کلاهبرداری انرژیدرمانگرقلابی از دختران جوان
شرق: مردی با معرفی خودش به عنوان مقام ارشد دولتی و دکتر انرژیدرمانی از دختران جوان خواستگاری و از آنها کلاهبرداری میکرد. به گزارش خبرنگار ما، این پرونده تیر سال گذشته با شکایت دختری جوان در دادسرای ناحیه 6 تهران به جریان افتاد و شاکی خبر داد مردی به نام «هادی آمادهباش» که خود را یکی از مقامات ارشد دولتی معرفی کرده بود، پس از جلب اعتماد او و خانوادهاش از وی کلاهبرداری و از منزل پدرش سرقت کرده است.
پرونده وقتی در اختیار کارآگاهان پایگاه سوم پلیس آگاهی قرار گرفت، آنها ابتدا به بازجویی از مالباخته پرداختند تا از جزییات کلاهبرداری مطلع شوند. دختر جوان توضیح داد: «بهار سال گذشته بود که هادی آمادهباش به بهانه ازدواج با من طرح دوستی ریخت و به خانوادهام نزدیک شد. در طول مدت آشنایی با هادی، او بارها درباره فعالیتهای تجاریاش صحبت و عنوان میکرد با توجه به جایگاه و سمت دولتی مهمی که دارد با بسیاری از ارگانها در ارتباط است و حتی به مدت هشت سال نیز در منطقه تجاری کیش مسوولیت داشته و در آنجا نیز فعالیت تجاری کرده و به همین علت میتواند از طریق ارتباطات و آشنایانی که دارد، در انجام فعالیتهای بازرگانی و تجاری بهراحتی فعالیت کند. ارتباط من با هادی، همچنان ادامه داشت تا اینکه یک روز او پیشنهاد داد از طریق سرمایهگذاری در یکی از فعالیتهای اقتصادی بسیار مهم، منبع درآمد مناسبی برای خودم ایجاد کنم. او به این بهانه مبلغ 12میلیون تومان از من گرفت تا به قول خودش برایم سهام بخرد. پس از گذشت چند روزی از این ماجرا، هادی به بهانه خواستگاری رسمی به خانه ما آمد و همان حرفهایی که به من گفته بود را برای خانوادهام تکرار کرد و به این ترتیب او توانست به خانواده ما راه پیدا کند و هر روز اعتماد من و خانوادهام به او، بیشتر از روز قبل میشد.»
دختر جوان ادامه داد: «زمستان سال گذشته بود که یک روز من به همراه هادی، برای انجام مقدمات ازدواج و خرید وسایل به مرکز شهر رفتیم و هادی ناگهان گفت دیروز دندانش را جراحی کرده و به خاطر درد شدید نمیتواند مرا همراهی کند، برای همین از من خواست خودم به تنهایی، هرچه احتیاج دارم بخرم. او به بهانه استراحت کردن، کلید خانه را از من گرفت. زمانیکه به منزل بازگشتم هرچه زنگ زدم، کسی در را باز نکرد و تلفنهمراه هادی نیز خاموش بود. به همین علت با مادرم تماس گرفتم و پس از دقایقی به منزل بازگشت و وارد خانه شدیم در حالیکه انتظار داشتم شوهر آیندهام را در حال استراحت ببینم، با صحنه عجیبی روبهرو شدم. تمام کشوهای اتاق مادرم به هم ریخته بود. زمانیکه به همراه مادرم شروع به وارسی وسایل داخل اتاق کردیم، متوجه شدیم بیش از 10میلیون تومان طلا و جواهرات به سرقت رفته است. چندینبار با هادی تماس گرفتم اما دیگر از او هیچ خبری نشد تا اینکه اطمینان پیدا کردم این سرقت توسط او انجام شده است.»
