در سال گذشته منطقه ای که سرزمین فراعنه نام دارد؛ از دو سو دستخوش تحولات چشمگیری شده است.

از سويي پس از سرنگوني دولت اسلامگرا به رهبري محمد مرسي، ناآرامي هاي خياباني به رغم خشونت فزاينده نظاميان ادامه دارد و حتی اعتراضات مدنی مخالفین با ورود عنصری بنام داعش و حضور در منطقه استراتژیک صحرای سینا بر دشوارهای دولت السیسی در کنترل اوضاع افزوده، و از سويي ديگر، ژنرال هاي ارتش در روياي دستيابي به رداي قدرت و حذف كامل اخوان المسلمين از صحنه سياسي مصر هستند. گويا شخص السیسی هم پس از برگزاری انتخابات مجلس در نبود رقيب، چالش جدي براي نهاد نظامي، به دنبال احیای حکومت دیکتاتور سابق حسنی مبار ک است.
بي ترديد انقلاب نيمه تمام ژنوايه 2011 در بستري از آمال ها و مطالبات گسترده مردمي براي نيل به دمكراسي و رهايي از ديكتاتوري 30 رژيم اقتدارگراي مبارك شكل گرفت و جوانان و گروههاي اسلامي توانستند در يك فرصت كوتاه ضمن سرنگوني رژيم ديكتاتوري شرايط جديدي را براي رويش نهال دمكراسي در اين كشور فراهم سازند.
ارتش هم به عنوان عنصر تاثيرگذار در صحنه سياسي در شرايط تاريخي ساز براي ماندن در قدرت تلاش نمود با جانبداري معني دار از مطالبات مردمي فضا را براي دوره انتقالي قدرت آماده سازد. لذا پس از پيروزي اسلامگرايان در پارلمان و انتخابات رياست جمهوري به ظاهر همكاري و همراهي با رهبران اخوان را درپيش گرفت ولي از آنجا كه ساختار قدرت قبلي همچنان حفظ شده بود و قضات عاليه دادگاهاي مصر و نيروهاي امنيتي سابق همچنان در عرصه سياست گذاري و تنظيم مناسبات خارجي فعال بودند. ارتش منتظر لغزش هاي اساسي اخواني ها در امر حكومت داري بود .
عدم شناخت سپهر سياسي مصر از سوي رهبران مكتب ارشادي و تلاش شخص مرسي براي دست اندازي در قواي ديگر و بي تفاتي به تكثر فرهنگي حاكم بر مصر بر نارضايتي هاي موجود دامن زد و دوقطبي شدن جامعه ذيل اسلامگرايان و غيراسلامگرايان و گسترش روزافزون فقر گسترده اقتصادي و عجز دولت مرسي در پاسخ گويي به اين مشكلات، فرصت تاريخي ديگري براي بازگشت نظاميان به عرصه قدرت سياسي بود. كودتاي سفيد ارتش با شكل گيري جنبش تمرد و حذف اسلامگرايان از قدرت، مصر را بار ديگر وارد بي ثباتي هاي گسترده خياباني كرده است.
ارتش براي كنترل كامل قدرت ضمن دستگيري كادر رهبري اخوان المسلمين و مصادره اموال و رسانه منسوب به اين گروه راه بر گزينه آشتي ملي بسته و تلاش كرده با اهريمن سازي از چهره اخواني ها ضمن بسيج گسترده نيروهاي موافق در يك انتخابات نمايشي خود را ناجي مردم مصر و خيرخواه عموم مردم جلوه دهد. در هرصورت ارتش خود را برنده انتخابات بدون رقيب جدي مي داند و حمدين صباحي به رغم سابقه انقلابي طولاني با آموزه هاي ناسيوناليستي و پان ناصريسيم هم نتوانست در غياب اخواني ها چالش جدي براي شخص السيسي قلمداد گردد.
1- عملكرد بد دولت اسلامگرا در طول يكسال حكومت كوتاه خود و دامن زدن بر شكاف هاي اجتماعي و سياسي مصر باعث ريزش طرفداران اخوان المسلمين و بي تفاوتي توده هاي مردم به شيوه هاي امنيتي و خشونت هاي عريان نظاميان در برخورد با مخالفين خود شده است. مردمي كه براي نيل به دموكراسي و ايجاد جامعه چندصدايي در سرزمين فراعنه به خيابان ريختند به دليل نبود رهبر كاريزماتيك و فقدان راهبرد مشترك براي دستابي به خواسته خود در چنبره اي از مشكلات سياسي و اجتماعي گرفتار آمده اند. امروزه سرزمين نيل بار ديگر به دنبال شخصي مي گردد كه ضمن پايان دادن به اختلافات سياسي گستره در جامعه؛ توان برقراري نظم و ثبات در جامعه را داشته باشد و از نظر خيل عظيم مردم شخص السيسي مي تواند به اين شكاف عمده اجتماعي و طيف هاي مختلف سياسي پايان دهد.
