با درآمد 2 میلیونی احتیاجی به شوهر ندارم
فارس نوشت: زنی در دادگاه با بیان اینکه مربی خیاطی هستم و ماهیانه 2 میلیون تومان درآمد دارم و و احتیاجی به شوهرم ندارم و فقط مانند یک دوست در کنار او و فرزندم خواهم بود، گفت: نمی‌توانم به زندگی در کنار شوهرم ادامه دهم.
زنی 37 ساله و مردی 45 ساله با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست طلاق توافقی خود را به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کردند.
این زن در حضور قاضی این شعبه با بیان اینکه ما تا به حال یک بار هم دعوا نکردیم، گفت: حدود 18 سال از زندگی مشترکمان می‌گذرد و یک پسر 17 ساله داریم.
وی با اشاره به اینکه عقاید و فرهنگ من با شوهرم متفاوت است، اظهار داشت: در واقع ما زیر یک سقف با یکدیگر سازش نداریم و تا به حال به خاطر فرزندمان یکدیگر را تحمل کردیم.
زن در ادامه افزود: شوهرم کارمند بوده و وضع مالی خوبی دارد ولی نمی‌خواهم در کنارش زندگی کنم؛ همیشه شوهرم آسایش مرا تأمین کرده است ولی طلاق می‌خواهم.
مرد در دادگاه خانواده حضور داشت و با بیان اینکه عاشق همسرم هستم و همین موضوع مرا بدبخت کرده است، گفت: مهریه همسرم 200 سکه بهار آزادی است که تا حالا 32 سکه از آن را پرداخت کرده‌ام.
وی ادامه داد: تاکنون به یکدیگر بی‌ادبی نکرده‌ایم و 2 سال است که همسرم جدا از من زندگی می‌کند؛ من یک بار از روی عصبانیت به دلیل تکرار کلمه طلاق از سوی همسرم به او گفتم که از خانه برود و بلافاصله او رفت و دیگر بازنگشت و من نیز به دنبالش نرفتم.
مرد در پاسخ به پرسش قاضی عموزادی که آیا در حال حاضر می‌خواهی به دنبالش بروی و او را به خانه بازگردانی، گفت: هرگز این کار را نمی‌کنم و با اینکه عاشقش هستم ولی در برابر لجبازی همسرم، لجبازی می‌کنم.
وی با بیان اینکه با یکدیگر همسایه بودیم و من فقط 2 بار به همسرم سیلی زدم و شاید این کارم مرا مستحق جدایی کرده است، اظهار داشت: من مشکل جسمی و روحی ندارم ولی همسرم مدعی است که اگر در کنارش باشم، آرامش ندارد.
زن با بیان اینکه مربی خیاطی هستم و ماهیانه 2 میلیون تومان درآمد دارم و و احتیاجی به شوهرم ندارم و فقط مانند یک دوست در کنار او و فرزندم خواهم بود، گفت: نمی‌توانم به زندگی در کنار شوهرم ادامه دهم.
وی ادامه داد: شوهرم تا به حال 29 سکه از مهریه‌ام را داده و 2 سکه دیگر را این هفته خواهد داد و بقیه را بخشیدم و در حال حاضر طلاق می‌خواهم.
در پایان، قاضی عموزادی رئیس شعبه 268 این مجتمع قضایی خانواده حکم طلاق توافقی را صادر کرد.
شرکت در "عروسی" کار را به "طلاق" کشاند
فارس نوشت: زنی در دادگاه خانواده گفت: شوهرم با من هیچ مشکلی نداشته و با یکدیگر تفاهم کامل داریم ولی یک شب که با اجازه و هماهنگی او به یک مجلس عروسی رفتم، هنگام بازگشت متوجه شدم که او خانه را خالی کرده و فردای آن روز دادخواست طلاق داد.
زنی جوان با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست مهریه 575 سکه‌ای خود را به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کرد.
این زن با اشاره به اینکه 2 سال و 2 هفته است که زیر یک سقف با یکدیگر زندگی کردیم، گفت: هنوز دلیل دادخواست طلاق شوهرم را نفهمیدم.
وی در ادامه با بیان اینکه در مقابل دادخواست طلاق شوهرم، مهریه‌ام را به اجرا گذاشته‌ام، افزود: ازدواج ما کاملاً به صورت سنتی بود و مادرش ابتدا به خواستگاری آمد و بعد از مدتی کوتاه و بدون تحقیق با یکدیگر ازدواج کردیم.
