اینکه بپذیریم تهران و مسکو به دوستانی قسم خورده تبدیل شده اند قطعاباوری گمراه کننده است. راه دوری نروید،اگر دیروز عدم تحویل سامانه موشکی اس 300 آنها را به دشمنانی دائمی تبدیل کرد،همکاری نظامی امروز در باند پایگاه هوایی نوژه هم آنها را به متحدانی استراتژیک تبدیل خواهد کرد.آیا شما باور میکنید؟.

تاکتیک یا استراتژی!؟.مهمترین سوال زمانی که موضوع مناسبات ایران وهمسایه شمالی اش مطرح می شود.زمان دوستی و ائتلاف یا هنگام دشمنی واختلاف! فرقی نمی کند.
البته طرح سوالاتی از این دست هنگام بررسی روابط میان کشور ها به خودی خود امر تعجب آوری نیست. اما زمانی که مسئله به ایران و روسیه ختم می شود، به دلیل نامتوازنی ممتد مناسبات تاریخی و مدرن دو کشور و ذهنیت ایرانیان به روسها موضوع قدری متفاوت شده و جلب توجه می کند،نوعی جذابیت آزار دهنده در دیپلماسی و افکار عمومی.درست یا غلط فعلا که با واقعیتی به نام همکاری تهران - مسکوروبرو شده ایم.قبول داریم یا نه؟ بحث دیگری ست. شاید تنها ایراد این سناریو آن باشد که تهران در ارتباط با سایر عناصر تاثیر گذار بین المللی ازچنین ظرفیت متعادل کننده یی استفاده نمی کند ،که به عقیده نویسنده  ایراد بجایی ست.
در یک نگاه عمومی دیپلماتیکی زمانی که مناسبات دو کشور بر پایه دوستی واتحاد قرار می گیرد مسلما هر گونه رابطه و همکاری طبیعی و قابل قبول است. اما زمانی که رابطه دو یا چند کشور تابعی از متغییر ها و تلاقی های متعدد می شود سخن گفتن از اتحاد استراتژیک با اما و اگرهای زیادی مواجه می شود.نوعی دوستی پشت چراغ قرمز!.خاورمیانه استعداد عجیبی در این نوع دیپلماسی ناپایدار دارد.
مسلما اگر بپذیریم روابط ایران وروسیه در گروه اول قرار نمی گیرد( چون فرض غیر استراتژیک نامحتملی ست) متقابلا به آن معناست که روابط آنها در چارچوب گروه دوم قرار می گیرید؟. شاید!.پاسخ سهل است و ممتنع. سهل است چون تحت شرایط خاص منطقه نوع متفاوتی از رابطه میان تهران و مسکو شکل گرفته که دستکم از نگاه آنها قابل درک است.ممتنع است اتفاقا به همان دلیل سهل!. نمی دانیم انتهای این ماجرای به ظاهر سهل چه خواهد شد!؟.
کانون گرم مباحث محافل سیاسی و امنیتی منطقه یی و بین المللی، اواسط ماه اوت گذشته با اعلام استفاده نیروی هوایی روسیه از یک پایگاه هوایی ایران در غرب این کشوربه یکباره منفجر شد و همه را در شوک عجیبی فرو برد. گفته شد این پایگاه فوق استراتژیک معروف به نوژه برای حمله به مواضع مخالفان آقای اسد و بمباران موقعیت های استقراری داعش و سایر گروه های مشابه تروریستی در سوریه مورد استفاده قرار گرفته است. استفاده یی که ظاهرا بیش از 2 تا 3 هفته طول نکشید،ولی دامنه آتش سیاسی و امنیتی آن همچنان زبانه می کشد. اما از دل این خبر و همه تبعات آن چگونه نتیجه گرفته شد که ایران و روسیه به متحدانی استراتژیک و رفقایی متحد و دلباخته تبدیل شده اند!؟نکته یی ست که با هیجانات سلبی و اثباتی نمی توان پاسخی برای آن پیدا کرد.
با شناختی که از ماهیت سنتی روابط تهران و مسکو وجود دارد این توافق مکانیکی بیشتر سیاسی ، فی نفسه حاوی نکاتی نیست که مدافعان و یا مخالفان در باره آن سخن می گویند. خصوصا در ایران که برگرفته از پیشینه تاریخی یا پاره یی ملاحظات سیاسی در قبال روسیه پریروز،جماهیری شوروی دیروز و روسیه دوباره امروز، مسائل به صورت مقعر و محدب منعکس میشود و البته در خود روسیه که به مانند هوای مسکو موضوعات همواره در هاله یی از ابر ومه غلیظ فرو نشانده میشوند.
از حضورروسیه در همدان برداشت های متفاوتی می توان داشت.اما برداشت ها هرچه که باشند، اینکه باور کنیم تهران و مسکو به دوستانی قسم خورده تبدیل شده اند، قطعاباوری اشتباه و گمراه کننده است. راه دوری نروید،اگر دیروز عدم تحویل سامانه موشکی اس 300 آنها را به دشمنانی دائمی تبدیل کرد، همکاری نظامی امروز در باند پایگاه هوایی نوژه هم آنها را به متحدانی استراتژیک تبدیل خواهد کرد.آیا شما باور میکنید؟.
پاسخ منفی مسلما دقیق نیست، پاسخ مثبت هم قطعا گمراه کننده است.ظرفیت های شناسنامه دار این دو اساسا امکان چنین فرصتی را به آنها نمی دهد. خصوصا که برای مسکو، تهران همه خاورمیانه وخلیج فارس نیست، برای تهران هم علی القاعده مسکو نباید آخر دنیا باشد.فراموش نکنیم تاریخ روابط مدرن تهران و مسکو پیش از انقلاب 1979 ایران همکاری هایی از این دست را آنهم در اوج جنگ سرد و رقابت های منطقه یی طی سال های 1965 تا 67 به بعد تجربه کرده است.از سفرهای شاه سابق ایران به مسکو و سایر کشور های بلوک شرق گرفته تا خرید های گسترده نظامی ،تاسیس بزرگترین مجتمع فولاد و ذوب آهن اصفهان و یا نیروگاه گازی رامین در خوزستان. این مناسبات در زمان خود مثل بمب خبری صدا کردند . اما هیچیک به معنای تغییررویکرد راهبردی رژیم قبلی ایران به عنوان یک متحد ایالات متحده توصیف نشد و نباید هم می شد.قابلیت خم ارتجاعی حساب شده در دیپلماسی یک ویژگی ست که تهران کنونی نیز (به هر دلیل) در موضوعی خاص به خود حق می دهد از آن استفاده کند.چرا؟ باید روی این بحث کرد،نه فرع مسئله. روسها هم که می گویند ایالات متحده را در جریان جزئیات قرار داده بودند.لذا نقد اقدام و یا سیاست خارجی ایرات با این شیوه ها امکان پذیر نیست.باید قدری صبر کرد.دلیلی ندارد برای هر سوال پاسخی فوری پیدا شود.matinmos@gmail.com

