یکی از قوانین آرتور سی.کلارک میگوید: «هرگونه فناوری پیشرفتهای از سحر و جادو غیرقابل تشخیص است». وقتی پیشرفتهای علمی و فناوری طی چند قرن بهوقوع بپیوندند، باور آن برای افراد راحتتر است؛ اما وقتی چنین اتفاقی در عرض چند سال رخ دهد، انسانها به سختی آن را باور میکنند و احساس میکنند این پیشرفت نوعی جادو است.
آپولو نمونهای از این پیشرفتهاست که حتی سریعتر از آنچه فکرش را بکنید، رخ داد. ما در عرض 8 سال از عدم امکان پرواز در فضا به نقطهای رسیدیم که میتوانستیم در ماه زندگی کنیم. این اتفاق برای پیرترین مرد آن زمان یعنی چارلی اسمیت که در سال 1842 / 1221 به دنیا آمده بود، غیرقابل درک بود و نمیتوانست باور کند که این مرد سوار بر این فضاپیما قرار است به کجا سفر کند! حتی مایکل کالینز نیز که خود یکی از طراحان این ماموریت بودریال روزی گفت که احساس میکند دراین ماموریت نوعی جادو نهفته بوده است.
جهشهای علمی و فناوری نیازمند کنجکاوی و ذکاوت علمی است و آپولو نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. اولین بار یکی از دانشمندان مطرح نجوم، هارولد آری، به ناسا گفته بود که ماه بهدلیل نداشتن اتمسفر بهاحتمال زیاد حاوی آثار بسیار زیادی از دوران اولیه شکلگیری منظومه شمسی است. همین حرف هوشمندانه بود که جرقهای را در ناسا زد و آتشی را روشن کرد و ناسا را واداشت تا سرمایهگزاری جاهطلبانهای را در یک برنامه اکتشافی ماه توسط انسان انجام دهد و به فرود انسان بر این دنیای ناشناخته بیاندیشد.
در همین زمان، ناسا با عدم اطمینان از پذیرش طرحهایش، تعدادی از برنامههای آینده خود را برای رییسجمهور جدید، جان اف.کندی آماده کرده بود که مهمترین آنها طرح یک سفر اکتشافی بزرگ به ماه بود. هزینه این برنامه توسط ناسا 11 میلیارد دلار تخمین زده شده بود و همین مورد ممکن بود به رد آن بیانجامد؛ اما ناسا باز هم شانس خود را امتحان کرد.
این موضوع 12 آوریل 1961 / 23 فروردین 1350 یعنی درست سه ماه پس از روی کار آمدن کندی مطرح شد. در این زمان بود که یوری گاگارین بزرگ، لقب اولین انسانی را که در مدار زمین قرار گرفت، از آن خود کرده بود.
کندی بلافاصله با معاون خود مشورت کرد و این جانسون بود که تصویب این برنامه را به وی توصیه کرد. کندی در ابتدا زیاد مطمئن نبود. هیچ ضمانتی برای موفقیت نبود. اما جانسون او را به این کار تشویق کرد و گفت: «دومین بودن در فضا یعنی دومین بودن در هر چیزی» و کندی برای بالا بردن سطح غرور ملی این توصیه را پذیرفت.
در آن زمان مهندسان بر این باور بودند که این کار شدنی نیست؛ اما در مقابل تمامی این تصورات راکت ساترن 5 در شانزدهم جولای 1969 / 30 تیر 1348 توانست انسان را از سطحی در یک دنیا به سطحی در دنیایی دیگر منتقل کند. تمام کسانی که روی آپولو کار میکردند، نفسشان از این اتفاق و موفقیت بزرگ بند آمده بود. بقیه افراد هم آن را چیزی در حد یک معجزه قلمداد میکردند.
3 روز بعد انسان وارد دنیایی دیگر شد. او از اولین لحظاتی که قدم بر سطح ماه گذاشت، شروع به مستندسازی و جمعآوری نمونههایی از سطح آن کرد و با آزمایشگاههای زمینی به اشتراک گذاشت.
ما در این زمان باز هم نیازمند پروژههایی از این دست هستیم تا روحمان را پرواز دهد و در قلبهایمان بنشیند. پروژههایی که الهام گرفته از هوش و ذکاوت علمی باشند و با قوه ابتکار مهندسان انجام شوند.
یکی از نویسندگان معروف، جی بینبریج، از آپولو تحت عنوان «داستانی از مهندسانی که سعی داشتند به بهشت برسند» یاد کرده است. آیا دوباره زمان آن نرسیده است که دانشمندان و مهندسان ما سعی کنند نسل انسان را به بهشت ببرند؟
بیبیسی، ترجمه: فریبا فرهادیان
نظر شما