زن با بیان اینکه شوهرم با من هیچ مشکلی نداشت و با یکدیگر تفاهم داشتیم، اظهار داشت: هنوز متوجه نشدم چرا باید از سوی شوهرم دادخواست طلاق داده شود چون ما عاشق هم هستیم.
وی عنوان کرد: شوهرم روز آخر ملاقاتمان مرا به آرایشگاه برد تا به عروسی یکی از دوستانم بروم ولی بعد از بازگشت متوجه شدم که تمام وسایل خانه را با خود برده و حتی یک ریال نیز در خانه باقی نگذاشته است.
زن در ادامه افزود: شوهرم از پرداخت مهریه ترس دارد و این را زمانی متوجه شدم که خانه را خالی کرده و تمام وسایل آن را برده بود بنابراین باید در مقابل دادخواست طلاق او، مهریه که حق من است را خواهان می‌شدم.
وی با بیان اینکه پدر و مادرم استاد دانشگاه هستند، گفت: شوهرم قصد ادامه زندگی با من را ندارد ولی دلیل خود را باید به من بگوید چرا که حق دارم دلیلش را بدانم.
زن بیان کرد: شوهرم هیچ مشکلی با من نداشت و موافق عروسی رفتن من بود بنابراین نمی‌توانم بگویم که او مخالف بوده و باعث جدایی ما شده است.
قاضی عموزادی رئیس شعبه 268 مجتمع قضایی خانواده ونک بعد از شنیدن اظهارات زن، به دلیل عدم حضور مرد و دفاعیات او، ادامه جلسه را به 20 روز بعد موکول کرد.
طلاق رومانتیک زن و مرد برای رسیدن به آرزو‌ها
فارس نوشت: زن و مردی که مدیر عامل یک شرکت بودند، با مراجعه به دادگاه خانواده به دلیل اینکه آرزو‌ها و هدفشان با یکدیگر متفاوت است، خواهان جدایی از یکدیگر شدند.
زنی 33 ساله و مردی 37 ساله با مراجعه به دادگاه خانواده 2 (ونک) دادخواست طلاق توافقی خود را به قاضی حسن عموزادی رئیس شعبه 268 این مجتمع قضایی خانواده ارائه کردند.
زن در برابر قاضی این شعبه با بیان اینکه من شوهرم را دوست دارم، گفت: ما اصلاً با یکدیگر مشکل نداریم بلکه تنها تفاهم نداشته و هدفمان یکی نیست.
وی با اشاره به اینکه حدود 11 سال از زندگی مشترکمان می‌گذرد، اظهار داشت: ما با یکدیگر توافق کردیم که فرزنددار نشویم و طی این 11 سال به قولمان عمل کردیم.
مرد جوان در دادگاه خانواده ونک حضور داشت و با بیان اینکه ما در زندگی مشترک هدفمان با یکدیگر کاملاً متفاوت بود، گفت: همسرم مانند من مدیر عامل یک شرکت است و ما تنها مشکلمان با یکدیگر متغیر بودن هدفمان در زندگی است.
وی که مانند زن لبخند از لبانش محو نمی‌شد، اظهار داشت: ما با یکدیگر به این نتیجه رسیدیم که تنها راه رسیدن به آرزو‌هایمان طلاق است چرا که دوری از یکدیگر برایمان لازم است.
مرد در ادامه افزود: ما تا به حال حتی یک مرتبه نیز با یکدیگر دعوا نکرده و به هم ناسزا نگفته‌ایم؛ در واقع مشکل ما یکی نبودن هدفمان در زندگی مشترک است.
زن در حضور قاضی عموزادی بیان کرد: با یکدیگر به صورت سنتی ازدواج کرده و در حال حاضر خوشحالیم که گذشته را تمام می‌کنیم و به فکر آینده‌ای زیبا هستیم.
وی ادامه داد: اگر در کنار یکدیگر باشیم به آرزو‌هایمان نمی‌رسیم، بنابراین تنها طلاق، راه رسیدن ما به خواسته‌هایمان است.
قاضی عموزادی رئیس شعبه 268 مجتمع قضایی خانواده ونک، حکم طلاق توافقی را صادر کرد.
دستگیری مردی که بر اساس بدگمانی با چاقو همسایه‌اش را کشت
ایسنا نوشت: معاون اجتماعی فرمانده انتظامی گیلان از دستگیری مردی که بر اساس بدگمانی با چاقو همسایه‌اش را به قتل رسانده بود، خبر داد.
