که فعالیت در حوزه فیلمسازی را هم در کارنامه کاری​اش دارد، به تازگی مجموعه​ای از آثارش را با عنوان «گرافیک مذهبی» روانه بازار نشر کرده​است. این کتاب از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
چندی پیش دان رول منتقد و نویسنده استرالیایی با وزیریان در مورد آثارش و رویکردی که دنبال می کند، گفت و گویی برای روزنامه «ایج» انجام داده که متن کامل آن را می خوانید. روزنامه«ایج» چاپ ملبورن است و از سال 1854 منتشر می​شود.
  
 به نظر می رسد کارهایت کمتر تحت تاثیر غربگرایی باشد یا به عبارتی زیبایی شناسی آن به نسبت کارهای معاصر ایرانی​ات کمتر است؛ یعنی بیشتر عصاره و احساس متمایزی از ایرانیت دارد. موافقی؟
اگر چنین ویژگی در آثارم دیده می شود بسیار خشنودم اما باید بگویم این طعم ایرانی و این نوع زیبایی شناسی که شما به آن اشاره می کنید بیشتر به این خاطر است که من در فضای فرهنگ و تمدن دنیایی زندگی می کنم که به آن تعلق دارم. بنابراین طبیعی است که گوشه هایی از عالم درونی ام در آثارم ظاهر شود. در واقع برای ایرانی بودن آثارم هیچ گاه سعی نکرده ام، این اتفاقی است که به درون هنرمند ارتباط پیدا می کند و به راه و روش زندگی و همچنین نگاه فلسفی اش به جهان پیرامون او. اینکه تو صرفاً به نوعی از فرهنگ علاقه داشته باشی خیلی تفاوت می کند با اینکه بر اساس آداب و رسوم آن فرهنگ زندگی کنی. شخصیت های سیاسی می توانند افکار و نگاه شان را از مردم پنهان کنند، چیزی بگویند و در عمل رفتار دیگری داشته باشند، اما هنرمند نمی تواند این گونه رفتار کند چرا که اساساً هنر هر هنرمند دنیای درون و افکار و اعتقادات او را لو می دهد.
 
 

بیشتر تحت تاثیر چه چیزی هستی؟
اکنون هیچ چیز، آثارم به صورت خودجوش و براساس مطالعات بصری و تجربه های پیشینم شکل می گیرد اما در گذشته تحت تاثیر خیلی چیزها بودم. از نقاشی سنتی ایرانی با فضاهای پر از رنگ های خالص و خلاصه سازی های استادانه اش بگیرید تا آثار گوستاو کلیمت و هنری ماتیس و حتی ژرژ رئول. واقعاً نمی توانم تنها از یک مورد خاص صحبت کنم. اما راستش را بخواهی آنچه بیش از هر چیز دیگری مرا تحت تاثیر قرار داده و در خلق آثارم موثر بوده شعر و بخشی از ادبیات ایرانی است که پر از تصویر، تمثیل، تشبیه و کنایه در خلق معناست. گنجینه الهام بخشی است که تمامی ندارد.
 
آیا از طراحی گرافیک غربی الهام مستقیمی می گیری؟

الهام گرفتن بیشتر در آغاز راه برای هنرمند اتفاق می افتد یا لااقل در مورد من چنین بوده است. من دوره های تجربی گوناگونی داشتم و پیش آمده که در برخی از این دوره ها آثاری را با الهام از سبک های طراحان غربی ساخته ام.
 
کوششی هم برای عبور از مرزهای ملی می کنی؟ یعنی مایلی کارهایت در سطح بین المللی خوانده و درک شود؟
درک و خوانده شدن کارهای یک هنرمند در سطح بین المللی امتیازی است که با ذات این هنر همخوانی دارد. آثار گرافیک برای این خلق نمی شوند که در یک اتاق یا یک محدوده جغرافیایی بمانند یا محبوس شوند. این آثار برای انتقال مفهوم و معنایی که طراح در ذهن دارد و برای دیده شدن و ارتباط داشتن با مردم خلق می شوند، پس طبیعی است هرچه مخاطبان آن وسیع تر و بیشتر شود، برای هنرمند شیرین تر است.
 

مفهوم جهانی سازی به شدت تحت تاثیر غرب قرار دارد و می تواند به نابود سازی تدریجی تفاوت های فرهنگی و تفاوت های موجود در زبان بصری متهم شود. آیا باید هنرمندان همیشه و در همه حال نسبت به فرهنگ خود آگاه بوده و از ریشه و موطن خود مطلع باشند؟
خودآگاهی نسبت به فرهنگ موطن خود و حفظ و حراست از آن وظیفه هنرمند است. نباید این واقعیت را نادیده بگیریم که جهانی شدن حرکتی در عین حال مقاومت ناپذیر و برگشت ناپذیر است. جهانی شدن در یکدست شدن شیوه های رفتار متبلور می شود، اما در ضمن متضمن تکثر هویت نیز هست که در جلوه های گوناگون ظاهر می شود؛ هویت ملی، هویت قومی، هویت دینی. اگر فرهنگی دارای روحیه ابداع باشد از مفهومی با عنوان جهانی سازی نمی هراسد.
 
