به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین از اتاق تهران،در دوران کمپینهای انتخابات ریاست جمهوری امریکا، یک نقطه اشتراک میان دو کاندیدای بسیار متفاوت پیدا شد: دونالد ترامپ و برنی سندرز هردو به مشکلاتی حمله کردند که نظام سیاسی امریکا را گرفتار خود کرده بود. یکی از این مشکلات که امروز همه بیپرده دربارهاش حرف میزنند مسئله پولهای بینام و نشان یا «پول سیاه» بود.
در یک نظرسنجی که در سال ۲۰۱۵ توسط نیویورک تایمز انجام شد، ۸۴ درصد از مردم امریکا معتقد بودند که پول در سیاست امریکا بیش از حد نفوذ پیدا کرده است. ۸۵ درصد هم میگفتند که نحوه تامین مالی کمپینهای سیاسی در امریکا باید تحت اصلاحات جدی قرار بگیرد.
دونالد ترامپ -که پیش از پیروزی در انتخابات وعدههایی را در خصوص مبارزه با پولهای سیاه مطرح کرده بود- بلافاصله پس از رسیدن به قدرت، یک قاضی را برای پر کردن کرسی خالی دادگاه عالی امریکا نامزد کرد که با پذیرش وجود پولهای نامعلوم در عرصه سیاسی امریکا مشکلی نداشت. درواقع نیل گورسِچ در حالی به این پست عالیرتبه قضایی رسید که 10 میلیون دلار پول سیاه پشتیبانش شده بود.
پول سیاه دقیقا چیست؟
پول سیاه عنوانی است که گزارشگران برای توصیف شمار روزافزون پولهای غیرقابل ردگیری در عرصه سیاسی امریکا به کار میبرند. مشخص نیست که منبع این پولها کجاست. رأیدهندگان امریکایی تاثیر این پولها را در عرصه سیاسی امریکا مشاهده میکنند اما نمیتوانند افرادی را که پشت این پولها قرار دارند شناسایی کنند. درواقع اصطلاح سیاه یا تاریک از این جهت برای توصیف چنین پولهایی به کار رفته که عموم مردم نمیتوانند این پولها را ببینند و نوری هم روی پولها نمیافتد تا منبعشان روشن شود.
همواره پول زیادی روانه کمپینهای سیاسی در امریکا میشود اما نام اهداکنندگان این پولها مخفی نگه داشته میشود. مثلا یک تبلیغ تلویزیونی در دوران کمپینهای ریاست جمهوری در حمایت از یک کاندیدای خاص از تلویزیونهای امریکا پخش میشود. در پایان تبلیغ، نامهای موهومی مانند «گروه شهروندان نیکطلب» یا اسامی مشابه به عنوان اسپانسر کاندیدای مذکور آورده میشود. اما اگر کسی بخواهد منبع مالی چنین گروهی را -که پول عظیمی برای تبلیغات تلویزیونی به نفع یک کاندیدا خرج کرده- پیدا کند، به بنبست میخورد.
پول سیاه چطور وارد سیستم میشود؟
دو گروه را میتوان در امریکا در ارتباط با پول سیاه شناسایی کرد. اولی موسسات و سازمانهای غیرانتفاعی و دومی کمیتههای اقدام سیاسی هستند. بر اساس تعریف سرویس درآمدهای داخلی امریکا، موسسات غیرانتفاعی در این کشور به نحوی به عموم خدمت میکنند و در مقابل، امتیازاتی از قبیل کاهش مالیات و مخفیماندن هویت به آنها تعلق میگیرد. چنین قانونی از ابتدا به این منظور تدوین شد که اهداکنندگان پول به کمپینهای حقوق مدنی در امریکا نامشان محفوظ بماند و کسی متعرض آنها نشود. کاهش مالیات هم به منظور تشویق مردم به ارائه کمک مالی به نفع عموم بود.
اما در سالهای اخیر، نوعی از این گروههای غیرانتفاعی به سلاح سیاسی بدل شدهاند و هزینههای مخفیانه در چارچوب آنها صرف میشود. میزان فعالیت چنین گروههایی در همین چند سال اخیر به شدت گسترش پیدا کرده است.
گروه دوم در ارتباط با پول سیاه نیز کمیتههای اقدام سیاسی هستند. اینها به شکل آشکاری گروههای سیاسیاند و هویت اهداکنندگان پول به آنها باید فاش شود و کاهش مالیات هم برای آنها در نظر گرفته نمیشود. اما آنها حالا پشت سازمانهای مختلفی پنهان میشوند و باز هم افکار عمومی نمیتواند اهداکنندگان واقعی به کمپینهای سیاسی را شناسایی کند.
اهداکنندگانی که نامشان فاش نمیشود اکثرا بسیار ثروتمندند و منافع تجاری و سیاسی خاصی دارند. آنها پولشان را صرف اعمال نفوذ در پستهای مهمی مثل کرسی دادگاه عالی امریکا میکنند تا بعدا دستگاه قضایی امریکا در مسائل خاصی متعرض آنها نشود و زیر دین آنها باشد.
مردم چه واکنشی نشان میدهند؟
مردم طبعا نمیخواهند هیچ جنبهای از انتخابات در عرصههای مختلف تا این حد وابسته به پول باشد. نظرسنجیهای مختلف از حامیان هردو حزب دموکرات و جمهوریخواه امریکا نشان میدهد رأیدهندگان از وجود پول سیاه آگاهاند ولی هنوز راهی برای ابراز مخالفت شدید خود با آن پیدا نکردهاند. البته آنها از این بابت خشمگین هستند و به همین خاطر، مواضع برنی سندرز و حتی دونالد ترامپ علیه این موضوع را میپسندیدند.
حالا چه میشود؟
ترامپ حالا رئیسجمهور است و قبلا هم در کمپینهای تبلیغاتیاش در خصوص پول سیاه حرف زده اما واضح و روشن است که اصلا قصد مقابله با آن را ندارد، چون خودش هم با همین پولهای ناشناخته ارتباط دارد. اما در سطوح پایینتر، برخی ایالتهای امریکا قصد دارند تغییراتی در قوانین بدهند تا همه اهداکنندگان پول به گروههای غیرانتفاعی، قابلیت نفوذ در تصمیمگیریها را داشته باشند. در چنین شرایطی، سیاستمداران مجبور میشوند به نظر تمام اهداکنندگان توجه کنند و اینجا دیگر فقط اهداکنندگان بسیار ثروتمند مطرح نخواهند بود. این مسئله میتواند فضا را کمی بازتر کند و جلوی برخی موارد فساد را بگیرد.
35224
نظر شما