درمدتی که مجموعه «مختارنامه» در حالی که پخش بود، حرفوحدیثهای مختلفی درباره هزینههای این کار و دستمزد برخی بازیگران در گوشنه و کنار شنیده میشد؛ حرفوحدیثهای که هیچکس بهتراز محمود فلاح تهیهکننده مجموعه نمیتوانست به آنها پاسخ بدهد. به نظر میرسد «مختارنامه» در هشت سال گذشته حسابی خواب و راحت را از محمود فلاح گرفته؛ چون وقتی با او صحبت میکنیم میگوید که جمعه دو هفته گذشته با اتمام پخش «مختارنامه» به معنای واقعی بعد از سالها استراحت کرده است. او در این گفتوگو هم از هزینهها و دستمزد بازیگران برایمان گفت و هم از دغدغههای خودش در همه این سالها...
بالاخره «مختارنامه» تمام شد. فکر میکنم برای شروع، همین جمله مختصر، ورودی خوبی باشد و به اندازه پاسخ چند سؤال اساسی حرف داشته باشید برای گفتن.
همین طور است. راستش جمعه گذشته، یعنی یک هفته پس از پخش قسمت چهلم، صبح وقتی از خواب بیدار شدم، بعد از ده سال واقعاً معنای یک روز تعطیل احساس کردم. یکی دو ساعتی با خودم خلوت کردم و دیدم پس از این همه سال که با دغدغه «مختارنامه» زندگی کردهام هیچ روزی را بدون مشغله آن نگذراندهام. امروز واقعاً برای من تعطیل است و میتوانیم به امور شخصیام برسم. در این ده سال گذشته اغراق نیست اگر بگویم که حتی یک روز برای من تعصیل نبود. هر روز سر کار بودم. اجازه دهید برای اینکه همه حقیقت را گفته باشم به این نکته هم اشاره کنم که دوباره در این ده سال به تعطیلات رفتم و البته تعطیلاتم را در بیمارستان گذراندم!
دفعه اول سکته مغزی کردم و چند روز بستری شدم و همین که کمی حال بهتر شد، از همان تخت بیمارستان پیگیر تولید بودم و با عوامل ارتباط داشتم که یک وقت کار نخوابد. دفعه دوم هم عمل جراحی قلب باز کردم و اینبار هم بلافاصله مستقیم از بیمارستان آمدم سر لوکیشن، هر دوبار به توصیههای پزشکان معالجم توجهی نکردم. نمیدانم مشیتالهی چه بود. شاید اگر به حرف پزشکانم گوش میکردم، حالا این عصا وبال دستم نبود.
به نظر شما اگر «مختارنامه» ساخته نمیشد چه اتفاقی افتاده بود؟ به زبان دیگر، چه ضرورتی داشت که از میان بیشمار حوادث و ماجراهای صدراسلام و از میان شخصیتهای دینی فراوانی وجود دارند، سراغ مختار بروید وماجرای انتقام قاتلین شهدای کربلا را بسازید؟
خب، حتماً میدانید که ما در انتخاب و تصویب این طرح دخیل نبودیم. این را باید از دوستانی بپرسید که در آن مقطع در سیما فیلم و معاونت سیما آن را تصویب کردند اما من اگر بخواهم جواب شما را بدهم میگویم که اتفاقاً خیلی هوشمندانه این شخصیت انتخاب شده است. چون معصوم نیست و از بزرگان و اولیای دین به شمار نمیرود، پس به راحتی میشود قصه زندگیاش را به جزئیات روایت کرد. از طرف دیگر به لحاظ تاریخی در نقطهای ایستاده که بسیاری حائز اهمیت است و به بهانه او میشود بسیاری از ناگفتهها را بیان کرد.
چرا تولید این مجموعه آنقدر طول کشید؟ عدهای معتقدند که زمان تولید «مختارنامه» بالاتر از حد استاندارد بوده و بر همین اساس میگویند «مختارنامه» مجموعهای گرانی شده است؛ یعنی یکی از دلایل گران تمام شدن مجموعه را همین زمان طولانی آن میدانند.
