حسین علایی بر این اعتقاد است که حزب‌الله با درک شرایط و موقعیت زمانی دست به انتشار مستندات پرونده حریری زده است.

دبیر کل جنبش حزب الله دوشنبه شب همانگونه که وعده داده بود ابعاد تازه ای از توطئه مخوف اسرائیلی ها درباره لبنان و مقاومت را برملا کرد و در کنفرانس مطبوعاتی خود با ارائه و اقامه دلایلی متقن و قابل اعتنا نه تنها اتهامات اسرائیل علیه حزب الله در خصوص ترور رفیق حریری را رد کرد بلکه به طور جد این سوال را مطرح کرد که چرا تا کنون دادگاه بین المللی ترور رفیق الحریری به این اسناد وقعی ننهاده است.

خبر در گفتگویی با حسین علایی به بررسی مستندات ارائه شده توسط حزب‌الله و آخرین تحولات لبنان پرداخته است.

نصرالله در آخرین سخنرانی خود اسراییل را متهم اصلی ترور حریری خوانده و اعلام کرده که مستندات واقعی برای اثبات سخنان خود دارد. مستندات حزب‌الله تا چه میزان ارزش حقوقی دارد و آیا قابل ارائه به دادگاه بین‌المللی هست یا خیر؟
هر سند و مدرکی در صورت تأیید به لحاظ محتوا،ارزش حقوقی و قضایی داشته و قابلیت ارائه به دادگاه را دارد. طبیعتا دادگاه در صورت مشاهده و بررسی این اسناد،تصمیم می‌گیرد که آیا این اسناد قابل قبول و مورد اعتماد هستند و می‌تواند مورد بررسی قضات قرار بگیرد یا خیر. اسناد براساس بررسی‌ و تفحص طولانی در یک دوره زمانی مشخص بدست آمده است، لذا قابل اعتماد بوده و امکان ارائه به مراجع حقوقی و قضایی را دارد.

چرا حزب‌الله تا کنون این اسناد را منتشر نکرد و امروز با نزدیک شدن به رأی دادگاه بین‌المللی آن را منتشر کرد؟
عامل زمان در این میان از اهمیت زیادی برخوردار است. شاید بتوان گفت که حزب‌الله تاکنون مشغول بررسی صحت و سقم این مدارک و مستندات بوده و در ضمن حزب‌الله با توجه به شرایط سیاسی، اینگونه تشخصیص داده که هم‌اکنون زمان ارائه آنهاست.به عبارتی تاکنون شرایط برای ارائه این مدارک مناسب نبوده است.

آیا این امکان وجود دارد که مستندات حزب‌الله مورد پذیرش قرار نگیرد؟
طبیعتا حزب‌الله بدون بررسی و تفحص دست به چنین اقدامی نمی‌زند.اگر ادعاهای موجود مبنای حقوقی و درستی نداشته باشد،همین مدارک می‌تواند علیه حزب‌الله به کار برود. قطعا نصرالله و وابستگان به وی،هوشمندانه به این حقیقت واقفند. از سویی سابقه حزب‌الله نشان می‌دهد که همیشه با صداقت و درستی ادعاهای خود را اثبات کرده است.

بعد از درگیریهای صورت گرفته در مرز اسراییل و لبنان،میشل سلیمان از تجهیز ارتش لبنان خبر داد،برخی بر این اعتقادند که با توجه به وقایع اخیر در حوزه لبنان و زمزمه‌های تنش در لبنان،این اقدام ممکن است،به ضرر حزب‌الله باشد......
ارتش لبنان،در منطقه خاورمیانه در مقایسه با دیگر کشورها دارای ارتش ضعیفی است و با توجه به اینکه طی سالهای گذشته لبنان،تهدیدی برای اسراییل بوده و تا کنون دو بار توسط ارتش اسراییل به اشغال درآمده،بنابراین دولت این کشور نیاز دارد تا حداقلی از توان نظامی را در ارتش لبنان به وجود بیاورد تا در برابر تهدید خارجی بتواند حداقل واکنش‌ مناسب را نشان دهد. شاید یکی از دلایل اینکه مردم در لبنان،خود را در قالب حزب‌الله سازماندهی کردند،عدم وجود ارتشی بود که بتواند در برابر تجاوزات مکرر رژیم صهیونیستی، از مردم لبنان دفاع و مقاومت مردم را شکل دهد.بنابراین اگر ارتش لبنان همانند سایر کشورها،وظیفه دفاع از تمامیت ارضی کشور را به عهده بگیرد و در مقابل اسراییل که مهمترین تهدید لبنان از دیرباز تا کنون بوده و هست، سدی را ایجاد کند، مورد استقبال حزب‌الله و سایر گروههای لبنانی قرار خواهد گرفت.
ارتش لبنان تاکنون حکم نیروی انتظامی و پلیس شهری کشور را ایفا می‌کرده است بنابراین به محض اینکه اسراییل اقدامی را علیه لبنان سازماندهی می‌کرده، به راحتی می‌توانسته در سرزمین لبنان پیشروی کند.لذا داشتن ارتشی که بتواند به عنوان یک مانع در مقابل تهدیدات ارضی و مرزی عمل کند،پیشرفت خوبی است و مورد استقبال حزب‌الله هم قرار خواهد گرفت.
اما مسئله مهم اینست که چه مأموریتی را برای این ارتش قائل هستند و دولتمردان لبنان چگونه قرار است از توانمندی‌های این ارتش مجهز استفاده کنند، اگر ارتش لبنان درباره مسائل سیاسی داخل کشور و گرایشات سیاسی مردم کشور بیطرف باشد، قاعدتا این شیوه‌ای است که همه احزب از آن استقبال خواهند کرد.در واقع بدین شکل ارتش ملی در خدمت منافع ملی و اهداف عالی کشور و دفاع از سرزمین خواهد بود.از این لحاظ توسعه و تقویت ارتش لبنان هیچ مشکلی را برای حزب‌الله به بار نمی‌آورد و حتی می‌تواند مقداری از مسئولیتهای حزب‌الله را کم کند و کمکی به قدرت حزب‌الله -تنها نیروی دفاعی در مقابل اسراییل-نیز باشد.