ایده وجود یک زبان بصری جهانشمول برای هنر یک کشور خاص زیانبار نخواهد بود؟
هنر گرافیک به عامه مردم تعلق دارد نه به نخبگانی که موزه و گالری خصوصی پاتوق آنهاست. پس لازم است هنرمند به زبانی دست یابد که طیف گسترده یی از مردم با فرهنگ های گوناگون آن را درک و با آن ارتباط برقرار کنند. اگر به چنین زبانی دست یابی آن وقت می توانی جلوه هایی از فرهنگ بصری خودت را در آن به نمایش بگذاری بدون اینکه وجوه مثبت دیگر فرهنگ ها را نادیده بگیری. برای مثال می توانم به پوستری که سال پیش برای یک فستیوال فیلم در ایتالیا طراحی کردم اشاره کنم.
 
به نظر شما طراحی گرافیکی ایران می تواند یک نقطه مقاومت (در برابر این موضوع) باشد؟
مقاومتی وجود ندارد. نمی دانم چرا از این کلمه استفاده می کنید. چون معمولاً واژه مقاومت در مقابل تهاجم و اشغال به کار می رود و من در حوزه گرافیک جهانی به تهاجم و اشغال اعتقاد ندارم . طراحان گرافیک می توانند با به نمایش گذاشتن بخشی از فرهنگ بصری شان در جهانی سازی طراحی گرافیک سهیم شوند. طراحی گرافیک ایرانی نیز سهم فرهنگ ایرانی است در دایره فرهنگ جهانی. اگر کسی با عنوان گرافیک ایرانی ادعای مقاومت در مقابل گرافیک غربی سر دهد ادعایش شعاری بیش نیست. فراموش نکنیم یکی از چیزهایی که لازمه جهانی سازی است مفهوم رابطه، با هویت ریزوم وار (rhizomatoque) و پذیرفتن دیگری با ارزش نهادن متقابل است. رابطه فرهنگی نیز از این قاعده مستثنی نیست.
 
به نظر شما چه چیزی سبب منحصر به فرد بودن طراحی گرافیکی ایران می شود؟
هر یک از طراحان ایرانی جلوه یی از فرهنگ بصری ایران را در آثارشان نمایش می دهند، اما به طور مشخص استفاده از نقوش سنتی ایرانی و حروف فارسی، گرافیک ایران را از گرافیک سایر فرهنگ ها متمایز می کند.
 
به نظر می رسد خطاطی و خوشنویسی اهمیت بسیار زیادی در طراحی در ایران به نسبت همتای لاتین خود در غرب داشته باشد... موافق هستید؟
کاملاً موافقم.
 
در مورد اهمیت خطاطی و خوشنویسی برایم بگو. به نظر می رسد در کارهایت نقش مسلط را دارا هستند.
اساساً فرهنگ ایرانی ریشه در مذهب دارد؛ مذهبی که معجزه پیامبرش «قرآن» کتابی الهی است. یعنی خداوند به واسطه کلمات با بندگانش سخن می گوید. از این روست که نگارش حروف و کلمات، به ویژه خوشنویسی جایگاه ویژه یی در فرهنگ ایرانی پیدا می کند. استفاده از حروف فارسی و خوشنویسی در هنر معاصر ایران نیز به پیش از انقلاب سال57 بازمی گردد که امروز گرایش به آن در میان طراحان ایرانی گسترش بیشتری یافته است. اما این تاکید شما را در مورد تسلط خوشنویسی در آثارم مردود می دانم. این ویژگی تنها به بخشی از آثارم مربوط می شود. اعتقاد من این است که اگرچه حروف و حروف نگاری خیلی سریع به اثر گرافیکی هویت بومی می بخشد لیکن برای مخاطبی که با زبان فارسی نا آشناست و نمی تواند معنای حروف و کلمات را دریابد فهم پیام آن اثر برایش ناممکن می شود، و این با هویت گرافیک در تضاد است. به همین جهت به کارگیری عناصر تصویری را در طراحی گرافیک مهم تر می دانم.
 

به نظرت انقلاب 1357 چه تاثیری بر فرهنگ بصری ایران داشته است؟
تاثیر انقلاب ایران بیشتر در محتوای آثار هنری بود مثل آنچه در سینمای ایران اتفاق افتاد اما در حوزه گرافیک باعث شد هنرمندان توجه بیشتری به ریشه های فرهنگ بصری خود داشته باشند که به طور شاخصی از فرهنگ بصری سایر ملل اسلامی متمایز است.
 
تصور می کنی خلق آثار هنری در محیط سیاسی به نوعی روی کارهایت تاثیرگذار بوده است؟
حوزه فرهنگ را والاتر از سیاست و سیاست بازی های زودگذر می بینم و همیشه فاصله خود را با آن حفظ کرده ام. بنابراین نمی تواند بر کارم سایه بیندازد.
 
در مورد اولین چیزهایی که در روی آوردنت به هنر موثر بوده اند برایم بگو.

راستش را بخواهی من به هنر روی نیاوردم، این هنر است که به من روی آورده و رهایم نمی کند.
 
الهام بخش آثار امروزین تو چیست؟
مدتی است در زمینه نقاشی و طراحی گرافیک کم کار شده ام، چون این روزها بخش عمده یی از وقتم صرف فیلمسازی شده و ادبیات داستانی و رمان بیش از پیش مرا به خود می خواند.
 
از نظر تو یک طراح گرافیک خوب چه کارهایی باید انجام بدهد؟
آنچه یک طراح گرافیک خوب باید انجام دهد جست وجوی یک زبان بصری مستقل برای برقراری ارتباط و انتقال پیام و معنایی است که حتی الامکان بی نیاز از کلام باشد؛ مطالعه بصری فراوان روی آثار شاخص گرافیک جهان، خواندن شعر و رمان، گوش دادن به موسیقی و ...
5757

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 183874

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 2 =