سیدعلی موسوی خلخالی:
روابط ایران با کشورهای عربی منطقه به ویژه کشورهای عربی شورای همکاری خلیج فارس و در راس آنها عربستان سعودی و متحدانش در این شورا چندان حسنه نیست. به ویژه در وضعیت فعلی که از یک طرف تحولات بحرین، لبنان، عراق و کشورهای انقلابی عربی وجود دارد و از سوی دیگر اتهامهایی که به ایران زده میشود که تازهترین آنها اتهام امریکا به ایران بر سر ترور عادل جبیر، سفیر عربستان در واشنگتن بوده است. در همین رابطه خبرآنلاین مصاحبهای را با تمام سلام، نماینده مجلس لبنان از جریان 14 مارس و وزیر فرهنگ اسبق لبنان در دولت فواد سنیوره و پسر صائب سلام، نخستوزیر و سیاستمدار اسبق لبنانی انجام داده است که در زیر میخوانید.
جناب تمام سلام چرا روابط ایران و عربستان تا این اندازه تیره شده است. در حالی که چند سال پیش روابط دو کشور تا بدانجا حسنه شده بود که دو طرف پیمان همکاری گسترده امضا کردند و حتی عربستان در کنار ایران در برابر امارات متحده عربی ایستاد. حالا چه شده که همه این دوستیها نقش بر آب شده و روابط دو کشور تا این اندازه تیره شده است؟
دلیل عمده آن به تحرکات سالهای اخیر ایران در منطقه باز میگردد. ایران تلاش کرده است که از تمامی فرصتها استفاده کند و اجازه ندهد که موقعیتی از دست برود در حالی که عربستان بسیاری از این فرصتها را از دست داده است. برای همین عربستان از این که میبیند ایران از این فرصتها استفاده کرده و خودش نتوانسته بهرهای ببرد بسیار ناخرسند است. مثلا تاثیری که ایران در تحولات اخیر منطقه به ویژه در جهان عرب به ویژه انقلابهای عربی گذاشته است. در بیشتر کشورهای عربی که انقلاب در آنها رخ داده، گرایش مردم به ایران و اندیشههای ایرانی مشهود است و این برای عربستان راضیکننده نیست. این مساله باعث شده تا آنها هر اتفاقی را ماحصل توطئه خارجی بدانند و فورا هم ایران را پشت آن اتفاق ببینند یا بگویند که مثلا فلان اتفاق اگر افتاد به این دلیل بوده که ایران تحرکی داشته است. آنها در این مواقع میبینند که بازنده این معادلهاند در حالی که زمان از دست میرود و ایران از فرصتها بهره میبرد و در این عرصهها همچنان پویا و فعال است.
ایران اخیرا متهم شده که در ترور سفیر عربستان در واشنگتن دست داشته است و به همین دلیل نیز عربستان قصد دارد پروندهای تهیه و به شورای امنیت بفرستد، نظر شما در این زمینه چیست؟
حقیقتش من چندان ترور سفیر عربستان توسط ایران را باور نمیکنم. ایران چرا باید دست به چنین کاری بزند. ترور عادل جبیر چه سودی برای ایران دارد. من گمان نمیکنم که اخباری که در این زمینه منتشر میشود، چندان قابل اعتنا باشد...
اما جنجال گستردهای به پا شده است و امریکا آن را دستاویز قرار داده تا علیه ایران وارد عمل شود.
فقط جنجال تبلیغاتی است. همین. چرا امریکاییها دیگر صحبت از آن نمیکنند. انگار که از مطرح کردن این موضوع پشیمان شدند و نمیخواهند چیزی درباره آن بگویند. پس از اعلام مواضع مقامات امریکایی در همان روزها ما دیگر شاهد هیچ موضعی از سوی امریکاییها در این زمینه نیستیم. پروندهای را مطرح کردهاند و خود را کنار کشیدهاند، در این میان ایران و عربستان تنها رها شدهاند و دائما علیه یکدیگر موضع میگیرند. در حالی که امریکا دیگر صحبتی در این زمینه نمیکند. این مساله خالی از دو حالت نیست، یا عربستان و امریکا از قبل هماهنگ شده چنین بازیای را آغاز کردهاند یا عربستان ندانسته به ابزار فشار امریکا علیه ایران تبدیل شده است و چون به دنبال منافع خاصش در برابر ایران است تلاش میکند که از این موقعیت بهرهبرداری کند.