2- در عرصه سياسي مصر علاوه بر قدرت بلامنازع نظاميان؛ سرمايه داران و بقاياي رژيم گذشته مي تواند در چينش آراء و صف بنديهاي سياسي اثرگذار باشند. در پيوند ناگسستني ميان نهادهاي امنيتي و نظامي با سرمايه داران بزرگ نبايد دچار ترديد شد. اكثر بنگاه های اقتصادي که مصر به نوعي با مديريت نظاميان سابق اداره مي شود، پشتيبان السيسي و حذف اخوان المسلمين از چرخه قدرت سياسي هستند. حتي ديكتاتور 80 ساله مصر، حسني مبارك در پيام صوتي از زندان، السيسي را يگانه رهبر و منجي كشور دانسته بود. از ديگر سو؛ جريان انقلابي از جمله جوانان شش آوريل و چپ ناصري از ايجاد بلوك قدرتمند براي رقابت با نظاميان به دليل تشتت آراء و نيز سرخوردگي توده مردم از انقلابيون سرخورده اند و البته تكيه طرفدران عبد الفتاح السيسي بر شعار عدالت اجتماعي به جاي شعار دمكراسي خواهي و مطالبات مدني شايد براي بيشتر مردم به مراتب جذاب تر از ديگر خواسته ها قلمداد شود . مردم مصر بازگشت نان به سفرهاي خويش را در گرو برقراري نظم و امنيت اجتماعي مي دانند.
3- اقدامات اسلامگرايان موجبات نزول قدرت و فروپاشي آنان را در داخل به همراه داشت محدود به حوزه جعرافيايي سرزمين مصر نبوده بلكه سياست هاي شتاب زده و بدون منطق رهبران اخوان باعث شكل گيري جبهه گسترده عليه آنها شد كه رهبري جبهه مخالفين بر عهده عربستان سعودي است. بي شك رياض برنده اصلي بازي پيچيده قدرت سرزمين فراعنه ميان نظاميان و اسلامگراهاست چرا كه اسلام اعتدالي بانيان اصلي اخوان المسلمين (حسن البناء و...) سنخيتي با مذهب تندروها ندارد و دو كشور، رقيب تاريخي همديگر براي رهبري جهان اهل سنت به شمار مي روند . بنابراين فروپاشي اقتدار معنوي اخواني ها در منطقه به نفع عربستان است. درصورتي كه شخص السيسي اعتقادي به حكومت ديني ندارد و اين امر مي تواند در اتحاد مجدد دو كشور مهم در دنياي اسلام و سرازير شدن كمك هاي اقتصادي عربستان به مصر تاثيرگذار باشد .
با این وجود، عدم همراهی مصر با ائتلاف سعودی در سوریه و یمن، خشم پادشاه تندرو آل سعود را برانگیخته بطوری که این کشور بارها از ابزار مالی و سیاسی برای همراهی مصر و یا انزوای آن در دنیای عرب در سال گذشته بهره برد
4- در خارج از منطقه تحولات مصر مي تواند همچنان برای قدرت های جهانی مهم قلمداد شود. آمريكا همچنان مصر را ذخيره استراتژيك براي خود در خاورميانه مي داند و هرگونه تغيير و تحول در سرزمين نيل مي تواند تبعات سياسي و امنيتي براي يگانه متحد نزديك خود اسراييل داشته باشد . گرچه در فرايند بركناري مرسي رهبران آمريكا با سیاست دوپهلو تلاش كردند که ارتش را ناگزير به همكاري مشروط با اسلامگرايان و پذيرش آنها به واقعيت ملموس مصر نمايند و حتي با ژست حقوق بشري و داعيه دمكراسي خواهي تهديد به قطع كمك هاي راهبردي ساليانه خويش نمودند؛ با اين وجود آمريكا همكاري با نظاميان و رژيم هاي ديكتاتوري را به جريانات اسلامگرا ترجيح مي دهد و لذا به رغم برخي از انتقادات به فرمانده هان نظامي؛ آمريكا با حضور نهاد نظامی و شخص السيسي به روابط راهبردي و استراتژيك خود با مصر ادامه خواهد داد. از ديگر سو گرچه السيسي براي ابراز نارضايتي خود از مواضع غرب تلاش نمود با نزديكي به روسيه و خريدهاي تسليحات نظامي كاخ سفيد را در شرايط دشوارتري قرار دهد. با اين وجود به دليل وابستگي ارتش مصر به تكنولوژي غرب امكان گسست وجود ندارد .
