حتماً شما هم با خانواده‌هایی برخورد کرده‌اید که زن و شوهر در آن مرتباً در حال درگیری و مشاجره هستند و با وجود مشاوره‌های فراوان نتوانستند با مشکل خود کنار بیایند و در حقیقت طلاق برای آنها آخرین و بهترین چاره است.
اما بسیاری از این زن و شوهرها هستند که به خاطر فرزندان خود از فکر طلاق منصرف شده و بازهم تن به زندگی مشترک می‌دهند.
اما تحقیقات جدید نشان می‌دهد زندگی در اینگونه خانوادهها نه تنها برای فرزندان سود چندانی ندارد بلکه در صورتی که مشاجره و درگیری زن و شوهر بسیار زیاد است ممکن است طلاق برای این فرزندان بسیار سودمندتر باشد.
بررسی‌ها نشان می‌دهد کودکانی که والدین آنها هم‌چنان در کنار یکدیگر زندگی می‌کنند اما مرتباً در حال درگیری و مشاجره هستند نسبت به فرزندان خانواده‌هایی که در آنها زن و شوهر از یکدیگر جدا شده‌اند نتیجه بدتری در مدرسه می‌گیرند. اینگونه کودکان بیشتر از کودکان طلاق به بیماری‌های روحی و افسردگی دچار می‌شوند و معمولاً مشکلات رفتاری بیشتری از خود بروز می‌دهند.
تحقیقات نشان می‌دهد این مشکلات و ناهنجاری‌های اخلاقی اغلب تا سنین بزرگسالی نیز همراه این کودکان باقی می‌ماند و بسیاری از آنها در زندگی آینده خود نیز با مشکل روبه‌رو هستند.
بسیاری از این کودکان بعدها در زندگی خانوادگی خود با فرزندانشان دچار مشکل می‌شوند و درصد زیادی از ازدواج‌های این افراد به طلاق منجر می‌شود.
کلی ماسیک استاد دانشگاه کورنل واقع در ایالت نیویورک در این‌باره گفت: مسلماً فرزندان باید در کنار پدر و مادر خود زندگی کنند و این بهترین حالت برای سلامت روحی و روانی فرزندان است. اما تحقیقات ما به وضوح نشان می‌دهد در بعضی از موارد زندگی مشترک زن و شوهر چندان به نفع فرزندانشان نیست و در صورت ادامه این روند ممکن است آسیب‌های زیادی به فرزندان این خانوادهها وارد شود.
ماسیک برای بررسی این موضوع تحقیقی را روی کودکانی که دارای بالاترین میزان اختلاف در میان والدینشان بودند به انجام رساند.
بررسی‌ها نشان داد فرزندان این خانوادهها به احتمال بین 45 تا 75 درصد در مدرسه نمرات ضعیف‌تری دریافت می‌کنند یا حتی از مدرسه اخراج می‌شوند، زودتر سیگار کشیدن را آغاز می‌کنند، زودتر به سراغ مواد مخدر می‌روند و زودتر ممکن است به ناهنجاری‌های رفتاری و انحرافات اخلاقی کشیده شوند.
برای انجام این بررسی نزدیک به دو هزار خانواده توسط سازمان ملی خانه و خانواده در کشور آمریکا مورد مشاوره قرار گرفتند. با بررسی وضعیت روحی فرزندان این خانوادهها که بین 4 تا 34 سال سن داشتند مشخص شد میزان استعمال مواد مخدر و مشروبات الکلی در این خانوادهها بسیار بالاست.
تحقیقات نشان می‌دهد نزدیک به 20 درصد این کودکان در سنین پایین دچار ناهنجاری‌های اخلاقی می‌شوند و 40 درصد آنها در آینده و در زندگی مشترک خود با شکست روبه‌رو می‌شوند.
ماسیک در این‌باره گفت: اینگونه خانوادهها معمولاً امنیت روانی و فکری که کودک نیاز دارد را برای او تأمین نمی‌کنند و به همین دلیل او را با مشکل روبه‌رو می‌کنند.
کرستین نورتام که به مدت 14 سال است به کار مشاوره خانوادگی مشغول است در این‌باره گفت: بسیاری از مواقع زوج‌هایی به من مراجعه می‌کنند و اظهار می‌کنند فقط به خاطر فرزندانشان است که به زندگی مشترک خود ادامه می‌دهند در حالی که این زندگی برای آنها مانند یک جهنم است. من در پاسخ به این خانوادهها می‌گویم این شیوه زندگی هیچ سودی برای فرزندان آنها ندارد و در صورتی که آنها هیچ راهی برای حل مشکل خود نمی‌بینند به خاطر فرزندانشان هم که شده از هم جدا شوند. پدر و مادرهایی که فقط به خاطر فرزندانشان زندگی مشترک خود را ادامه می‌دهند قطعاً یکدیگر را دوست نخواهند داشت و زندگی آنها همواره با مشکل روبه‌روست. کودکانی که در این خانوادهها زندگی می‌کنند هیچ‌گاه معنی واقعی رابطه درست را نخواهند فهمید و هیچ‌گاه یاد نمی‌گیرند مشکلات خود را به شیوه درست حل کنند.
گاردین ا 14 ژوئن / مترجم: ابوالفضل کریمی
نظر شما