۱۲ نفر
۳ آبان ۱۳۹۸ - ۱۶:۱۶
به شوشتر زدند گردن مسگری؛ در دفاع از همایون شجریان

احتمالا بسیاری از ما ضرب‌المثل«گنه کرد در بلخ آهنگری/ به شوشتر زدند گردن مسگری» را شنیده‌ایم. این ضرب‌المثل را برای کسانی به کار می‌برند که برای گناهی ناکرده باید تاوان پس دهند.

ماجرای فیلمبرداری همایون شجریان و علیرضا قربانی در ساختمان ایران‌مال نیز مصداق این ضرب‌المثل است. به نظر می‌رسد گروهی که به هر دلیل، علاقه‌ای به این همکاری ندارند و یا حتی دلخوشی از هیچکدام از این دو هنرمند موسیقی ندارند و نمی‌خواهند سر به تن این دو هنرمند باشد. ماجرای حضور آنها در ایران مال را بهانه‌ای کرده‌آند برای تسویه‌ حساب‌های شخصی.

اگر واقعا قرار باشد  هنرمندی و یا هرکسی دیگری، برای حضور در یک مجموعه‌ای که صاحب آن مشکلات شخصی یا مالی دارد، مورد شماتت قرار بگیرد پس هیچ‌ کس نباید در کاخ گلستان برنامه بسازد. باید محسن مخملباف را برای ساخت فیلم ناصرالدین شاه آکتور سینما در کاخ گلستان محاکمه کرد که چرا در جایی فیلم ساخت که شاه مستبدی چون ناصرالدین‌شاه آن را بنا کرد؟
یا مرحوم علی حاتمی را به صلابه کشید که چرا در اماکن تاریخی‌ای فیلم ساخته که آجر به آجر آن از خون رنج‌دیدگان فراهم آمده‌ است.

متاسفانه این گونه برداشت‌ها حکایت آن داستان معروف مولوی در دفتر اول مثنوی رابه ذهن متبادر می‌کند که خواندن دوباره و چندباره آن لازم است تا انگیزه‌های چنین نوشته‌ها، قضاوت‌های بی‌وجه و برچسب‌زدن‌های بی‌اعتبار بر آفتاب افتد و دست چنین گندم‌نمایان جوفروشی نزد افکار عمومی روشن شود.
داستان درباره شاگردی احول(دوبین) است که استادش از او می‌خواهد از روی قفسه‌ای در اتاق مجاور شیشه‌ای را بیاورد. شاگرد دوبین که همه چیز را دوتا می‌بیند، از استاد می‌پرسد که کدام شیشه را بیاورد، چپ یا راست؟ استاد می‌گوید آنها دو شیشه نیست و مشکل از چشم توست که واقعیت را جور دیگری می بیند و نه از شیشه؟ وقتی اصرار شاگرد را می بیند به او می‌گوید: یکی را بشکن و یکی دیگر را بیاور! شاگرد با چوب به شیشه می‌زند و نتیجه همان بیت معروف مثنوی می‌شود که خود ضرب‌المثلی دیگر شد:

چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
حکایت را با شعر این حکیم زمان‌ها هم بخوانیم:

گفت استاد احولی را کاندر آ
زو برون آر از وثاق آن شیشه را
گفت احول زان دو شیشه من کدام
پیش تو آرم بکن شرح تمام
گفت استاد آن دو شیشه نیست رو
احولی بگذار و افزون‌بین مشو
گفت ای استا مرا طعنه مزن
گفت استا زان دو یک را در شکن
چون یک بشکست هر دو شد ز چشم
مرد احول گردد از میلان و خشم
شیشه یک بود و به چشمش دو نمود
چون شکست او شیشه را دیگر نبود
خشم و شهوت مرد را احول کند
ز استقامت روح را مبدل کند
چون غرض آمد هنر پوشیده شد
صد حجاب از دل به سوی دیده شد
چون دهد قاضی به دل رشوت قرار
کی شناسد ظالم از مظلوم زار

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 1314166

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 9
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۷:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۳
    9 6
    درود بر شما
  • مهاجری IR ۱۸:۵۵ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۳
    7 8
    کاش میگفتید اصلا ایران مال متعلق به کیست و پول ساخت آن از کجا آمده است و آقای اتصاری به کجا وصل است . حکایت عرق فروشی است که بالای مغازه اش حرام بودن خوردن آن را با خط درشت نوشته بود .
    • AE ۱۱:۲۹ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۴
      2 0
      دقیقا نکته ای که مهم است اینه که الان که از همه طرف افراد زیادی - بعضا با مستندات- در مورد ابهام در منابع مالی و تخلفات وسیع در ساخت ایران مال صحبت میکنند، کسی به عنوان مدعی العموم یا حتی برای شفافیت، پیگیر این صحبتها نیست
  • حسین IR ۲۰:۲۱ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۳
    9 14
    با این منطقِ آقای مختاباد، ورود پول کثیف به هنر یا پول شویی در سینما قابل توجیحه. چون بنا به اظهارنظر صریح ایشون؛ مشکلات شخصی یا مالیِ صاحب پول، ربطی به هنرمند نداره.
    • AE ۱۲:۰۸ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۴
      15 4
      متاسفانه این از کج فهمی شماست که مطلب رو درک نکردید ایشون هیچ جا اشاره نکردند که پول کثیف مجاز به ورود به هنر است صحبت ایشون حول این محوره که هنرمند از کجا بدونه این پول که در پروژه ای وارد شده آلوده است یا خیر این وظیفه مسئولینی است که مدام دم از مبارزه با فساد میزنند تا جلوی ورود پول آلوده را نه فقط به هنر بلکه به کل چرخه اقتصادی بگیرند اگر هنرمند قرار بود منبع پول را پیدا کند که هرکدام باید یک هیئت تحقیق و تفحص مالی داشته باشند
  • محمد IR ۱۰:۱۸ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۴
    3 4
    آقای مختاباد ؛ مورد علی حاتمی و محسن مخملباف فرق دارد ، در آنها کل مساله به تاریخ پیوسته است و هم ظالمین هم مظلومین ماجرا هر دو سالهای سال است که مرده اند و به قولی هفت کفن پوسانده اند ،درحالی که در مورد ایران مال ما از مساله ای صحبت می کنیم که مال زمان حال حاضر است و تازه مالک آن هم در اوج قدرت !
    • IR ۲۰:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۴
      2 1
      چی ربطی داشت؟!
  • ناشناس IR ۱۹:۴۹ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۵
    0 2
    یعنی این مثل الان مصداق دارد؟این مثل برای کسی است که مورد تهمت کار انجام نداده قرار میگیرد اینجا که فعل توسط دو نفر انجام شده درست و غلط را کار ندارم اما برای مثل آوردن قدری دقت کنید
  • ساز مخالف ES ۰۱:۴۵ - ۱۳۹۸/۰۸/۰۶
    0 2
    در چنین شرایطی همون طور که بعضی با قلمشون توهین می کنند، برخی دیگر با قلمشون ماست مالی می کنند. نوشته های زیادی از جمله از آقای مختاباد و آقای زیدآبادی منتشر شده که این قضیه رو توجیه کنند. من اصلا به پولشویی و رانت برای ایران مال کاری ندارم ولی چقدر بهتر می بود که فیلمبرداری این کار در جایی انجام نمیشد که مصداق اختلاف طبقاتی پایتخت است. راز ماندگاری یک اثر هنری لزوما سر و صدا و زر و زیور نیست.