به نظر شما عربستان باید در قبال این پرونده چه سیاستی را پیش بگیرد؟
من در دیدارم با سفیر عربستان نیز گفتم، بیمحابا وارد بازی نشوید. ببینید سود و زیان این بازی چقدر است. امریکا هنوز هیچ سندی که ثابت کند ایران در این اتفاق دست داشته ارائه نکرده است. عربستان خیلی زود وارد گود شد. در حالی که به ادعای امریکاییها سفارت اسرائیل نیز مورد هدف بوده است. ولی تا کنون اسرائیل هیچ موضعی نشان نداده است. عربستانیها باید از خود بپرسند که چرا اسرائیل از ابتدای ماجرا تا کنون هیچ موضعی نگرفته است ولی خودشان از روز نخست وارد میدان شدند و اکنون هم تنها رها شدهاند. به اعتقاد من تخریب روابط ایران و عربستان به ضرر هر دو طرف است. ایران و امریکا با یکدیگر رابطه مستقیم ندارند در حالی که ایران و عربستان با یکدیگر رابطه مستقیم دارند و همسایه هم محسوب میشوند. این درست نیست که دو همسایه این گونه علیه هم وارد عمل شوند. باید بنشینند و گلایههایی که از هم دارند را مطرح کنند و مشکلاتی که دارند را یک به یک حل و فصل کنند. این به نفع هر دو طرف است.
همواره مطرح بوده است که بحران ایران با کشورهای حاشیه خلیج فارس به دلیل بحث جزایر سه گانه و ادعای دخالت ایران در امور داخلی بحرین است. چگونه میتوان از این تنشها کاست و اجازه نداد روابط دو طرف تا این اندازه تیره شود؟
به نظرم میتوان از این تنشها دوری کرد اگر نوع تعامل کشورها با یکدیگر تعریف شود. ایران کشوری است که به شیعی بودنش و حمایتش از شیعیان معروف است در حالی که عموم کشورهای عربی سنیمذهب هستند. باید چارچوبی برای تعامل کشورهای سنی با ایران شیعی تعریف شود تا از حجم تنشها کاسته شود. عمده تنشهای ایران و کشورهای منطقه بعد طایفهای دارد. کشورهای عربی از حمایتهای ایران از جامعه شیعی عربی ناخرسندند، چرا که میگویند این مساله باعث تقویت آنها در برابر سنیها شده و باعث میشود تا آنها با قدرت بیشتری مطالبات تازهای را مطالبه کنند. این مشکل اصلی است. هر گاه تعاملات رنگ و بوی طایفهای بگیرد مشکلاتی این چنینی به وجود میآید که حتی میتواند بسیار متشنجتر از وضعیت فعلی هم شود. چنین حالتهایی نه تنها هیچ سودی ندارد بلکه ضررهای بسیاری را نیز به دنبال دارد.
آیا میتوان به این دلایل، آن طور که کشورهای عربی میگویند، سیاست خارجی ایران را نقد کرد؟
ایران لازم است که احترام کشورهای حاشیه خلیج فارس را نگه دارد. هر چه باشد این کشورها با ایران تفاوت عمیقی دارند، هم مذهبی و هم فرهنگی. ایران باید نقش آنها را در منطقه و محیط پیرامونیشان بپذیرد. مسالهای که وجود دارد این است که کشورهای عربی گمان میکنند ایران قصد دارد با نزدیک شدن و هماهنگی با کشورهای بزرگ دیگر بر آنها تاثیر بگذارد. این اتهام تازهای نیست. کشورهای عربی همیشه از نزدیکی ایران به کشورهای بزرگ دنیا نگران بودهاند. ایران این ظرفیت را دارد که به یک قدرت بزرگ منطقهای تبدیل شود و در کنار کشورهای بزرگ دنیا بایستد. این مساله همواره باعث نگرانی کشورهای عربی بوده است.