 

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 579892

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۷:۱۷ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۷
    2 0
    معلومه که باور نمی کنیم. برای همین قرارداد های استفاده از پایگاه نوژه را دوست داریم شفاف کنند. این قراردادها باید طوری تنظیم شوند که اگر روسیه خدای ناکرده قصد دیگری در سر داشت بتوان در مراجع بین المللی از او شکایت کرد.
  • علی رسولی RO ۱۰:۳۳ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۷
    2 1
    بنظر من حتی اگر روسیه یک متحد قابل اعتماد هم بود .نباید پایگاه نوژه را در اختیارش می گذاشتن که نیست .این کار برای کشوری که ادعای قدرت منطقه ای بودن دارد نزول است.وما نبایددر طولانی مدت تخم مرغهایمان را در سبد روسیه بگذاریم چراکه بعداز جهان گشایهای متعدد آقای پوتین باید در سالهای آینده منتظر عکس العمل سخت که از قبل شروع شده از آمریکا و متحدانش باشیم و بنظر من اتفاقی مشابه اتفاق تجزیه شوروی خواهد بود.
  • علیرضا IR ۱۹:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۶/۲۹
    0 0
    پست های شما هم مثل هوای مسکو در هاله ای از مه‌ شده؟ حالا تاکتیکی است یا استراتژیک؟ اما تاریخ از روسیه این را به ما‌ فهماند که مسکو میگه تهران جون قربون جنگتم تا نفع داری رفیقتم از قافیه بگذریم همانطور که به صدام و خیلی های دیگر گفت. یادمان می آید در کتاب تاریخ دبیرستانمان وقتی فتح علی شاه در حال امضای یک عهدنامه ی ننگین از تکبر و خودبینی تیره روزی اش را نمی دید و میگفت: کشم شمشیر مینایی که شیر از بیشه بگریزد زنم بر فرق پسکوویچ که دود از پطر برخیزد اما او بازی را باخته بود...