5- جامعه مصر سلطه اخوان المسلمين را نپذيرفت و سقوط دراماتيك اخوان از پله هاي قدرت اين جنبش تاريخي را در پيچ تاريخي خود قرارداده است. در انتخابات پس از برکناری مرسی حضور اسلامگرايان در پاي صندوق هاي راي با نام اخوان امكانپذير نشد و اين جنبش به ناچار به تحريم اين انتخابات دست زده است . تاثير اين تحريم گرچه در كاهش مشاركت شركت كنندگان مي تواند به نوع خود چشمگير باشد با اين وجود؛ نظاميان اعتقادي به دمكراسي و آراي مردم در صندوق هاي راي ندارند. اصولا به علت فقر فرهنگي در كنار فقر گسترده اقتصادي حضور مردم در انتخابات گذشته هم چشمگير نبوده و اين مولفه مي تواند نقطه قوتي براي حاكميت مجدد نهاد نظامي قلمداد گردد . چرا كه قصد نظاميان از انتخابات نمايش دمكراسي و حذف قطعي اسلامگرايان بوده و است . اخوان ا لمسلمين ناگزير است که يا شرايط موجود را كه حاصل تجربه تلخ كوتاه يكساله دوره مرسي است؛ بپذيرد و با بازگشت به انزواي سياسي فضا را براي بازخيزي و بازگشت آگاهانه خويش آماده سازد. گزینه خطرناکی به رادیکالیزه شدن اخوان انجامیده همراهی برخی از لایه های میانه ای این جنبش با گروه تروریستی داعش در منطقه و صحرای سینا است در سال گذشته ناآرامی های صحرای سینا ادامه داشت و برخی از آگاهان سیاسی از جذب جوانان وابسته به اخوان از سوی رهبران داعش و اقدامات تروریستی آن در مناطق مختلف را به عنوان زمینه سازی برای وقوع یک جنگ داخلی گسترده قلمداد نمودند. در سوی دیگر میدان گرایش بیشتر اخوان به گروههای تندرو و وابسته به القاعده زمینه را برای انسداد سیاسی و سرکوب بیشتر آزادیخواهی در سرزمین فراعنه فراهم ساخته است.
6-درست است كه ارتش توانسته است با ابزار خشونت اخواني ها را در حالت تدافعي قرار دهد ولي حذف جريان اخوان المسلمين از عرصه قدرت را نبايد به منزله حذف هويت ديني مردم مصر قلمداد نمود. مردم مصر به اعتدال و ميانه روي در امور معروف هستند. بنابراين در صورت قطعيت پيروزي نماينده نظاميان در مصر؛ ارتش نمي تواند به دين و آيين مردم بي تفاوت باشد. ترس رواني مردم از ديكتاتوري فروريخته است و اين ديكتاتوري چه در لباس مذهبي باشد و چه نظامي؛ لذا گرچه در كوتاه مدت به شرايط خاص حاكم بر مصر مردم به اقتدار نظاميان براي برقراري امنيت تن در خواهند داد ولي مطالبات مدني و آزاديهاي سياسي همچنان مد نظر آنها خواهد بود .

داود احمدزاده، كارشناس مصر

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 519687

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۱۷:۳۱ - ۱۳۹۴/۱۲/۲۷
    1 0
    تبلیغات علیه اخوان المسلمین آن موقع که سر کار بود اشتباه بود ولی الان که اخوان با کودتای ارتش مصر سرنگون شده و حکومت کودتایی موضع بدتری نسبت به ایران دارد تکرار ادعاهای غلط علیه اخوان اشتباه بزرگتری است. موضع گیری شدید تندروهای ما علیه اخوان المسلمین اشتباه بزرگی بود که مصر را به دوران ضدیت با ایران برگرداند و سوریه را ویران کرد ولی تبلیغات غلط تندروها علیه اخوان دارد جاهایی تکرار می شود که انتظار می رود معتدل باشند.