بنابراین به اعتقاد شما سناریویی که گفته می‌شود قصد جدایی ارتش از مقاومت لبنان را دارد، اصولا محلی از اعراب ندارد؟
از سابق صهیونیستها و جریانات وابسته به صهیونیستی تلاش می‌کردند که اینگونه وانمود کنند که وجود ارتش منسجم در لبنان مساوی با تضعیف حزب‌الله است و برعکس وجود حزب‌الله مساوی است با تضعیف ارتش.هر دوی این قرائت‌ها صحیح نیست و ارتش لبنان و حزب‌الله هر دو مکمل یکدیگر در دفاع از مردم و تمامیت ارضی این کشور و در برابر تهدید صهیونیستها هستند.

آیا تصمیم میشل سلیمان ارتباطی به نشست سه‌جانبه سران عرب در لبنان دارد؟
تاکنون اطلاعاتی در مورد نتایج سفر پادشاه عربستان و رییس‌جمهور سوریه به لبنان منتشر نشده است ولیکن در مجموع هر اقدامی برای همگرایی و همسویی کشورها در کمک به لبنان در برابر صهیونیستها اقدام پسندیده‌ای است. اینکه در این سفر چه تصمیماتی گرفته شده، هنوز مشخص نیست. اما بعید نیست که دولت عربستان با توجه به منابع مالی فراوانی که در اختیار دارد، پذیرفته باشد که بخشی از هزینه‌های تجهیز ارتش لبنان را بر عهده گیرد.شاید در پس ذهن برخی از کشورهای خارجی و یا دولتمردان لبنانی این تفکر شکل گرفته که تقویت ارتش مساوی است با عدم نیاز به قدرت دفاعی حزب‌الله و بنابراین در درازمدت موجب تضعیف حزب‌الله خواهد شد، ولیکن این موضوع نمی‌تواند صحت داشته باشد، چون حزب‌الله در واقع ساماندهی مردم لبنان علیه تجاوزات صهیونیستها را بر عهده دارد. بنابراین هر چه قدرت ملی لبنان بتواند توان دفاعی بیشتری را فراهم کند، حزب‌الله نیز خواهد توانست قدرت سازماندهی مردم هم از لحاظ سیاسی و هم در شرایط بحرانی به لحاظ  دفاعی را بر عهده باشد. حزب‌الله از این روند استقبال خواهد کرد.بنابراین از هر زاویه که نگریسته شود، تقویت ارتش لبنان به شرط اینکه مأموریت مرزی و دفاع از سرزمین لبنان را به عهده داشته باشد، به نفع همه گروههای سیاسی در لبنان از جمله حزب‌الله است.

بخشی از هزینه‌های مربوط به تجهیز ارتش لبنان را آمریکا بر عهده گرفته است،با توجه به ماهیت رابطه میان اسراییل و آمریکا،‌آیا اسراییل،‌این اقدام را تهدیدی علیه خود نمی‌بیند؟
ظرفیت ارتش لبنان به دلیل مساحت جغرافیایی برای تقویت محدود است. طبیعتا در صورت تحقق این پروژه ،لبنان ارتش کوچکی خواهد داشت. بنابراین هیچگاه این امکان که ارتش تبدیل به قدرتی بشود که بتواند در برابر بسیاری از عوامل بایستد،‌به لحاظ ساختاری امکانپذیر نیست.
نکته دوم اینکه ترکیب ارتش از ملیتها، قومیتها و افراد با مذاهب مختلف لبنانی تشکیل خواهد شد. بنابراین ارتش ساختار منسجمی که بتواند به یکباره دست به اقدامات غیرمنتظره بزند را نخواهد داشت.
گرچه آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند که با آموزش دادن نیروهای ارتش لبنان و با تجهیز آنها و با کمک مالی،نفوذ خود را در ارتش گسترش دهند و از این طریق، اطمینان خاطری برای اسراییل به وجود بیاورند ولیکن این مردم لبنان هستند که در ارتش سازماندهی می‌شوند و بدون شک مردم به وطن خود وفادارند.مردم دیگر این توان را ندارند که ارتش در خدمت صهیونیستها قرار گیرد و یا در برابر تجاوز صهیونیستها بی‌تفاوت باشد.‌ اگر روزی هم احتمال حمله اسراییل به لبنان وجود داشته باشد، در آن شرایط انتظار مردم لبنان از ارتش تجهیز شده،‌افزایش خواهد یافت و دولتمردانی که نتوانند از این ارتش در برابر تهدیدات اسراییل دفاع کنند،قطعا بیش از هر زمان دیگری زیر سوال خواهند رفت و اعتبار سیاسی خود را در بین مردم لبنان از دست خواهند داد.در مجموع از هر زاویه که به موضوع نگریسته شود، تجهیز ارتش لبنان حتی با پول سایر کشورها مثل آمریکا و عربستان  که با صهیونیستها هماهنگی دارند،‌نمی‌تواند در درازمدت به ضرر مردم لبنان تمام شود.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 83134

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 1 =