حوادث صبح ایران در یکشنبه 8 آبان 1390

رابطه با معلم موسیقی؛ سمفونی جنایت/متهم پس از کشتن همسرش، سر او را از تنش جدا کرد

روزنامه شرق نوشت: حبس و دیه، مجازات مردی است که دو سال قبل، به خاطر اختلافاتی که با همسرش داشت او را به قتل رساند و سر از تنش جدا کرد. متهم که مهدی نام دارد مدعی است وقتی متوجه شد همسرش با مردی رابطه دارد به خانه زنش رفت و با ضربات چاقو او را به قتل رساند.
متهم در دادگاه گفت: اتهامم را قبول دارم، من مینا را کشتم اما این قتل برای دفاع از ناموسم بود. او حیثیت من و فرزندانم را به باد داد و به همین خاطر کشتمش. او لیاقت زندگی نداشت. متهم گفت: من و مینا مدت‌ها بود که با هم درگیر بودیم. دو بچه‌ داشتیم و من به خاطر بچه‌ها اصرار داشتم با هم زندگی کنیم. تا اینکه زنم رفتارش بدتر شد. او از من خواست دیگر به خانه نیایم، فقط خرجی بچه‌ها را می‌گرفت و بعضی وقت‌ها هم من بچه‌ها را به خانه‌ای که برای خودم گرفته بودم می‌بردم و با هم بودیم. چند بار به مینا گفتم بچه‌ها به مادر احتیاج دارند، ما باید کنار هم باشیم اما او جواب داد امکان ندارد با من زندگی کند. متوجه شدم زنم به فردی دیگر دل بسته ‌است اما نمی‌توانستم بفهمم او کیست. مینا دیگر من را فراموش کرده ‌بود و می‌گفت مرا شوهر خودش نمی‌داند. یک روز در یکی از این درگیری‌ها تلفن همراه زنم زنگ زد و از لحنش فهمیدم با مردی حرف می‌زند. به مینا گفتم این کارها را تمام کن و به زندگی برگرد. به او هشدار هم دادم اما او جواب داد اگر ناراحتی طلاقم بده، من با کسی رابطه دارم و آن مرد را هم دوست دارم و دلم نمی‌خواهد با تو باشم. من آن مرد را شوهر خودم می‌دانم. برای اینکه از واقعیت مطلع شوم با حامد پسر 12 ساله‌ام صحبت کردم. حامد خیلی نگران بود. مدتی بود که من متوجه این نگرانی شده ‌بودم اما به من چیزی نمی‌گفت وقتی به او اطمینان دادم که با مادرش کاری ندارم گفت مینا با مردی رابطه دارد و آن مرد گاهی هم به خانه می‌آید. حامد اول به من نمی‌گفت آن مرد کیست، وقتی خیلی اصرار کردم گفت معلم موسیقی خواهرش است.
مهدی ادامه‌ داد: مینا برای دخترمان معلم موسیقی گرفته‌ بود من فکر می‌کردم به فکر بچه‌هاست اما وقتی فهمیدم با معلم موسیقی بچه‌ها رابطه دارد، متوجه شدم در واقع برای رسیدن به اهداف خودش این کار را کرده است. خیلی عصبی بودم. به خانه زنم رفتم و یک‌بار دیگر از مینا خواستم به روابطش پایان بدهد و با من زندگی کند. او توجه نکرد و گفت نمی‌خواهد مرا ببیند. او برای خودش زندگی درست کرده ‌بود، آزادی داشت و نمی‌خواست این آزادی را از دست بدهد، دیگر کنترل خودم را از دست دادم آنقدر بی‌غیرت نشده ‌بودم که زنم با اطلاع من با مرد دیگری رابطه برقرار کند و چیزی نگویم. به آشپزخانه رفتم چاقویی برداشتم و گفتم اگر به این کارهایت ادامه دهی می‌کشمت. خدا می‌داند چه حالی داشتم بی‌اراده چاقو را به سمتش بردم و به سینه‌اش کوبیدم، بلند شد که فرار کند یک ضربه هم به کمرش زدم. بی‌حال روی زمین افتاد. به پشت افتاده ‌بود موهایش را دور دستم پیچیدم و سرش را بالا گرفتم و با چاقو سر از تنش جدا کردم. بعد هم با ماموران تماس گرفتم و موضوع را گفتم.
متهم ادامه داد: من به خاطر حیثیت از دست رفته‌ام این کار را کردم و چاره‌ای به جز قتل نداشتم. اگر او با معلم موسیقی بچه‌ها رابطه برقرار نمی‌کرد، نمی‌کشتمش. بعد از متهم به قتل، معلم موسیقی که به اتهام زنای محصنه به دادگاه آمده بود در جایگاه حاضر شد او گفت: فکر می‌کردم مینا قصد جدایی از شوهرش را دارد و مراحل طلاق را پشت سر می‌گذارند، چون هیچ‌وقت شوهر مینا در خانه نبود خودش هم همین را به من گفته ‌بود. من به خانه‌اش می‌رفتم و فقط رابطه کلامی با او داشتم بعضی وقت‌ها هم برایش خرید می‌کردم. مینا من را برادر خودش معرفی کرده‌ بود و می‌گفت صاحبخانه نباید به او شک کند. من اگر فکر می‌کردم مینا ممکن است با شوهرش آشتی کند هرگز وارد زندگی او نمی‌شدم، به من گفته‌ بود امکان ندارد با شوهرش آشتی کند و از همان ابتدایی که با هم ازدواج کردند او را دوست نداشته‌ است.
بعد از پایان جلسه محاکمه هیات قضات وارد شور شدند و مهدی را به جرم قتل به لحاظ جنبه عمومی جرم به 10 سال حبس با احتساب ایام بازداشت و معلم موسیقی را به 99 ضربه شلاق محکوم کردند. 