اولاً طولانی شدن زمان تولید را باید با خود اثر تعداد و کیفیت لوکیشنها و صحنهها و پلانهایش سنجید. من نمیدانم مترو معیار آنهایی که میگویند بالاتر از حد استاندارد بوده، چیست. البته ذکر این نکته ضروری است که روزی که ما کار را کلید زدیم بسیاری از طراحیها و جلوهها ویژه دیجیتالی مثل امروز رواج نداشت. پس چارهای نداشتیم جز اینکه براساس امکانات موجود برنامهریزی کنیم، از آن طرف، کار به صورت 35 میلیمتری بود که خود همین هم بر زمان تولید به شدت مؤثر است.
با این حال معتقدم اگر امروز بخواهیم این مجموعه را با همین کیفیت دوباره شروع کنیم. با توجه به امکانات و تجهیزات امروزی - که البته ما هم در برخی جاها در این مجموعه از آن استفاده کردیم- در زمان کمتری آن را تولید خواهیم کرد
یکی از مواردی که خبرساز شد، دستمزد عوامل بود که از هم بهعنوان یکی از دلایل گرانی سریال یاد شد؛ مثلاً دستمزد بازیگر نقش مختار
عربنیا که خودش دستمزدش را در برناه «هفت» اعلام کرد؛ همان رقمی را که خودش گفت در عرض پنج سال گرفت. او در این پنجشنبه سالی که با «مختارنامه» قرارداد داشت، در هیچ فیلم و سریالی بازی نکرد. اگر اشتباه نکنم به صورت میانگین ماهی ده میلیون گرفته است. آن هم برای مجموعه سختی مثل «مختارنامه» که واقعاً تحمل گریمهای سنگین در گرمای طاقتفرسا تا بازی در صحنه سخت جنگ و گریز و درگیری و... بسیار مشکل بود. شما فکر میکنید این رقم با این همه سختیهای رقم زیادی است؟ آنهایی که در سینما و تلویزیون دستشان توی خرج است باید نظر بدهند که آیا فریبرز رقم بالایی گرفته است یا نه.
اگر اجازه بدهید از بحث بودجه و دستمزد و پول بیرون بیاییم. رابطه شما و داوود میرباقری چگونه بود؟
فارغ از روابط کارگردان با تهیهکنند، من و داوود با هم رفیق هستیم.
منظورم در زمینه کاری است؛ میخواستم بدانم اختلافی هم با هم داشتید؟ مثلاً طی کار دعوایتان هم شد یا مثلاً به نقطهای رسیدید که اختلافنظر بالا بگیرد و...
ببینید، من و داوود از روز اول با هم دست دادیم و یا علی گفتیم و تا روز آخر هم پای همین یاعلی ایستادیم. گزینه سازمان، برای کارگردانی این مجموعه مرد دیگری بود و من داوود را پیشنهاد کردم و سازمان هم استقبال کرد. خدا وکیلی داوود هم به خاطر مجموعه «امام علی(ع) دلخور بود و نمیخواست کار کند ولی حرفهای مرا که شنید، قبول کرد. درباره اختلافنظر هم، خب طبیعی است که حتماً بوده است. ولی رابطهمان طوری بود که هرگونه اختلاف نظری ولو بزرگ و اساسی را با گفتوگو و تبادل نظر حلوفصل میکردیم. اما هیچوقت کارمان به دعوا نکشید. بنای رابطهمان بر رفاقت بود.
قبول دارید که بعضی انتخابها قابل نقد است و بازیگر درست انتخاب نشده است؟
احتمال دارد. ما که نمی گوییم کارمان صددرصد در اوج کمال است و کوچکترین نقصی ندارد. حتما قابل نقد است. حالا به نظر شما کدام بازیگر مناسب نقش خود نیست.
از برنامههای آیندهتان بگویید.
درست که مختارنامه تمام شد، ولی برای من هنوز کاملاً به نقطه نهایی نرسیده است. پخش آن در برخی از شبکه ةای برونمرزی ادامه دارد و گاهی پیش میآید که باید برخی موارد را رفع و رجوع بکنیم. چند تلهفیلم هم باید از دل مجموعه بیرون بکشیم.
بحث شهرک سینمایی «مختارنامه» هم هست که فعلاً در حال رفتوآمد به دادگاه هستیم، بلکه حکم تخلیه را عقب بیندازیم و بتوانیم لوکیشن را حفظ کنیم. واقعاًً حیف است نتیجه این همه تلاش در آن شهرک از بین برود.
57301
نظر شما