۰ نفر
۲۶ آذر ۱۳۸۷ - ۱۵:۲۷

محمد تقوی

محمد تقوی*: «موج ارزانی در راه است».با خواندن این جمله خیلی شادمان نشوید چون این فقط یک اظهار نظر است که چند روز پیش از سوی وزیر بازرگانی مطرح شد. اظهار نظری که پیش از این نیز بارها دولتی ها آن را در تریبون های خود تکرار کرده بودند. برای همین می توان گفت که قرار نیست اتفاق خاصی رخ دهد.

دولتی ها اما همیشه در سه سال گذشته از این وعده ها داده اند ولی درست در نقطه مقابل شاخص های اقتصادی نیز هیچ گاه برگشتی دلپذیر را تجربه نکرده اند به نحوی که اکنون گرانی به یک وصله همیشگی برای اقتصاد ایرانی تبدیل شده است. جالب اینجا است که تنها چند ساعت بعد از سخنان وزیر بازگانی قیمت برخی از محصولات خوراکی(به مناسبت نزدیک شدن شب یلدا) یک جهش نسبتا بلند را تجربه کردند ولی با این وجود همچنان دولتی ها از ارزان شدن کالاها سخن می گویند و بر این باورند که قیمت ها بزودی کوتاه می شوند.

فارغ از این اما بهینه شدن جریان حرکت برخی از شاخص ها و یا به عبارت دیگر متوقف شدن رشد مصنوعی قیمت کالاهای مختلف نیازمند برخی اقدامات و یا تغییر برنامه های اقتصادی است که به نظر می رسد هنوز چنین اتفاقی برای اقتصاد ایرانی رخ نداده و نمی توان به سادگی و در شرایطی که هنوز اندیشه برنامه ریزی اقتصادی در دولت نهم بر مدار سیاست های تورمی چرخ می زند از بازگشت قیمت ها سخن گفت. بدون شک در اقتصاد شاخص ها توجهی به تمایلات سیاست گذاران اقتصادی ندارند. به دیگر سخن نمی توان انتظار داشت که قیمت ها فقط به دلیل خواست دولتمردان به جایی بازگردند که مکان واقعی آنان در منحنی اقتصاد است.

ای کاش وزیر بازرگانی به جای در بوق کردن این وعده که قیمت ها به زودی کاهش می یابند از برنامه هایی در دولت سخن می گفت که بهینه شدن واقعی قیمت ها را تضمین می کرد. به نظر شما آیا در اتاق اقتصادی دولت نهم از این برنامه وجود دارد؟ یعنی برنامه هایی که نه به صورت ضربتی و برای دورانی کوتاه بلکه به صورت عمقی موجب تصحیح رشد بهای کالاهای مصرفی شود.

تحلیل گران اما بر این باورند که چنین چشم اندازی در مدار اقتصادی دولت نهم وجود ندارد چون هنوز برنامه های اقتصادی این دولت روی دوش واردات کالاهای مصرفی چرخ می زنند. وقتی در گزارش های رسیده تنها حجم واردات میوه نزدیک به 300 میلیون دلار(فقط برای سال 86 ) تخمین زده می شود، می توان گفت که شیرازه برنامه ریزی در اقتصاد دچار گسست شده است و یا به مفهومی دقیق تر اصل اقتصاد از محیط برنامه پذیر بودن خارج شده است. چون دولتی ها برای کنترل قیمت ها راهبردی را برگزیده اند که از یک سو صنایع وطنی را زمین گیر می کند و از سوی دیگر نیز با گسترش فرهنگ مصرفی در چشم اندازی دیگر مسیر بالا رفتن قیمت ها را هموار می سازد. با این مثال، ساده تر می توان ادعای دولت را مبنی بر پایین آمدن قیمت ها به چالش کشید.

اصل ماجرا این است که بینش نفتی در سه سال گذشته دچار اضافه وزنی مفرط شده است. میزان نقدینگی غیر مولد از 68 هزار میلیارد تومان در سال 83 به 170 هزارمیلیارد تومان در پاییز 87 افزایش یافته است. تورم نیز از 5/10 درصد در سال 83 به 25 درصد در آبان سال 87 رسیده است(بنابر ادعای بانک مرکزی) و ضریب رشد تورم از روی 30 درصد عبور کرده است.

جالب اینجا است که همه این ارقام در فضایی شکل می گیرند که هنوز نمی توان با قاطعیت گفت که دولتی ها اندکی از بینش نفتی خود برای ساماندهی فضای اقتصادی کشور کوتاه آمده اند. تکیه به دلارهای نفتی شاید بتواند برای مدتی کوتاه موجب آسودگی خاطر شاخص ها شوند اما تماشای تصویر اقتصاد ایران در سال های گذشته بارها این مسئله را ثابت کرده است که نمی توان سوار بر تورم شد و با آن از روی سر مشکلات اقتصادی عبور کرد. اگر شما هم این را باور دارید، بگویید که واقعا دولتی ها چگونه می خواهند ارزانی را هدیه دهند؟  

*کارشناس اقتصاد سیاسی 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 994

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =