«خبرجنوب» نوشت: در اندیشه مهاجرت هستند؛ به جایی که اندک آبی برای خوردن پیدا شود. هرکسی، هر چیزی که دارد و می تواند با خود بردارد را برداشته و به سمت شهرهایی که هنوز اندک آبی برای خوردن دارند راه افتاده است. برخی به سمت شمال کشور می کوچند؛ کسی، اگر دستش می رسیده توانسته کاری در شهرهای دیگر دست و پا کند و اگر نه، بدون پول و توانایی کافی در حاشیه شهرهای دیگر کشور سکنی گزیده است.

تصویر، تصویر مردمی است که همچون آوارگان، شهرشان را گذاشته و راهی جایی شده اند که نخستین نیاز بقا، یعنی «آب» را در دسترس داشته باشند؛ شهرهایی که از جمعیت خالی می شوند، به شهر ارواح می مانند. تا چشم کار می کند خاک است و خاک با بوته هایی خشکیده که روزی نشانه زندگی بودند. تخت جمشید زیر خاک می رود و همه بناهای باستانی و تاریخی هم. مردمی که به خاطر نداشتن قطره ای آب در امتداد جاده ها در حرکت هستند تا خود را به نقطه ای دیگر برسانند اما برایشان آنچه به سر شهر و میراث شان می آید اهمیت ندارد. آنها تنها به دنبال این هستند که زنده بمانند؛ همین.
تصویر، تصویر نگران کنندهای است؛ شاید بیشتر شبیه آنچه در فیلم های هالیوودی می گذرد. اما این تصویر دارد واقعیت پیدا می کند؛ در آینده ای نزدیک. این را کارشناسان
می گویند. همانان که سال هاست نسبت به پیامدهای خشکیدن فارس هشدار می دهند اما گوش کسی، چه از میان مردم و کشاورزان و چه مسئولان، به این حرف ها بدهکار نیست. وقتی دولت های نهم و دهم بر سر کار بودند، کسی توقع نداشت که این دو دولت برای تخلیه منابع آب زیر زمینی کاری کنند. در شرایطی که این دو دولت، فشارهای جهانی بیشتری برای کشور پدید می آوردند، فارس
چاره ای نداشت که با وجود خشکسالی، محصولات راهبردی ایران از جمله گندم را تولید کند تا مردم ایران گرسنه نمانند. دولت یازدهم که روی کار آمد اما امید می رفت که وضع تغییر کند؛ که دولت برای این استان که سخاوتمندانه بزرگترین ثروت خود را در اختیار کشور گذاشته کاری کند؛ ولی در دولت یازدهم هم وضع تغییری نکرد. نه کشت محصولات پُر آب بر در اقلیم خشک فارس کاهش یافت و نه دولت برای کاهش کشت و پرداخت هزینه نکاشت و زنده سازی تالاب های این استان کاری کرد. این شد که فارس، بیش از پیش در باتلاقی که به خاطر برداشت بی رویه آب ایجاد شده فرو می رود و همه انگار سکوت کرده اند. اینک اما نشانه های آن آینده هالیوودی که کارشناسان پیش بینی اش را می کنند، در حال رخ نمودن است.
مشكلات در پيش
اکنون که بارش های پاییزی 80 درصد کمتر از پارسال و نزدیک به 70 درصد کمتر از میانگین بلند مدت است نگرانی ها هم افزایش پیدا می کند؛ چه اینکه عبدالکریم جامع، مدیرکل هوا شناسی فارس به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید این حجم گسترده کاهش بارش در ادامه سال آبی جبران نخواهد شد. این طور که به نظر می رسد، در زمستان اگر بارانی هم ببارد در حد معمول خواهد بود. آنچه در سال های گذشته اتفاق افتاده، این گونه بوده که کشاورزان با کاهش بارندگی و پایین آمدن ذخیره آب سدها، به جان منابع آب زیر زمینی افتاده اند و حتی در زمین های خشکیده لوله کشیده و با آب های زیرزمینی که بارانی هم برای جبرانشان نمی بارد اقدام به کشت محصولاتی پر آب بر می کنند؛ محصولاتي که البته ارزش اقتصادی دندانگیری هم ندارند. وضع به جایی رسیده که از خالی شدن منابع آب زیر زمینی لایه های زمین روی هم مي نشينند و بخش های بزرگی از زمین های فارس دیگر نه قابل زیستن هستند و نه کشاورزی. آن طور که پرفسور عزت ا... رئیسی، زمین شناس و استاد دانشگاه شیراز به گزارشگر «خبرجنوب» می گوید برداشت آب به منابعی رسیده که شکل گرفتن آنها میلیون ها سال طول کشیده بود و دیگر آبی در این سفره ها جایگزین نخواهد شد. به این ترتیب، کاهش بارندگی در فارس دیگر نه هشدار دهنده بلکه نشان دهنده آینده ای بی آب و علف است که این استان را زیست ناپذیر می کند. چه اینکه حتی وزیران دولت یازدهم هم بر این پیش بینی صحه گذاشته اند. همین چند ماه پیش، حمید چیت چیان، وزیر نیرو، گفت که نیمه جنوبی ایران زیست ناپذیر خواهد شد.