عبدالله آل بوغبیش

دقیقا ده سال پیش بود که نزار قبانی شاعر فقید و مشهور سوری نام یکی از قصاید خود را "متی یعلنون وفاة العرب"؟ (مرگ جهان عرب را کی اعلام خواهند کرد؟) انتخاب کرده بود. او در قصیده اش به تشتت و چند دستگی آن روزگار جهان عرب تاخته بود و بر آن بود تا از رهگذر بیان گیرای خویش اندکی وجدان خفته حاکمان عرب را تکان دهد.

اکنون چند سالی از درگذشت وی می گذرد اما تا روزگار زنده بودنش این خبر اعلام و ابلاغ نشد تا اینکه وزیر خارجه مصر احمد ابو الغیط نامه به دست راهی آنکارا شد تا فحوای آن را چنین بر رسانه های گروهی جهان فاش سازد که جهان عرب مرد.

شاید بیان این عبارت اندکی غلو آمیز و باور آن سخت باشد اما واقعیت آن است که از بدو حملات اسراییل به نوار مقاوم غزه، جهان عرب احتضار خود را علنی کرد و به تاریخ پیوست. جهان عربی که در روزگاری نه چندان دور سوای مشترکات نژادی، مسئله فلسطین نماد و رمز وحدت و یکپارچگی اش بود، اکنون حتی بر سر این مسئله نیز اتفاق نظر و دیدگاه مشترک ندارد. گویا رهبران برخی از این کشورها به چنان دیدگاه فلسفی و اندیشگی رسیده اند که حتی نژاد نیز نمی تواند باعث وحدت شان درباره مسئله مشترکشان باشد. اما متاسفانه اینگونه نیست. رهبران برخی از این کشورها برعکس چنان در پرتگاه های جاه طلبی و عشق به مقام و بیم از غول خودساخته اسراییل به زیر افتاده اند که تنها مرگ ناجی آن از درد این سقوط است.

اما در این میان، مصر مسئولیتی بس سنگین دارد. مصر سوای مجاورت با نوار غزه و همخونی با مردم آن، همدوش سوریه پرسابقه ترین کشور در رویارویی با رژیم اسراییل است. از همان لحظه ورود اشغالگران اسراییلی به سرزمین فلسطین این کشور پرچمدار مبارزه و مقاومت در برابر آنان بوده است. اما از زمان امضای آنچه قرارداد صلح با این رژیم خوانده می شود تاکنون این کشور بیش از پیش سیر قهقهرایی ایستادگی را پیموده است، تا جایی که دیگر اکنون بر هیچ عقل سلیمی پوشیده نیست که یکی از همدستان اسراییل نه در حملات خونین اخیر بلکه در تشدید محاصره علیه غزه و حتی شاید پیش تر از آن، همین حاکمان مصر هستند. حاکمانی که از مسئولیت حداقل سیاسی خود طفره می روند و آن چنان مسئله را کوچک و ناچیز نمایانده اند که گشودن گذرگاه رفح در برابر مردگان و نه زندگان را یکی از مهم ترین کمک های خود به فلسطینیان می دانند و چنان با افتخار حماس را به پذیرش آرامش با اسراییل می خوانند که گویی این برقراری آرامش همان وضعیت آرمانی و مطلوبی است که فلسطینیان از قرن گذشته تاکنون به دنبال آنند.

مصر حتی پیش از حملات اسراییل، وزیر خارجه این رژیم را میزبانی می کند تا از قاهره مهم ترین پایتخت جهان عرب به فلسطینیان هشدار دهد. مسئله ای که در تاریخ عرب سابقه نداشته است و باز همین مصر در واکنش به درخواست سوریه و قطر برای برگزاری نشست اضطراری سران کشورهای عضو اتحادیه عرب، تنها کشور دارای برخی ملاحظات نسبت به این درخواست می شود و آن قدر که برگزاری نشست سران را به تاخیر می اندازد، حمله زمینی نیروهای اسراییلی را زودهنگام می سازد.

از مصر انتظار می رفت به عنوان یکی از کشورهای مسئول در مسئله فلسطین خود کشورهای عربی را بر حول این مسئله گرد آورد و نه اینکه آن قدر به طرف عباس تمایل یابد که حماس در بی طرفی اش تشکیک نماید و بالاخره همین مصر دست به دامان ترکیه شود. مصر می بایست مسئولیت میانجی گری میان اعراب و اسراییل را به ترکیه می سپرد،(به مانند میانجیگری میان اسراییل و سوریه) مسئولیتی که تاکنون خود آن را به دست گرفته بود و خود را به عنوان کشوری بی طرف در منازعات عرب و اسراییل معرفی می کرد.

سوای مصر، برخی دیگر از کشورهای عربی نیز هر کدام به نحوی از انحاء در جنایات اسراییل علیه فلسطینیان دخیل اند. نمی توان از آنان به سادگی گذشت. در این میان، صد البته که حساب ملت های عرب از دولت ها یشان جداست و ملت ها به حداقل وظایف خود در قبال ملت فلسطین عمل کرده اند.

 امروز اگر نزار قبانی زنده بود، بی تردید فریاد می زد : "وأخیرا.. قد أعلنوا وفاة العرب" (بالاخره وفات جهان عرب را اعلام کردند)

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1510

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 4 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • vahid IR ۱۵:۵۲ - ۱۳۸۷/۱۰/۱۱
    17 1
    ma bayad kami vaghe bin bashim agha mesr hamon vaght k kamp deyvidoo emza kard dad zad o elam kard aghayane arab aval manafee malim bad manafee arab