به دنبال حمله به کنسولگری ایران در بصره که شواهدی از دخالت عربستان و آمریکا آشکار گردید، این بار آمریکا تصمیم گرفته کنسولگری خود در این شهر را که دارای ۱۰۰۰ نفر کارمند و سالیانه ۲۵۰ ملیون دلار هزینه است تعطیل کند! البته اگر چه آمریکا روغن ریخته را نذر امامزاده کرده است و دلیل تعطیلی را مزاحمتهای گروههایی از عراقیهای طرفدار ایران میداند، اما همین حجم از نیرو و سرمایهگذاری نیز نشان از موقعیت و حساسیت عراق برای دو طرف دارد! زیرا آمریکا نه تنها در کشورهایی که حضور و اهرم دارد بلکه در کشورهایی هم که این ابزارها را ندارد در صدد رویارویی با سیاست خارجی ایران بوده و قصد دارد از این طریق اجازه ندهد ایران از منافعش در این کشورها همچون سوریه و عراق بهرهبرداری کند! یعنی در این زمینه یک فاصله عمیق بین دو کشور وجود دارد. از طرفی ایران به دلایلی که از حوصله این بحث خارج است نوعی از استراتژی سیاست خارجی برای خود انتخاب کرده که با سرمایهگذاری سنگین دارای قدرت و نقش منطقهای شده است و از طرف دیگر آمریکا در صدد نه تنها نادیده گرفتن این نقش و قدرت است بلکه به دنبال انزوای ایران در این کشورها و منطقه است تا امتیازات سیاسی از دو طرف کسب کند! به طور مثال در حالی که مسائل و مشکلات سوریه رو به کاهش میرود این بار رویارویی دو کشور ایران و امریکا در عراق رخ مینماید! زیرا به دلیل سوءظن بیش از حد دو کشور به یکدیگر آمریکا حتی منافع سیاسی اقتصادی ایران در سیاست خارجی اش را جنبه ضد امنیتی میدهد!
در چنین بستر و چهارچوبی اگرچه عراق سعی دارد به سمت استقرار امنیت و ثبات برای حرکت به سوی سازندگی و بازسازی برود اما به دلیل بعضی چشمداشتهای خارجی به منظور اهداف اقتصادی و سیاسی با برخی از چالشهای امنیتی، رقابتهای حزبی و سیاسی و بیشتر مداخلات خارجی مواجه است که باعث کند کردن حرکت این کشور به سمت اهداف تعیین شده میگردد. یعنی عراق امروز هدف طمع قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای است. عراق به دلیل تاریخی عمق استراتژیک ایران و بالعکس است. و منظر مذهبی نیز که بخشی هم به همان منظر تاریخی برمیگردد و همچنین ارتباطات طولانی مردم دو کشور بر تعمیق بیشتر این عمق میافزاید.
به طور مثال بعد از اعلام نتایج نا باورانه انتخابات که آرای جامعه عراقی بین لیستهای گوناگون توزیع شده بود که در این میان آرای بخش شیعی بین چند لیست تقسیم گردید و در سایه عدم وجود لیستی که حائز تعداد رای اکثریت باشد این روند بلاشک میتوانست باعث بههم زدن بیشتر ساختار سیاسی اجتماعی و تشدید گسلهای در این زمینه، شکل نگرفتن نهادهای قانونی مانند مجلس و نخست وزیری و ریاست جمهوری در کنار از هم پاشیده شدن ساختار سیاسی حکومت گردد. این امر میتوانست روال کار را از دست سیاستمداران خارج و باعث خلاء قدرت در کنار سترون شدن سیاست و حکومت در عراق گشته، که خود تبعات کنترل ناپذیری در داخل و خارج عراق داشت.
با این رویکرد در خصوص نقش ایران در انتخابات عراق و رفع بن بستهای موجود در پارلمان این کشور برای تشکیل دولت و رایزنیهایی که با گروههای مختلف صورت گرفته میتوان چنین گفت که هدف ایران تشکیل یک دولت متوازن ناشی از قدرت تقسیم شده صحیح مطابق قوانین این کشور بین جوامع سهگانه آن یعنی کرد، سنی و شیعی است. مهمترین رکن عراق در سیاست و حکومت امروزه عراق مجلس این کشور است که دو بخش دیگر یعنی ریاست جمهوری که بیشتر نقش تشریفاتی دارد و دولت ناشی از اراده این مجلس است. با این تفاصیل تلاش اصلی ایران جلوگیری از اختلاف بین شیعیان و به وحدت رساندن آنها برای کاهش اختلافات در این مجلس از سویی و تشکیل به موقع آن در وقت قانونی برای تشکیل سایر نهادهای وابسته از سوی دیگر بود که عدم تشکیل آنها میتوانست به زمینههای ناامنی داخلی و خارجی کمک نماید. زیرا اهداف آمریکا و همپیمان منطقهایاش همچنان غیرشفاف بوده و از سوی دیگر غرب این کشور در مرز با سوریه نیز که توسط نیروهای نظامی آمریکایی و گروههای تند روی مسلح در سوریه دارای آلودگیهای نظامی امنیتی است و میتواند نقطهای برای تسری ناامنیهای جدید باشد. و این منظری است که باید از این پس منتظر اقدامات آمریکا از این منطقه یعنی شرق سوریه باشیم.
منبع: ستاره صبح مورخ ۹۷.۷.۹ تحت عنوان تشکیل دولت متوازن در عراق و اضافه نمودن خلاصه.