ایران و سوریه در منطقه محوری تشکیل دادهاند که به واسطه این محور توانستهاند نقشآفرینی گستردهای در کشورهای منطقه داشته باشند. به نظر شما این مساله تا چه اندازه میتواند بر روابط ایران با کشورهای عربی تاثیر بگذارد؟
این مساله فقط مختص به روابط ایران با سوریه نیست. این درست است که ایران و سوریه محوریتی تشکیل دادهاند و به واسطه آن تلاش میکنند بر محیط پیرامونی خود تاثیر بگذارند ولی ایران به طور کلی درصدد نفوذ در همه کشورهای عربی است چه با سوریه چه بدون سوریه. در عراق، عربستان، مصر یا هر کشور دیگری ایران تلاش دارد که نفوذ کند. طبیعی است که این مساله بر روابط ایران با دولتهای آن کشورها به مشکل بر میخورد.
کشورهای عربی با هر گونه حمله نظامی به ایران بر سر پرونده هستهایاش مخالفت کردهاند. آیا این مساله میتواند تاثیری بر روابط ایران و عربستان بگذارد؟
کشورهای عربی همواره تلاش کردهاند که در امور داخلی دیگر کشورها دخالت نکنند. در حال حاضر نیز این سیاست در دیپلماسی آنها حاکم است. از این رو در موقعیتی نیستند که بخواهند در درگیریهای کشورهای دیگر دخالت کنند...
اما ایران که کشور دیگر نیست. ایران همسایه جامعه عربی است و ملت عرب توجه بسیاری به آن دارند.
بله. ایران با مصالح جامعه عربی و حقوق ملت عرب عجین شده است. اما هر دو طرف باید در سطحی باشند که در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند. چنین هدفی نیز تنها از طریق تفاهم و سنجیدن سود و زیان یکدیگر حاصل میشود. ایران و کشورهای عربی باید با حفظ معیار سنجش سود و زیان جایگاه خود را در جهان عرب تعریف کنند.
بسیاری میگویند ایران باعث شد تا دولت سعد حریری سقوط کند و دولت نجیب میقاتی بر سر کار بیاید. نظر شما چیست؟
دخالتهای خارجی در لبنان چیز تازهای نیست. ما اگر بخواهیم ایران را متهم کنیم باید عربستان و سوریه و امریکا و فرانسه، همه را متهم کنیم. در حالی که سودی که ما از ایرانیها در لبنان دیدهایم بیشتر از اروپاییها و امریکاییها بوده است. لبنان جایی برای سهمخواهی است. همه به دنبال سهمشان هستند. حالا در این میان میدانداریها تغییر میکند و هر کسی بنا به قدرت و قوتش میداندار میشود. برای همه روشن است که ایران از حزب الله حمایت میکند. حزب الله هم میداندار تحولات اخیر لبنان بود و باعث شد دولت سعد حریری سقوط کند و نجیب میقاتی به قدرت برسد. فعلا هم دولت در اختیار حزب الله و همپیمانانش است که مورد حمایت ایران هم قرار دارد. از ابتدایی که حزب الله تشکیل شد یک معاهده همکاری تنگاتنگ میان این دو وجود داشته است. پس میتوان گفت که ایران بر تصمیمهای حزب الله تاثیر میگذارد اما بر خلاف دیگر کشورها هیچ گاه استقلال لبنان را زیر سوال نبرده است.
صحبت از مسلح ساختن ارتش لبنان توسط سلاحهای ایرانی است. به نظر شما چنین اتفاقی چه تاثیری بر روابط لبنانی – عربی میگذارد؟
به نظر من ارتش لبنان باید مسلح شود و به طور زیر بنایی مجهز به پیشرفتهترین سلاحها باشد. این حق لبنانیها است. همه میدانند که بیخ گوش ما دشمن اسرائیلی سمجی است که به هیچ کس رحم نمیکند. ما باید برای رویارویی با آن در هر لحظهای آماده باشیم. درباره مسلح ساختن ارتش و تقویت آن نیز به اعتقاد من سلاح از هر کجا بیاید برای ارتش ما مفید است. اگر ایران به ما سلاح دهد ما با کمال میل آن سلاحها را از آن میخریم. وقتی امریکاییها از فروش سلاح به ما سر باز میزنند و خلف وعده میکنند، طبیعی است که نیازهای نظامی خود را از جای دیگری تامین کنیم. البته این به معنای قبول مسئولیت و التزام در برابر آن کشور نیست. کما این که اگر از امریکا یا روسیه یا فرانسه هم سلاح میخریدیم بنا نبود بنده آنها شویم. در حال حاضر ایران اعلام آمادگی کرده است که نیاز تسلیحاتی ما را تامین کند، ما هم با کمال میل میپذیریم.
26249
نظر شما