پیش بینی آقای وزیر البته تا همین جای کار هم کمابیش درست از آب در آمده است. چه اینکه هم اکنون بخش عمده ای از شهروندانی که در شهرستان ها زندگی می کردند و روزگارشان از راه کشاورزی می گذشت، زمین هایشان را رها کرده و راهی شهرهای بزرگ استان شدهاند. نمونه اش، افزایش قابل توجه جمعیت شیراز از سال 85 تا 95. شیراز در سال 85 که سال شروع خشکسالی بود یک میلیون و 200 هزار نفر جمعیت داشت و اکنون، این جمعیت به یک میلیون و 900 هزار نفر رسیده است. اگر رشد جمعیت شیراز بر مبنای رشد 1.12 درصدی صورت می گرفت، در این 10 سال جمعیت شیراز در بدترین حالت ممکن باید به یک میلیون و 400 هزار نفر می رسید اما اکنون این شهر 500 هزار نفر بیش از رشد طبیعی 10 ساله خود جمعیت دارد. همزمان آمار دستگاه های رسمی همچون دادگستری از این حکایت می کند که فارس رتبه بالایی در بزهکاری و قتل دارد؛ هرچند در این وضع عوامل مختلفی می تواند دخالت داشته باشد اما نقش بحران آب در بروز این مشکلات را شاید نتوان نادیده گرفت؛ چه اینکه پرفسور رئیسی، استاد زمین شناسی دانشگاه شیراز نسبت به پیامدهای اجتماعی این وضع هشدار می دهد. شاهد این ادعا می تواند درگیری هایی باشد که در استان های نسبتا پرآب همچون خوزستان و چهارمحال و بختیاری بر سر آب رخ داده است؛ بنابراین چنین وضعی در فارس که شرایط بسیار بحرانی تر است بعید نمی نماید.
از این بحث که بگذریم، برخی ناظران، همچون روزبه کردونی، پژوهشگر اجتماعی، می گویند در شکل گیری گروه های تندرو و ناامنی های خاورمیانه و عراق و سوریه، بحران آب نمی تواند بی تاثیر
بوده باشد.
قیمتی که فارس برای ایران پرداخت
پيش از اين هم گفتيم؛ وقتی معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست براي نخستين بار در سمت معاون رئیس دولت یازدهم به شیراز سفر کرد و به دیدار نماینده ولی فقیه در فارس رفت، آیت ا... اسدا... ایمانی به او چنین گفت: «ما در فارس به قیمت از دست دادن منابع آب رتبه نخست تولید گندم را به دست آوردیم». تا سال ها، مسئولان فارس به اینکه این استان مقام برتر تولید گندم است افتخار می کردند؛ آخرین نمونه، مهرزاد خرد، رئیس پیشین سازمان جهاد کشاورزی فارس که در آخرین روزهای عمر دولت دهم در اتاق بازرگانی شیراز به خبرنگاران گفت: «با اینکه استان خوزستان ادعا می کند رتبه نخست تولید گندم را به دست آورده، این افتخار هنوز از آنِ ماست». کشاورزی در فارس 95 درصد منابع آبی را میبلعد. پس از آن صنعت، سهمی 3 درصدی دارد و شرب سهمی 2 درصدی. اکنون که بار دیگر
بارش ها به شکلی چشمگیر کاهش پیدا کرده این احتمال وجود دارد که کشاورزان هر چه بیشتر به برداشت بی رویه منابع آب روی بیاورند. عددها شاید بحران را بهتر نشان دهند. تا هفتم دی ماه امسال در فارس به طور میانگین 27 میلی متر باران باریده؛ این میزان پارسال 137 میلیمتر بود؛ میانگین بلند مدت فارس هم عدد 89 میلی متر را نشان می دهد که این یعنی بارش های امسال در مقایسه با پارسال 80 درصد و در مقایسه با میانگین بلند مدت 70 درصد کاهش دارد. مدیرکل هواشناسی فارس می گوید: «بارندگی در زمستان نهایتا عادی خواهد بود و جبران کاهش را نمی کند در فروردین هم بارندگی عادی خواهیم داشت و در اردیبهشت نهایتا 8 میلی متر باران می بارد که آن هم نمی تواند این کاهش را جبران کند». هیچ کس نمی داند، «چرا» بارش ها امسال کاهش پیدا کرده ولی جامع میگوید که هواشناسی فارس از بهار پیشبینی کاهش بارندگی های پاییز را می کرد. جز کاهش بارندگی، بحران دیگری هم فارس را تهدید می کند و آن افزایش دماست. آن طور که مدیرکل هواشناسی فارس اعلام می کند، میانگین دمای هوای شیراز در سال های 93 و 94 چیزی در حدود 18 درجه سانتی گراد بوده اما امسال میانگین دمای هوا به 22 درجه سانتی گراد رسیده است. این یعنی تبخیر بیشتر. و از آنجا که کشت در فارس سنتی و مبتنی بر کشاورزی غرقابی است، آب بیشتری تبخیر شده و کشاورزان بیشتر از منابع زیر زمینی برداشت می کنند. کشاورزی هم به قدری گسترده است که تنها در پایین دست سد درود زن، 3 برابر حجمی که در زمان ساخت سد در نظر گرفته شده بود کشاورزی انجام می شود. با این وضع، کسانی که بی رویه آب را برای کشت محصولات پر آب بر از دل زمین بیرون می کشند، و شهروندانی که بیخیال بحران آب، شیلنگ در دست ماشین و پیاده رو و خانه میشویند را شاید بتوان تسهیلکنندگان مرگ فارس نامید. اما پرسش این است که چه اتفاقی افتاده که مردمی که روزی از بحران آب به خوبی آگاه بودند و حتی آب را نه روی زمین -به خاطر تبخير-بلکه در کاریزها نگهداری می کردند این گونه رفتار می کنند؟

 

۴۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 617962

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 3 =