کارآگاهان در اولین مرحله از اقدامات خود به بررسی اطلاعاتی که مالباخته در اختیار آنها گذاشته بود پرداختند و مشخص شد تمامی آدرسها و نشانیهای محل کار، شغلها و عناوین دولتی مورد ادعای هادی، دروغ بوده و حتی تعدادی از این آدرسها نیز وجود خارجی ندارد. در حالیکه به نظر میرسید، هیچگونه اطلاعات قابلبهرهبرداریای از متهم وجود ندارد، شاکی در اظهاراتی به کارآگاهان گفت مبلغ دو میلیون از مجموع 12 میلیون تومانی را که هادی از او دریافت کرده، به حساب بانکی او واریز کرده است. کارآگاهان به بررسی حساب بانکی مورد نظر پرداختند و اطلاع پیدا کردند هویت هادی آمادهباش هویتی مجعول است و نام واقعی این جوان 28 ساله «هادی.ح» است.
کارآگاهان پس از پی بردن به هویت واقعی متهم، علاوه بر شناسایی تعداد دیگری از مالباختگان که هادی به همان شیوه اقدام به کلاهبرداری از آنها کرده بود، موفق به شناسایی محل تردد متهم در «پارک دانشجو» شدند. پس از آن یکی از شکات پرونده با مراجعه به پایگاه سوم پلیس آگاهی عنوان کرد متهم را به صورت کاملا اتفاقی در پارک ساعی مشاهده کرده اما هادی به محض دیدن او، متواری شد. به این ترتیب پارک دانشجو و پارک ساعی تحت مراقبت درآمد تا اینکه سرانجام متهم روز دوشنبه هفته گذشته در پارک دانشجو در حالیکه تلاش داشت با همان شگرد قدیمی خود، دختر جوان دیگری را فریب دهد، توسط کارآگاهان شناسایی و دستگیر شد. متهم هنگام بازداشت همچنان اصرار داشت با معرفی خود به عنوان مامور وابسته به دولت و طرح این موضوع که از کارآگاهان شکایت خواهد کرد، زمینه فرار خود را ایجاد کند اما موفق به این کار نشد و ماموران پس از بازرسی بدنی هادی اسناد و مدارک متعلق به یکی دیگر از مالباختگان را پیدا کردند.
پس از انتقال متهم به پلیس آگاهی، شاکی جدید نیز اقدام به طرح شکایت کرد و هادی علاوه بر آنکه خود را به عنوان مامور معرفی کرده، مدعی شده بود که در زمینه «انرژیدرمانی» هم مدرک دکترا دارد.
سرهنگ محمدرضا ذاکراستقامتی، رییس پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران با تایید این خبر گفت: «با دستگیری متهم و انجام تحقیقات تکمیلی مشخص شد او به هیچ عنوان به هیچ ارگان و سازمان دولتی وابستگی نداشته و حتی دارای محل مشخصی برای زندگی نبوده و بلامکان است.» وی با اشاره به اینکه رسیدگی به جرایم متهم در مراحل مقدماتی قرار دارد از تمام مالباختگان که به این شیوه مورد کلاهبرداری یا سرقت اموال و... . قرار گرفتهاند دعوت کرد برای شناسایی متهم و طرح شکایات خود به پایگاه سوم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
4 سال زندان برای مردی که خواهرش را کشت
شرق: مردی که بهخاطر سوءظن به خواهرش او را به دره پرت کرده و به قتل رسانده است به تحمل چهار سال زندان محکوم شد. کارآگاهان پلیس آگاهی جهرم چندی قبل تحقیق درباره مفقود شدن دختری جوان به نام سمیرا را آغاز کردند، والدین سمیرا مدعی بودند فرزندشان به طرز مرموزی مفقود شده و هیچ نشانی از وی وجود ندارد. ماموران بعد از اینکه فرضیه آدمربایی را مردود تشخیص دادند، تصمیم گرفتند با بررسی روابط خانوادگی سمیرا علت ناپدید شدن او را فاش کنند. آنها با دو احتمال مواجه بودند؛ نخست آنکه این دختر بنا به دلایلی از خانه گریخته و دوم اینکه اعضای خانواده او میدانند چه اتفاقی برای فرزندشان رخ داده است و با طرح شکایت صوری قصد دارند مسیر تحقیقات را منحرف کنند. در این مرحله از تجسسها بود که فاش شد سمیرا با یکی از برادران بزرگ خود به نام عیوض به شدت اختلاف داشت. عیوض در بازجوییها حرفهای ضد و نقیضی زد و شک ماموران را برانگیخت به همین سبب وی بازداشت شد و بعد از چند جلسه بازجویی اعلام کرد به خاطر سوءظن به خواهرش او را به قتل رسانده است. این متهم برادرش را به عنوان همدست و شریک جرمش معرفی کرد و باعث دستگیری او شد.
