یادداشت حجت الاسلام هادی سروش درباره منظومه دینی شهید آیت الله بهشتی را به نقل از پایگاه فکر و فرهنگ مبلغ می خوانید:

بسیار علاقمند بودم درباره آن جان عزیزمان که سفر کرد و ما را از برکات دانش و اخلاق و سیاستمداریش محروم نمود، عرض تکریمی داشته باشم. در این بین دیدم معرِف هرشخصیتی افکار اوست و آنچه در سال گذشته در چنین روزی در منزل آن اسطوره متانت در رابطه شناسایی افکار آن شهید بزرگوار تقدیم داشتم را جهت یادآوری عرضه میکنم.

آیت الله بهشتی درباره “معرفت دینی” و “فقه” باورهایی دارد که اگر در “حوزه علمیه” نظریه پردازی شود و در “حکم رانی دینی” به اجراء گذاشته شود هیچ گاه ما چنین مشکلاتی که الان با آن مواجهیم ، مواجه نبودیم .

ما در “نداشتنِ” مانند شهید بهشتی اشتباه کردیم و گمان کردیم مانند بهشتی داریم و در پی بازشناسی آن شخصیت منحصر و تولید شخصیت هایی مانند او کم کاری کردیم و امروز مغبون هستیم!

در سوره رعد آمده؛ ما از اطراف زمین کم می‌کنیم. امام صادق(ع) می‌فرمایند معنای آیه در مورد از دست دادن یک عالم و فقیه است.

نتیجه می گیریم؛ شعار «دشمن در چه فکریه؟ ایران پر از بهشتیه»؛ از شعارهایی که واقعا شعار بود و یک درصد هم واقعیت در آن نیست. یک بهشتی هم نداریم تا چه رسد به «پر از بهشتی»

شهید بهشتی به هیچ عنوان “تحمیلِ دینی” را باطل میدانست و بر این باور بود؛ “اگر بخواهید مسلمان زیستن را تحمیل کنید مردم بر علیه این تحمیل طغیان میکنند.”

آیت الله بهشتی برای اجتهاد و بعد مرجعیت فقه و معرفت فقهی کافی نمیدانست و تصریح می کرد؛ “شناخت فقه؛ اجتهاد نیست، اجتهاد بر اساس «معرفت دینی» است.”

وی به نزدیکی رفتاری و اخلاقیِ عالمان و فقیهان به رفتارو اخلاقِ طاغوتی سخت نگران بود و مرید و مریدبازی را دریچه ورودی به طاغوت و طغیان دانسته و بر این باور بود؛ «کار عالم دین مرید و مرید بازی نیست». و به صراحت نوشت؛ «عالمان دین به طاغوت‌ها خیلی نزدیکترند تا به انسان‌های روشن و سازنده! چون مردم ما طاغوت‌پرورند. ما باید مردم را بیدار و از طاغوت‌پروری جدا کنیم».

آیت الله بهشتی در عین روحیه تعبدی که به احکام قطعی دین داشت و چه بسا خود او به شخصه احتیاطات دینی را ارج می نهاد، اما از دامن گیر شدنِ جامعه به احتیاطاتِ دینی و اعلام پشت سر همِ حرام، حرام، حرام .. سخت نگران بود چون رواج احتیاطات در جامعه را باعث بی دینی جامعه میدانست و اینکه بعضی فقیهان فکر می‌کنند اگر احتیاطات فقه را زیاد و مردم را مکلف کنند، سطح دینداری جامعه بالا رفته باشد را بکلی قبول نداشت. حرف آقای بهشتی این است ؛ “اگر شما احتیاطات غیرضروری را به جامعه تزریق کردید، این جامعه به خشونت گرایش پیدا میکنند. علمای یهود یک سلسله حرام‌های من درآوردی داشتند که از آن خشونت و خشکی ایجاد شد.”

عالم دینی به فراگرفتن چهار مسئله حلال و حرام و دانستن مقداری قرآن و حدیث نیست، عالم دینی و خصوصا فقیهان موظف به توسعه اندیشه و توسعه آگاهی پیرامون خود است. او که بخشی از دنیای غرب را دیده بود، خرسند بود که ظرفیت توسعه دینی اسلام در دنیا بیش از مسیحیت وجود دارد و در این رابطه تصریح می نمود؛ “توسعه اسلام به اعتراف کلیسا طبیعی‌ترین توسعه دینی در دنیا است” در اینجاست که اگر عالمان دینی همراه با این توسعه در جهان امروز نباشند، حتما بیرون از منظومه فکری دنیای اسلام قرار گرفته و دیگرانی که شرائط لازم برای رهبری جهان اسلام را ندارند پیش قدم می شوند.

سلام بر او آن روز که متولد شد و آن روز که به شهادت رسید.