۰ نفر
۱۰ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۷:۳۴
پرده دوم اعتدال

داود احمدزاده

انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور ایران اسلامی در خرداد 92 نخستین پرده از فعال شدن دیپلماسی جریان اصلاحی و اعتدالی برای بازگشت به قدرت سیاسی و تکاپو برای موازنه سازی در مقابل رقیب اصول گرا به شمار می رفت. گرچه موتور این جریان با ردصلاحیت آیت الله هاشمی رفسنجانی و حمایت وی از حسن روحانی روشن شد، ولی آنچه مهم بود بردن بازی در گام اول و کسب محبوبیت بیشتر مردمی از سوی اصلاح طلبان و اعتدالیون در مقابل بداخلاقی های محافظه کاران و برخی پرده دری ها آنها در هتک حرمت شخصیت ها و منسوبین این جریان ریشه دار بود.
در هر صورت انتخابات ریاست جمهوری ایران نشان داد که حسن روحانی به عنوان یک روحانی دیپلمات از حمایت لایه های اجتماعی مردمی و نیز برخی سیاست مداران اصولگرایی سنتی و چپ های میانه رو برخودار است. از این رو با گفتمان تغییر در سیاست خارجی و ایجاد روابط سازنده با کشورهای دنیا و در صدر آن حل و فصل مسئله هسته ای ایران از طریق گفتگو توانست نگاه بیشتر تحلیل گران داخلی و خارجی را به خود جلب نماید .
هنوز بغض این ناکامی در گلوی محافظه کاران باز مانده است، از این رو در کشاکش مذاکرات سخت و طاقت فرسای وین و ژنو با گروه 1+5 سخت ترین هجمه های رسانه ای علیه تیم مذاکره کننده ایرانی آن هم در شرایطی که با حمایت و راهبری مقامات عالیه نظام بدنبال بازی برد - برد و شکستن تحریم های ظالمانه غرب بودند وارد می شد و برخی از گروههای رادیکال دولت را به خیانت و نیز مماشات با غرب بر سر منافع و مصالح ملت در مسایل هسته ای متهم می ساختند.
این در حالی بود که دولت حسن روحانی به رغم این کارشکنی ها در عرصه سیاست خارجی جذابیت های زیادی را از خود نشان داد و بالاخره بعد از مذاکرات فشرده با گروه 1+5 توانست برجام را در عمل اجرایی کند. این توفیق ها در عرصه بین المللی با مذاق محافظه کاران سازگار نبود، گرچه تلاش های هدفمند این جریان برای ایجاد مانع بر سر گفتگوها بدلیل حمایت نهادهای اصلی نظام و توافق کلی بر سر منافع ملی با ناکامی روبرو شد. با این وجود، در فضای پسافرجام محافظه کاران ناکام پس از این تلاش ها با برنامه ریزی مطلوب تر و بسیج امکانات، قدم به کارزار انتخابات مجلس دهم گذاشتند و این در حالی بود که پس از غافلگیری در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، کنشگران اصلی این طیف سنتی، تمام نیروهای خود را آماده دفاع از یک موجودیتِ در حال تهدید می دیدند. از این رو با گرم شدن تنور انتخابات مجلس و پس از اینکه چهره های اصلی اصلاح طلبان در پی رد صلاحیت های فراگیر از طریق شورای نگهبان، از مدار انتخابات خارج شدند، حمله های بی پروایی برای یکپارچه سازی قدرت و ارایه چهره شکست خورده از دولت حسن روحانی نزد افکار عمومی انجام دادند.
اما فضای ترسیم شده به این معنا نبود که محافظه کاران در موقعیت بهتری به سر می برند، بروز انشقاق در میان این طیف و ظهور لیستهای متعدد میان اصولگرایان نشان داد به رغم تمام تمهیدات لازم برای یک پیروزی آسان بر رقیب، آنان پراضطراب ترین دوره حیات سیاسی خود را می گذرانند. ترفندهای مختلف رسانه ای برای مخدوش نمودن چهره اصلاحات و نمایندگان آنان در عرصه رقابت با کلید واژگانی چون «لیست انگلیسی» یا خط نفوذ و ارایه تفسیر و تحلیل های متناقض از توانمندی خود در پیروزی انتخابات مجلس دهم همگی دال بر پیگیری روش ها و اسلوب های قدیمی برای سرپوش گذاشتن بر ناکامی های گذشته بود .
در چنین فضای مبهم و نابرابر بزرگان اصلاحات و جریان اعتدالی با تجربه اندوزی از انتخابات گذشته و شناخت ترفندهای رقیب برای دلسرد نمودن مردم از انتخابات و تحمیل اراده قدم به این کارزار سرنوشت ساز گذاشتند و رهبران این جریان با پافشاری بر ماندن بر صحنه انتخابات به رغم ناداوری ها عزم خویش را برای اصلاح و بهبود کشور به منصه ظهور گذاشتند و نشان دادند که سیاست تقابل ساختگی از سوی برخی از جریانهای طیف مقابل میان اسلامیت و جمهوریت نظام ناکارآمد و منسوخ به شمار می رود. حضور مردم در پای صندوق های رای، پختگی و عقلانیت سیاسی مردم نشان داد که اقشار مختلف مردم ایران با درک درست از مقتضیات جامعه و شناخت آگاهانه از تحولات منطقه ای و جهانی و خطرات پیش روی ایران اسلامی در کنار امنیت ملی و رفع گسترده تهدیدها بدنبال ایفای نقش شهروند مسوول و نیز احصای حقوق شهروندی خویش نیز می باشند و صندوق رای را به عنوان مرجع قابل اطمینان برای تمرین دموکراسی و کاهش تنازعات سیاسی می دانند .
از کنار هم گذاشتن مفروض های مختلف یک گمانه ثابت می شود که اولا اشتهای جبهه مخالفان اصلاحات و اعتدالی که برای حذف کامل رقیب در انتخابات بروز و ظهور پیدا کرده بود، با درایت و هوشمندی رهبران و حامیان این جریان رنگ باخته است.
از این رو با روشن شدن نتایج قطعی انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و حاکمیت هرچه بیشتر جریان اعتدالی در اداره امور کشور و پرهیز جدی از دو قطبی شدن جامعه، شرایط تازه ای برای پیگیری مطالبات مردم در عرصه فرهنگی سیاسی و اقتصادی فراهم خواهد شد.
با توجه به شعار دولت در عرصه داخلی انتظار عموم مردم ایران بر این است در کنار احقاق حقوق شهروندی مسایل اقتصادی کشور پس از رفع تحریم ها برای ایجاد تحول و بهبود معیشت مردم به جد پیگیری گردد بنابراین اگر پرده اول را ما پیروزی حسن روحانی و وفای به عهد وی در حل و فصل مسایل هسته ای ایران از طریق مذاکره و رفع تحریم ها بدانیم به نظر می رسد پرده دوم این ماجرا هم با انتخابات مجلس دهم در حال تکمیل شدن است.
واقعیت این است که گروهی که در ادبیات سیاسی رسمی ایران به نام جریان محافظه کار و اصولگرا معروف شده، نمی تواند با آرمانگرایی محض و غفلت ورزی از مطالبات اکثریت جامعه، امکان بسط نفوذ خویش را داشته باشد بطوری که مجبورند با پذیرش بازی در شرایط جدید به بازسازی کادر اصلی خویش برای ماندن در عرصه سیاسی و رقابت های آتی انتخاباتی بپردازند.

داود احمدزاده، کارشناس مسایل خاورمیانه

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 514727

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 1 =