پس از ثبت این اعترافات جسد مقتول در حالی که به آتش کشیده شده بود در ته درهای در خارج از شهر پیدا شد و پرونده با صدور قرار مجرمیت و کیفرخواست در اختیار قضات شعبه چهارم دادگاه کیفری استان فارس قرار گرفت. در این جلسه با توجه به اینکه والدین سمیرا به عنوان اولیایدم از پسران خود گذشت کرده و گفته بودند هیچ شکایتی از آنها ندارند، نماینده دادستان خواستار مجازات آنها به خاطر جنبه عمومی جرم شد. سپس عیوض، متهم ردیف اول با تشریح واقعه به دفاع از خودش پرداخت و گفت: «من مدتی بود که به خواهرم شک داشتم. رفتارهای او باعث آبروریزی شده بود و نمیتوانستم این شرایط را تحمل کنم. سمیرا هم حاضر نبود در رفتارش تغییری بدهد به همین دلیل بالاخره به این نتیجه رسیدم که چارهای جز کشتن او ندارم.»
متهم ادامه داد: «روز حادثه به بهانهای خواهرم را سوار خودروام کردم و او را به خارج از شهر بردم. وقتی نزدیک یک پرتگاه رسیدیم، توقف کردم. سمیرا که فهمیده بود، قصد دارم بلایی سرش بیاورم سعی کرد با داد و فریاد در برابرم مقاومت کند ولی من به زور او را از ماشین پیاده کردم و لب دره بردم و از آنجا او را به پایین پرت کردم.»
این جوان در ادامه گفت: «بعد از سقوط سمیرا خودم هم ته دره رفتم تا مطمئن شوم فوت کرده است. سپس برای اینکه جسد شناسایی نشود با بنزین آن را به آتش کشیدم، البته برادر دیگرم هم در این کار به من کمک کرد.»در ادامه این جلسه متهم ردیف دوم نیز از خودش دفاع کرد. او با رد اتهام دست داشتن در خواهرکشی گفت: «وقتی عیوض به من تلفن زد و خبر داد چه کار کرده است به محل حادثه رفتم و با کمک هم جنازه را به محل دیگری بردیم، در آنجا گودالی حفر و پیکر سمیرا را دفن کردیم.»
بنا بر این گزارش در پایان این جلسه هیات قضات وارد شور شدند و عیوض را به اتهام قتل عمد به تحمل چهار سال حبس محکوم کردند. قضات همچنین برای متهم ردیف دوم مجازات 21 ماه حبس در نظر گرفتند. سپس این پرونده به دیوانعالی کشور رفت و رای صادره مورد تایید قرار گرفت.
ترفند تازه برای سرقت از مشتریان عابربانکها
شرق: سارق حرفهای برای اینکه بتواند کاربران دستگاههای خودپرداز را فریب دهد و از آنها سرقت کند، حقه تازهای را به کار بست. این مرد از طعمههایش میخواست در ازای انتقال وجه به حساب آنها مبلغ موردنظر را به صورت نقدی به پرداخت کنند، اما بعد از گرفتن پول فرار میکرد. به گزارش خبرنگار ما زن جوانی ساعت 19:30 روز چهارم مهر به کلانتری افسریه رفت و طی شکایتی به ماموران گفت: «وقتی مشغول کار با دستگاه خودپرداز بودم، جوانی حدودا 30 ساله سراغم آمد و گفت تمام مبلغ مجازی را که میتوان روزانه از حسابهای عابر بانک برداشت کرد، دریافت کرده و هنوز نیاز فوری به پول دارد او گفت 200هزار تومان را به حسابم کارت به کارت خواهد کرد تا من این مبلغ را به صورت نقدی به او بدهم. من هم قبول کردم و 200هزار تومان را به وی پرداخت کردم و او به این بهانه که باید سریع خودش را به بیمارستان برساند، فرار کرد. بعد از رفتن او وقتی حسابم را بررسی کردم، فهمیدم هیچ پولی برایم واریز نشده است.» کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی، پس