سرهنگ مجید مرآت دراین‌باره گفت: متهم که «میلاد» نام دارد دارای دو فقره سابقه کیفری است و چند روز قبل از وقوع حادثه با پدر مقتول بر سر موضوعات پیش پا افتاده و ناشی از سوء تفاهم درگیری لفظی پیدا می‌کند.
معاون اجتماعی فرمانده انتظامی گیلان با بیان اینکه متهم دارای مغازه پارچه‌فروشی و از وضعیت مالی خوبی برخوردار است، افزود: مدتی بعد از درگیری لفظی بین میلاد و پدر مقتول ماموران برای تفتیش وارد مغازه متهم می‌شوند و میلاد گمان می‌کند وی به قصد انتقام‌گیری آدرس مغازه او را به پلیس داده است.
مرآت ادامه داد: پس از این ماجرا میلاد که تعادل روانی خود را از دست داده بود به سمت مغازه مقتول که «عبدالرحمان» نام دارد می‌رود و شروع به دعوا با وی می‌کند که پس از بالا گرفتن دعوا و تجمع مردم، متهم با چاقو یک ضربه به قلب عبدالرحمن می‌زند و متواری می‌شود.
وی با بیان اینکه متهم به محض اطلاع از قتل به دلیل عذاب وجدان، خود را به کلانتری بخش «لشت‌نشاء» معرفی کرد گفت: پرونده متشکله به مراجع قضایی ارجاع شد.
میلاد 36 ساله (متهم به قتل) که دارای دو دختر چهار و هشت ساله است در بازجویی‌ها اعتراف کرد: جایی برای جبران اعتبار و حیثیت خانواده‌ام باقی نگذاشته‌ام و تا آخر عمر از کرده خود پشیمانم و از مردم به ویژه جوانان می‌خواهم که عجولانه تصمیم نگیرند.
حفظ جان خود و فرزند، دلیل زن جوان برای جدایی از همسر معتاد
ایسنا نوشت: زنی جوان در دادگاه مدعی شد: همسرم به دلیل اعتیاد شدیدی که دارد تعادل خود را از دست داده؛ به همین خاطر برای حفظ جان خود و دخترم خواهان طلاق هستم.
این زن ضمن ارائه دادخواست طلاق خود به رئیس دادگاه گفت: هفت سال قبل با ازدواج مجدد خود برای بار دوم اشتباهم را تکرار کردم و در حال حاضر در دادگاه هستم.
وی ادامه داد: قبل از اینکه با همسر دومم ازدواج کنم، یک ازدواج ناموفق داشتم که متاسفانه در ازدواج دومم نیز با شکست مواجه شدم زیرا همسرم اعتیاد دارد و اعتیاد وی به قدری شدید است که بارها به دلیل عدم تعادل، من و دخترم را کتک زده و از خانه بیرون کرده است. من برای حفظ جان خود و دخترم حاضر به ادامه زندگی با او نیستم.
این زن جوان که 28 سال سن داشت، اظهار کرد: در این سال‌ها من مرد خانه بودم و شوهرم در خانه بود. در نهایت تصمیم گرفتم با پس‌اندازهای خود، خودرویی تهیه کنم تا او دیگر بهانه‌ای برای کار نکردن نداشته باشد اما متاسفانه نه‌تنها کار کردن با خودرو کمکی به زندگی‌مان نکرد، بلکه وسیله‌ای برای رفت و آمد دوستان همسرم شد.
او افزود: در این سال‌ها خرج من و دخترم را خانواده‌ام تامین کرده زیرا حقوق من به تنهایی برای اداره زندگی کافی نبود.
زن جوان در پاسخ به این پرسش قاضی که «آیا تا به حال سعی در بهبود یافتن همسرتان داشته‌اید؟»، گفت: در این سال‌ها بارها او را به مراکز ترک اعتیاد معرفی کرده‌ام اما بعد از گذشت مدت کوتاهی مجددا به سراغ دوستان خود برای تهیه مواد مخدر رفته است. اگر به او اجازه نمی‌دادم، او به شدت مرا کتک می‌زد به طوری که تا هفته‌ها به دلیل آسیبی که دیده بودم، بستری می‌شدم.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در حال حاضر همسرم مدتی طولانی است که منزل مشترکمان را ترک کرده و به خانه پدر و مادرش رفته است. خود او هم برای جدایی رضایت کامل دارد.
رئیس دادگاه بعد از شنیدن اظهارات زن جوان، به دلیل عدم حضور مرد در دادگاه حکمی مبنی بر طلاق صادر نکرد.
56282
نظر شما