 

جست و جوی پلیس برای دستگیری آخرین متهم فراری «پرونده موتورسواران آدم ربا» در مشهد

روزنامه خراسان نوشت: بیست و دوم تیرماه گذشته موتورسیکلت جوانی که دختر 15ساله ای ترک نشین آن بود در مسیر جاده کلات دچار نقص فنی شد. هنگامی که موتورسوار جوان درحال برطرف کردن نقص موتورسیکلت در حاشیه جاده بود و دختر مذکور نیز در کناری ایستاده بود ناگهان سرنشینان 3 دستگاه موتورسیکلت در کنار جاده توقف کردند. آنان با دیدن دختر نوجوان به طرح نقشه ای شوم پرداختند و تصمیم گرفتند با ربودن این دختر او را مورد آزار و اذیت قرار دهند. که با تعقیب متهمان از سوی ماموران کلانتری خلق آباد تعدادی از آنان با شلیک گلوله پلیس دستگیر شدند اما 2نفر از متهمان با استفاده از یک دستگاه موتورسیکلت از محل حادثه فرار کردند. دختر نوجوان نیز از فرصت استفاده کرد و توانست در یک لحظه از چنگ آدم رباها بگریزد.4متهم دستگیر شده پس از بازجویی های مقدماتی در کلانتری خلق آباد به مجتمع قضایی شهید قدوسی مشهد معرفی شدند.
گزارش حاکی است: با توجه به اهمیت موضوع و به دستور قاضی درویش زاده (رئیس مجتمع قضایی شهید قدوسی) این پرونده به شعبه 804 ارجاع شد و زیر نظر قاضی حسین امام وردی تحت رسیدگی قرار گرفت. در همین اثنا موتورسوار جوان که در پاسخ به سوالات مقام قضایی دچار تناقض گویی شده بود گفت: من چندی قبل با دختر 15ساله آشنا شده بودم و با یکدیگر دوست بودیم اما به دلیل ترس از مجازات در کلانتری عنوان کردم که او خواهرم است.
مقام قضایی پس از انجام تحقیقات از 4متهم دستگیر شده آنان را با صدور قرار قانونی روانه زندان کرد و با صدور دستورهای ویژه ای، از کارآگاهان پلیس خواست تا برای دستگیری 2 متهم فراری این پرونده اقدام کنند. با تلاش کارآگاهان یکی دیگر از متهمان این پرونده نیز دستگیر و به دادسرا معرفی شد این درحالی است که تحقیقات پلیس برای دستگیری آخرین متهم فراری این پرونده با راهنمایی های مقام قضایی همچنان ادامه دارد.

 

قتل در حمام عمومی

روزنامه شرق نوشت: مردی که دوستش را در حمام عمومی به قتل رسانده بود، مدعی شد مقتول قصد داشته به او تعرض کند.
بعدازظهر روز جمعه گذشته به ماموران پلیس خبر داده شد، مردی در یک حمام عمومی در حوالی میدان هاشمی تهران به قتل رسیده است، وقتی ماموران به محل حادثه رسیدند با پیکر خونین مردی مواجه شدند که مدارک هویتی‌اش نشان می‌داد کریم نام دارد و 48 ساله است. در فاصله کمی از کریم، مرد دیگری خون‌آلود نقش بر زمین شده بود و به گفته صاحب حمام او قاتل بوده است. به این ترتیب، جنازه به پزشکی قانونی انتقال یافت و ماموران قبل از اینکه از متهم بازجویی کنند به پرس و جو از صاحب حمام پرداختند. این مرد گفت: «حدود ساعت شش بعدازظهر بود که این دو نفر وارد حمام شدند، دقایقی بعد صدای داد و فریاد آنها را شنیدم اما توجهی نکردم و خیال کردم با هم شوخی می‌کنند چند دقیقه بعد صدای فریادها بلندتر شد و من به سمت حمام رفتم تا ببینم چه اتفاقی افتاده است هرچه در زدم در را باز نکردند به ناچار آن را شکستم و وقتی داخل رفتم دیدم هر دو نفرشان خون‌آلود هستند.»
در ادامه متهم که جواد نام دارد بعد از بهبودی نسبی تحت بازجویی قرار گرفت و با اعتراف به کشتن دوستش گفت: «من در حمام داشتم دوش می‌گرفتم که کریم به سمتم آمدم او قصد داشت با تهدید به من تعرض کند در برابرش مقاومت کردم و چاقویی برداشتم وقتی دیدم کریم دست‌بردار نیست با چاقو او را زدم. کریم هم چاقو داشت او هم با چاقو ضربه‌ای به پایم زد که مجروح شدم.»بنابراین گزارش در حال حاضر تحقیقات از متهم ادامه دارد.

47282

منبع: خبرآنلاین

برچسب‌ها