از به جریانافتادن این پرونده موفق به شناسایی تعداد دیگری از مالباختگانی شدند که به شیوه مشابه مورد کلاهبرداری قرار گرفته بودند. یکی از مالباختگان گفت: «برای گرفتن پول به عابر بانکی در منطقه افسریه مراجعه کرده بودم که ناگهان جوانی با چهرهای نگران به من نزدیک شد و گفت: «پسر کوچکم در بیمارستان است و برای بستریشدن نیاز شدیدی به پول دارد»؛ این جوان در ادامه، با طرح این داستان که امروز صبح مبلغ 200هزار از عابر بانک برداشت کرده و دستگاه، پول نقد بیشتری به او پرداخت نمیکند، از من خواست تا این مبلغ را به او پرداخت کنم و او نیز 200هزار تومان را از طریق کارت به کارت به من بازگرداند؛ با شنیدن این صحبتها و نگاهکردن به چهره بسیار ناراحت این جوان قبول کردم تا این کار را برای او و پسر کوچکش انجام دهم. زمانیکه 200هزار تومان را به او دادم، او به سرعت مقابل دستگاه خودپرداز ایستاد و به ظاهر شروع به انتقال پول به حساب عابر بانک من کرد و در پایان ضمن تشکر به سرعت از محل رفت. بعد از آن در کمال تعجب متوجه شدم هیچ پولی به حساب من واریز نشده است.» کارآگاهان همچنان در تعقیب متهم بودند تا اینکه روز 9مهر زن جوانی دست سارق را رو و او را گرفتار کرد. این زن در حال انتقال وجه نقد به حساب عابربانک یکی از بستگان نزدیک خود بود که متهم با نزدیکشدن به وی همان درخواست را مطرح کرد. زن جوان ضمن دادن پاسخ مثبت به درخواست این مرد، از وی خواست ابتدا پول به حساب او واریز شود تا همان مبلغ را پرداخت کند متهم که منتظر چنین رفتاری نبود، به یکباره تصمیم به فرار گرفت. در همین هنگام زن جوان در حالی که فریاد میکشید درخواست کمک کرد و به این ترتیب متهم توسط مردم و ماموران گشت دستگیر شد. این جوان 33ساله که علیرضا نام دارد ابتدا سعی کرد خودش را بیگناه معرفی کند، اما در جریان تحقیقات معلوم شد موتوسیکلت او سرقتی است و وی سابقه جعل اسکناس نیز در پروندهاش دارد، ضمن اینکه تعدادی از مالباختگان به مراجعه به پلیس آگاهی علیرضا را به عنوان سارق فریبکار شناسایی کردند. علاوه بر این تصاویر به دست آمده از دوربینهای مداربسته بانکها ثابت میکرد این جوان همان سارق تحت تعقیب است به همین سبب علیرضا ناچار شد جرایمش را گردن بگیرد. او با اعتراف به دهها فقره سرقت به شیوههای مشابه در مناطق مختلف بهویژه افسریه، خیابان دماوند، خیابان 17شهریور، مسعودیه، تهرانپارس، میدان امامحسین(ع) و... . انگیزه خود را تهیه هزینه خرید موادمخدر شیشه و کراک عنوان کرد. بنا بر این گزارش سرهنگ کارآگاه محمد اشراقی، رییس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران ضمن تایید این خبر گفت: «با اعترافات صریح متهم به دهها فقره سرقت و با توجه به افزایش احتمالی تعداد مالباختگانی که به این شیوه مورد سرقت و کلاهبرداری قرار گرفتهاند، مجوز انتشار بدون پوشش چهره متهم، توسط بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 14 تهران صادر شده است؛ بنابراین از کلیه مالباختگانی که موفق به شناسایی متهم شدهاند دعوت میشود برای طرح شکایات خود به پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.»
کودک گمشده به آغوش خانوادهاش بازگشت
پلیسخبر: دختر هفتساله مبتلا به صرع که مفقود شده بود با تلاش ماموران به خانوادهاش تحویل داده شد. سرهنگ ولیالله یاخچیبیگلو رییس کلانتری سلیمانیه گفت: «ماموران روز پنجشنبه حین گشتزنی در حوزه استحفاظی خود ضمن مشاهده کودک حدودا هفتساله مجهولالهویهای که قادر به صحبت کردن نبود، وی را به کلانتری انتقال دادند. این مقام انتظامی ادامه داد: این کودک در کلانتری به علت داشتن بیماری صرع دچار تشنج شد و توسط یکی از ماموران به بیمارستان امام حسین(ع) برای درمان انتقال پیدا کرد. وی افزود: در بررسی به عمل آمده مشخص شد خانواده کودک طی چند روز گذشته گمشدن کودکشان را به پلیس اطلاع دادهاند به این ترتیب دختربچه به خانوادهاش تحویل داده شد.
نقد ریشه قتلهای ناموسی
شرق: قتلهای ناموسی را به هیچعنوان نمیتوان در دسته جنایتهای ناشی از بیماریهای روانی قرار داد. این قتلها به این دلیل است که قبح روابط جنسی کاهش یافته و در حال افزایش است.هرچند آمار دقیقی درباره روابط دختر و پسر در دست نیست اما باتوجه به وجود موانعی مانند وضعیت نامناسب اشتغال و نگرانی مسکن، برخی افراد به جای ازدواج به سوی روابط جنسی خارج از ازدواج تمایل پیدا کردهاند که چنین روابطی در مواردی به قتلهای ناموسی منتهی میشود.
در واقع، افراد با قتل ناموسی میخواهند با ریختن خون، آنچه را که «یک ننگ» میپندارند، پاک کنند. براساس تفکری که در بخشی از فرهنگ ایرانیان ریشه دوانده، مثلا اگر خواهری عملی انجام دهد که ننگ خانواده تلقی شود، برادر وی مجاز دانسته میشود برای پاککردن این ننگ، خواهرش را به قتل برساند.
در پروندهای که برادر، خواهرش را در استان فارس به قتل رساند، نکتهای که باید به آن توجه شود، عقوبتی است که شامل حال متهم شده، مجازات عملی که حکم آن ممکن است اعدام و حبس طولانیمدت باشد با رضایت اولیای دم به چهار سال کاهش یافته است. میتوان این اتفاق را نتیجه ابهامات قانونی دانست که همیشه اولیای دم با بخشش باعث تخفیف در مجازات میشوند.البته میتوان این موضوع را از دو جنبه مثبت و منفی مورد بررسی قرار داد، از این بابت که اولیای دم فرزند خود را به خاطر این بخشیدهاند که به دلیل تعصب خانوادگی این قتل را انجام داده است. همچنین خلأ قانونی موجود جنبه منفی ماجراست، اما این جنبه که اولیای دم به این باور رسیدهاند که قصاص تنها راه برخورد با قتل نیست جنبه مثبت این پرونده است، برای اینکه افراد به خود اجازه میدهند در مورد دیگران به این راحتی قضاوت کنند و دست به قتل بزنند ناشی از یک فرهنگ غلط در جامعه است و این برادر نیز براساس یک فرهنگ غلط و باور به غیرت چنین کاری را کرده است.
از طرفی جامعه به طرف تکنولوژی، تراکم جمعیت و مصرفی شدن پیش رفته و همه اینها به خاطر این است که نقش پول در جامعه تعیینکننده شده است، بنابراین این گونه رفتارها یک پیامد طبیعی است، چون برخی دختران به دلیل اقتصاد ناسالم به تنهایی نمیتوانند هزینه نیاز زندگی خود را برآورده کنند پس به سمت ارتباط با دیگران سوق پیدا میکنند که در مواردی ممکن است چنین سرانجامی در انتظار آنها باشد.از طرفی به خاطر اقتصاد ناسالم و پولهای بادآورده، افرادی هستند که به راحتی میتوانند ثروت خود را خرج شهوترانی کنند. در نهایت میتوان گفت برای بهبود چنین وضعی لازم است کار فرهنگی انجام شود تا جامعه به سوی تعقل و رفتار منطقی حرکت کند و افراد نیز سعی کنند با تعقل رفتار و مشکلات خود را با گفتوگو و درک موضوع حل کنند. تا زمانی که چنین کارهایی انجام نشود این دسته قتلها باز هم رخ میدهد.
/5656
نظر شما